نقش مؤثر و پررنگ بصر به عنوان یکی از ابزارهای تعامل با ذکرالله

ارتباط سه مقوله سمع و قول، بصر و قلب با ذکرالله

یک موضوعی که در بحث اعین داریم، در بحث عین داریم این هست: اعین ذکربین. آیا اینطور است؟ . آیا چشم‌ها باید ذکر ببینند؟ . در آیه ۱۰۱ سوره کهف داریم که: الَّذِينَ كانَتْ أَعْيُنُهُمْ فِي غِطاءٍ عَنْ ذِكْرِي . اعین آنها در پرده‌ای بود نسبت به ذکر. نتیجه این می‌شود: اعین آنها ذکر را نمی‌دید، کار اعین چیست؟ دیدن، بصر کردن. اعین برای انسان‌هاست که یبصرون بها . که بصر کنند. می‌فرماید برای این‌ها اعینی نبود. یا اعیان آنها در غطائی در یک پوششی بود نسبت به ذکر. ذکر نمی‌دیدند. در بحث رابطه انسان‌ با ذکر، سه موضوع از انسان با ذکر ارتباط نزدیک دارد: یک: سمع انسان و به تبع سمع، کلام انسان. سمع و کلام انسان با ذکر ارتباط دارد. باید سمع ذکر کند . باید قول ذکر داشته باشد. مورد دوم: بصر انسان‌هاست، اعین انسان باید ذکر بین باشد. عین انسان باید بصر کند ذکر را . سوم: رابطه قلب و فواد هست با ذکر. ارتباطی که قلب باید با ذکر داشته باشد. الا بذکرالله تطمئن القلوب. پس این سه موضوع سمع و بصر و فواد، هر سه با ذکر ارتباط دارند. هر سه باید نوع ارتباطشان با ذکر معلوم باشد.

جزای ذکر بین نبودن اعین انسان در دنیا، کور و نابینا محشور شدن در قیامت است

شاید توجه به اینکه سمع و کلام با ذکر ارتباط دارند بیشتر معروف بوده و بیشتر می‌شناختیم و اینکه ذکر در قلب اثر می‌گذارد، بیشتر می‌شناختیم ولی توجه به این مطلب مهم است: اعین انسان‌ها باید ذکر بین باشد اگر نباشد گیر می‌افتد. ببینید در آیه ۱۲۴ سوره طه می‌فرماید که: . وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمي . نتیجه اعراض از ذکر چه شد؟ سختی در معیشت و نابینا محشور شدن در قیامت. می‌گوییم چه ارتباطی دارد؟ این از چه چیزی اعراض کرده که آنجا جریمه او، جزای او در قیامت، ما به ازای این کار در قیامت می‌شود نابینا محشور شدن او؟ . آیا اینجا اعراض از ذکر به معنای اعراض از شنیدن و سمع کردن ذکر هست؟ به نظر نمی‌آید اینطور باشد. نمی‌شود کسی از شنیدن ذکر اعراض کند جزایش این باشد که کورش کنند. پس او از دیدن ذکر، اعراض کرد، جزایش این است که کور محشور می‌شود. نابینا محشور می‌شود.

برداشتن پرده از بصر برای بصیرت یافتن نسبت به ذکر الله

پس بحث عین به ذکر مربوط هست به توجه انسان به ذکر الله مربوط است، افراد باید پرده از چشم کنار بزنند نسبت به ذکرالله. ببخشید پرده از چشم کنار بزنند؟ . بله. ما فکر می‌کردیم باید پرده از گوش بردارند ذکرالله را بشنوند!. می‌گوییم: آن که جای خود. پرده از چشم باید کنار بزنند نسبت به ذکرالله، و ذکرالله را بصیرت کنند بصر به ذکرالله داشته باشند بصر در دنیا از اصلی‌ترین موضوعاتش این است بصر به ذکرالله در همین آیه ۱۲۴ سوره طه می‌فرماید: . وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي . شما این کسانی را که اعراض می‌کنند از ذکرالله را تطبیق بدهید با آیه ۱۰۱ سوره کهف: الَّذِينَ كانَتْ أَعْيُنُهُمْ فِي غِطاءٍ عَنْ ذِكْرِي . اعراض ذکر چگونه انجام می‌شود؟ .چطور شد اعراض از ذکر شد؟ . آیا اینجا اعراض از ذکر اعراض شنیداری است؟ . نه! کانت اعینهم فی غطاء. اعین آن‌ها در یک پرده قرار گرفت . چشمان آنها ذکر بین نبود. چشمان آنها بصر به ذکر نداشت. به خاطر این مطلب است که خدای متعال می‌فرماید: فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمي . و به خاطر این مطلب است که او نابینا محشور می‌شود.

