انسان هَلُوع، جَزُوع، مَنُوع عذاب واقع را بسیار بعید و آن که راه صلاة را انتخاب کرده آن را قریب می بیند
درسوره معارج بحث نَرَاهُ قَرِيبًا با محاسبات دنیایی نیست. در یک موقعیت دیگری اتفاق می افته. اونهایی که در دنیا هستند و گرفتار در دنیا هستند و خُلِقَ هَلُوعًا ، هستند و وقتی بهشون شری می رسه جَزُوعًا ، هستند و وقتی بهشون خیری می رسه مَنُوعًا ، هستند یعنی انسان هَلُوع، جَزُوع، مَنُوع، این انسان يَرَوْنَهُ بَعِيدًا. اونی که این فضا نباشه نَرَاهُ قَرِيبًا . اونی که این فضا نباشه، راهش چیه؟ راهش صلاةِ. باید قریب ببینند. باید نزدیک ببینند خیلی نزدیک. ممکنه با بخشیش با توجه، تفکر، محاسبه، ایجاد بشه ولی همش این نیست. باید شما بسیار اون رو نزدیک ببینی. منظور این نیست که دوره ی رسیدن اون فضا رو نسبت به دوران کل ابد کم ببنید. در یک نسبت کم ببینید. نه موقعیتی خودتون رو نسبت به اون فضا و اون فضا رو نسبت به خودتون نزدیک ببینید. دقت می کنید. این باید راهش رو دید.