حرکت در مسیر معرفت الله باید منجر به افزایش معرفت النفس شود مثلاً معرفت به خداوند عظیم باید منجر به معرفت به ذلیل بودن نفس در برابر خداوند شود
هر کسی معرفت به توحید را پیش برود، این معرفت به توحید دو سو دارد، یک سو به معرفت الله، یک سو به معرفت النفس. در مسیر توحید این دو معرفت باید در کنار هم شکل بگیرند، هر چقدر معرفت به الله بیشتر، باید معرفت به نفس بیشتر بشود و دقیق بشود. اگر در مسیر معرفت الله حرکت کنی، مسیر معرفت به نفس را نداشته باشید، علم توحید میشود و آن علم توحید میشود حجاب. اگر به این معرفت رسیدی که اِنّ الله هو العزیز، او عزیز است باید به این معرفت برسی که اَنا الذلیل. اگر به این معرفت رسیدی و نزدیک به این معرفت شدی که اِن الله هو العظیم، او العظیم است باید به این معرفت برسی اَنا الحقیر. اگر الله القوی است و تو به این معرفت نزدیک شدی باید به این معرفت برسی اَنَا الضعیف. اگر به این معرفت میرسی و در برخی از سورههای قرآن و در نمازها این را ذکر میکنی که الله المالک است، اگر او مالک است، اَنَا المملوک. باید به این معرفت به صورت کامل رسیده باشی، با تمام وجودت حس کنی که تو یک مملوک هستی. هر کس به درستی مسیر توحید را حرکت کند قطعاً باید این معرفت نفس در او شکل بگیرد، نمیشود این معرفت نباشد. نمیشود شما به صفت عظمت خدای متعال معرفت پیدا کنید، نمیشود شما به صفت اکبر بودن خدای متعال معرفت پیدا کنید و در وجود شما خشوع نباشد، آن فرد استکبار داشته باشد. یعنی اگر معرفت الله در کنارش بال معرفت النفس قرار نگیرد، ممکنه کارساز نباشد که نیست و یک جایی ممکنه آن فرد را زمین بزند، آن فرد سقوط کند.