نابینا محشور شدن جزای عین و بصر ذکر بین نداشتن است

جزای آن چشم عین ذکر بین نداشتن، جزای آن چشم در غطاء بودن، اعین در غطاء بودن نسبت به ذکر می‌شود حشر نابینا گونه. آن فرد در قیامت می‌گوید: قالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمي وَ قَدْ كُنْتُ بَصِيراً . برای چه من را نابینا محشور کردی؟ . وَ قَدْ كُنْتُ بَصِيراً خودش فکر می‌کرده بصیر بوده، خودش فکر می‌کرده بصیر بوده، شاید بوده، بصر نسبت به موضوعات دیگر داشته، بصر نسبت به ذکر نداشته. قالَ كَذلِكَ أَتَتْكَ آياتُنا فَنَسِيتَها وَ كَذلِكَ الْيَوْمَ تُنْسي . آیات من که آمد تو بی‌اعتنایی کردی. نسبت به آیات، بی‌اعتنایی کردی. چه اعتنایی باید می‌کردی؟ باید ذکر را می‌دیدی. بصر به ذکر پیدا می‌کردی.

بصر نیز همانند سمع و قول به عنوان ابزار تعامل با ذکر مطرح می شود

این یک مفهوم جدید است. باید به این توجه داشته باشیم. باید این را بفهمیم. خدایا من خیلی شنیدم،. آن باید باشد. من خیلی سمع ذکر کردم، آن باید باشد ولی آیا بصرِ ذکر کرده‌ای؟ بصرِ ذکر کردن.. اعین ذکر بین داشتن.. اعین انسان باید ابزار انسان باشد برای تعامل با ذکر. …

دخیل بودن بصر و اعین همچون سمع و کلام و قلب در اقامه صلاة

بله عرض شد که اعین انسان یکی از ابزارهای انسان هست در تعامل با ذکر. هر آنچه که ذکرالله است، هم سمع می‌خواهد هم بصر. میفرمایید: اقامه نماز. اقامه نماز چه هست؟ می‌فرمایید: یک جایی مطرح هست ذکرالله. یا موضوع مربوط به ذکر. در آیات مربوط به موسی علیه السلام می‌فرماید: . اقم الصلاه لذکری . اقامه صلاه کن برای ذکرالله . در ارتباط گرفتن با ذکرالله در خصوص موضوع ذکرالله بیا سراغ اقامه نماز. اقامه نماز کن. اقامه نماز چه هست؟ . آدم با چه ابزاری باید در اقامه نماز نقش داشته باشد؟ ماجرا عجیب است. در اقامه نماز، این سه ابزار انسان باید دخیل باشد: . یک: سمع و کلام. دو: قلب. سه: بصر، اعین انسان ها. اعین انسان ابزار انسان در نماز هست در صلاه هست.

