از سلوک توحیدی با علم به اسماء الله هؤلاء، تا سلوک توحیدی با علم به نفسُ الله

سلوک ملائکه تحت تعلیم خلیفة الله به اسماء هؤلاء

عالی‌ترین سلوک رو در ابتدای خلقت در بین ملائکه، بزرگان ملائکه داشتند، خوبان ملائکه داشتند، عالی‌ترین سلوک‌ها را داشتند، سلوک رو کجا داشتند؟ در محضر خلیفه خدا، در محضر خلفای خدا هم کلاس تعلیم علم داشتند، هم سلوک الی الله.

سلوک در محضر رسول الله (ص) و اهل بیت (ع)

بله این مسیر ادامه پیدا میکنه، عالی‌ترین سلوک رو در محضر کلاس اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام، در محضر کلاس رسول الله صلوات الله علیه، در کلاس امیرالمومنین علیه السلام، انبیا و رسولان دارند و بعد اشبه به انبیاء و رسولان علیهم السلام، در بین مومنان.

سجده ملائکة آغاز سلوک توحیدی ایشان در وجه غیبی اهل بیت (ع)

ملائکه جاهل هستند نسبت به أَسْماءِ هؤُلاءِ نسبت به اسماء اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام، نسبت به وجه غیبی اهل بیت عصاسمت و طهارت علیهم السلام که اینجا عنوانش هست اسماء. خلیفه خدا آنها را تعلیم می‌دهد، نسبت به این اسماء و سلوک میدهد به سوی ارتفاع گرفتن، آنها هم سلوک را آغاز می‌کنند برای ارتفاع گرفتن باعنوان سجده، زمانی که سجده می‌کنند آغاز راه سلوک عملی‌شون است. در ابتدای خلقت ملائکه و بعد از ملائکه بقیه انسانها باید نسبت به أَسْماءِ هؤُلاءِ که اسماء اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام هست، آشنا بشوند و علم پیدا کند و از مسیر انبیای خدا این مسیر را سلوک کنند،

عَلّامُ الغُیوب، یومَ یجمَعُ الله الرُّسُل را سرآغاز سلوک در نفسُ الله، برای انبیاء (ع) قرار داده است

قدم بعدی از این سلوک چیست؟ همه این سلوک هم ذیل بحث سلوک توحیدی است در موضوع ذیل عنوان الغیب، گام بعدی کجاست؟ آنجایی که رسولان هم باید سلوک کنند و عالم‌ترین رسولان، کسی که خدای متعال در سوره مائده آیه 110 وقتی میخواهد از بین این رسولان، سرآمد رسولان هست رو بیاورد بیرون و مکالمه که با او هست رو مطرح کنه، یعنی اون بحث لَا عِلْمَ لَنَا ی رسولان را از زبان ایشان و مطرح کنه، ابتدا خود ایشون را معرفی می‌کند که کی هست، می فرماید من به او و بر مادرش نعمت دادم، او را تایید کردم به روح القدوس إِذْ أَيَّدْتُكَ‏ بِرُوحِ الْقُدُسِ به گونه ای که او در مهد با مردم تکلم میکرد، در حالت کهل با مردم تکلم میکرد، وَ إِذْ عَلَّمْتُكَ ما به عیسی ع الکتاب را تعلیم کردیم، الحکمه را تعلیم کردیم، تورات را تعلیم کردیم، انجیل را تعلیم کردیم، او کسی بود که از یک گِل که در هیئت یک پرنده بود، مجسمه یک پرنده بود، نفخ میکرد در آن و اون، پرنده میشد و ما خلق میشد، خلق میکرد به اذن الله، ناعلاج‌ترین مریضی‌ها را علاج میکرد به اذن الله، مرده را زنده میکرد به اذن الله، إِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتى او یک چنین فردی بودی، عالم به الکتاب، عالم به الحکمة، عالم به تورات و انجیل، رفتارهای خدایی، معلم حواریون، از همین آسمان مادی، مائده آسمانی پایین می‌آورد، یعنی یکی از عجیب‌ترین معجزه‌ها، آنقدر که خدای متعال می فرماید اگر این معجزه انجام بشه و کسی کافر بشه او را عذابی میکنم که احدی از عالمین رو اینگونه عذاب نکرده باشم، ببینید اینجا شما عیسی را بشناسید، این عیسی است، این عیسی به عنوان سرآمد این جمع رسولان در محضر خدای متعال، میفرماید لا أَعْلَمُ ما في‏ نَفْسِكَ‏ ، رسیده به جایی که کلاس عَلاَّمُ الْغُيُوب‏ است و او نسبت به این کلاس علم ندارد و میفرماید کهلا أَعْلَمُ ما في‏ نَفْسِكَ‏ ، من این علم را ندارم و اینجاست که انتظار هست سرآغاز یک تعلیم و یک سلوک باشه.