اعین، همچون سمع و کلام ابزار صنع صلاة هستند و از ابزار حرکت به سمت ذکرالله می باشند

آنجایی که نماز را و صلاه را ارتباط می‌دهد با صنع، چگونه به نماز صنع انجام می‌شود؟ . چگونه اقامه صلاه صنع انسان‌هاست؟ ابزار این صنع کردن چه هست؟ دو مطلب، اول: اعین انسان ها، دوم: سمع و کلام انسان. در آیه ۴۵ سوره عنکبوت خدای متعال می‌فرماید که: اُتْلُ ما أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتابِ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهي عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما تَصْنَعُونَ . خدای متعال در مورد این فعل تلاوت از کتاب الله و اقامه صلاه، می‌فرماید که خدای متعال عالم هست به آن چیزی که شما صنع می‌کنید. عالم هست به آن چیزی که صنع می‌کنید در خصوص ذکرالله. یکی از رفتارهایی که اینجا در مورد صنع، در بحث صنع کردن مطرح است، بحث اقامه صلاه هست. در آیه سی‌ام سوره نور می‌فرماید: . قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْكي لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِما يَصْنَعُونَ . غض بصر کنند، حفظ فروج کنند، خدا به آنچه که صنع می‌کنند آگاه است. خدا خبر دارد از آن چیزی که صنع می‌کنید. چرا؟ چون بصر در صنع انسان‌ها مهم است. چون اعین، صنع کننده است. اعین ابزار صنع است. از ابزارهای صنع، اعین انسان‌ هست. حالا با این اعین انسان باید برود سراغ ذکرالله. برود در توجه به ذکرالله. در نیل به سوی ذکرالله. در رفتار در قبال ذکرالله. رفتارهای در قبال ذکرالله،

سمع و کلام و بصر و اعین باید در تراز اقامه صلاة باشد تا اقامة صلاة از رفتار های در قبال ذکرالله شود

هر آنچه که رفتارهای در قبال ذکرالله است، به وسیله چند ابزار در وجود انسان انجام می‌شود، یکیش: سمع و کلام هست. ولی یک ابزار بسیار مهمش: عین انسان هست، اعین انسان ها است. از رفتارهای در قبال ذکرالله و برای ذکرالله چیست؟ اقامه نماز. اقامه صلاه. در اقامه صلاه دو موضوع سمع و کلام و بصر و عین باید درست و بجا به کار گرفته بشوند. آیا این فرد که اقامه صلاه می‌کند و به دنبال اقامه نماز هست سمع درخور، سمع تراز اقامه نماز را دارد؟ سمع و کلام تراز اقامه نماز را دارد؟ . آیا این فرد، عین و بصر در تراز اقامه نماز را دارد؟ . آیا اصلاً ما با این موضوع آشنا هستیم؟. آیا می‌دانستیم چشمان ما در نماز مهم است؟

اعین و بصر از ابزار های مهم اقامه صلاة هستند

از مهمترین موضوعات در اقامه صلاه، بصر هست. اعین هست. بحث سمع و قول در نماز، در اقامه نماز دخالت دارد اهمیت دارد ولی به نظر می‌آید که اعین و بصر اهمیتش بسیار بیشتر است. جایگاهش مرتفع‌تر است می‌خواهی اقامه صلاة کنی، ببین تراز چشم تو چیست؟

ایمان به غیب که مقدمه ای بر اقامه صلاة است با مقوله بصر انسان در ارتباط است

ببینید در آیه قرآن می‌فرماید که یکی از جاهایی که اقامه نماز در تراز بسیار بالایی است، آیات ابتدایی سوره بقره هست. می‌فرماید: .... هُديً لِلْمُتَّقِينَ. الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ . وقتی می‌خواهد اقامه نماز این متقین را مطرح کند، مقدمه‌اش چه می‌فرماید؟ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ . ایمان دارند به غیب. ببینید بحث غیب مطرح است. غیب نسبت به چیست؟ نسبت به ظهور نسبت به ظاهر بودن نسبت به بصر. درست است که بصر آنها الان نمی‌بیند ولی باور دارند که بصر آنها حتماً خواهد دید. یا غیب را معنا کنیم به ندیدنی، آنچه که الان دیده نمی‌شود، آنچه که شهود نیست. پس ببینید: یومنون بالغیب . ابزار انسان، آن موضوعی در انسان هست که غیب و شهود را رقم می‌زند چیست؟ بصر انسان. با معیار بصر انسان، مقوله‌ای غیب است و مقوله‌ای شهود. و این افراد چه کسانی هستند؟ . کسانی هستند که آنچه را که بصر می‌کنند، آنچه را که شهود می‌کنند که هیچ، آنچه که شهود نمی‌شود را هم ایمان دارند. بله این، تراز این انسان‌هاست برای اقامه نماز.

(سمع و کلام ) و ( بصر ) به عنوان ابزار هایی برای پرداختن به ذکرالله مطرح می شوند

انسان باید گوش و کلام یعنی در واقع سمع و کلام و بصرش را مراقبت کند و ارتقاء بدهد. این سه مقوله ( سمع و کلام ) – که سمع و کلام با هم مطرح می شوند- و ( بصر) -به عنوان مقوله دیگر- ابزار انسان هستند برای ذکر، برای پرداختن به ذکرالله. و انسان با این ابزار رفتارهایی را باید انجام بدهد در جهت ذکرالله. در جهت عدم اعراض از ذکرالله. در جهت بهره از ذکرالله. در جهت اتصال به ذکرالله. در جهت بهره‌بندی از ذکرالله. یعنی به موقعیتی برسد که از ذکرالله بهره‌مند بشود. به موقعیتی برسد که ذکرالله برای او فاعلیت پیدا بکند. ذکرالله بر او اثر بگذارد.

ذکرالله موقعیتی است که در صورت دست یابی به آن بر تمام ابعاد مخصوصاً بر قلب انسان اثر گذار خواهد بود

یکی از جاهایی که مطرح است ذکرالله بر انسان اثر می‌گذارد کجاست؟ . أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ . اینجا وقتی مطرح است: بذکرالله، یعنی یک ذکراللهی برای فرد محقق می‌شود و یک اتصالی به ذکرالله انجام می‌شود و این ذکرالله بر این فرد اثر می‌گذارد بر قلب این فرد اثر می‌گذارد قلب او را قلب مطمئن می‌کند. ذکرالله یک موقعیتی است یک مقوله‌ای است که اگر فرد به آن مقوله برسد، آن مقوله بر این فرد اثر می‌گذارد. بر ابعاد مختلف این فرد اثر می‌گذارد. از جمله اثرات اصلی اثر بر قلب این فرد هست.

اطمینان قلب حضرت ابراهیم (ع) که با رؤیت کیفیت احیاء اموات صورت گرفت در اصل ایشان را به ذکرالله رساند

می‌فرماید: . أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ . این یک قاعده کلی است. تنها و تنها به وسیله ذکرالله اطمینان قلب ایجاد می‌شود. پس هر کجا بحث اطمینان قلب باشد شما باید آنجا به دنبال ذکرالله بگردید. یکی از جاهایی که بحث اطمینان قلب هست کجاست؟ . در ماجرای ابراهیم علیه السلام در سوره بقره مطرح است که: . وَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِ الْمَوْتي قالَ أَوَ لَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلي وَ لكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي . ماجرای ماجرای ابراهیم علیه السلام چه بود؟ . بحث رسیدن به اطمینان قلب. خوب این اطمینان قلب طبق آن قاعده کلی چگونه باید ایجاد بشود؟ . به وسیله ذکرالله. پس ذکر باید انجام بشود، ذکرالله باید محقق بشود. ذکرالله برای ابراهیم علیه السلام باید محقق بشود و به وسیله آن محقق شدن ذکر الله، اطمینان قلب برای ابراهیم ایجاد بشود. آنچه که این ذکرالله را برای ابراهیم محقق می‌کند چیست؟. ابراهیم علیه السلام می‌فرماید: اَرِنی . به من نشان بده . به رویت من برسان. کیف تحیی الموتی . چگونگی این احیا شدن اموات را به رویت من برسان. برای این به رویت رساندن، ابراهیم علیه السلام وارد یک مجموعه‌ای از رفتارها می‌شود، خدای متعال او را وارد یک مجموعه‌ای از رفتارها می‌کند. در آن مجموعه از رفتارها، در واقع شما اینطور معنا کنید: ابراهیم به ذکرالله رسید. … .