اصل در ذکر کردن، تکرار پیوستگی و تداوم آن در تمام حیطه های زندگی است

پیوستگی و دوام در ذکر را صفت وجودی خودمان کنیم تا به ذکر کثیر برسیم

در موضوعات خدایی، معرفتی و عملی، ما باید یک پیوستگی، یک مداومت را دنبال کنیم، یک عدم انقطاع را در آن رفتار دنبال کنیم، مشکل ما گاهی این هست، دوام نداریم. آنقدر باید آن پیوستگی به آن رفتار را دنبال کنیم که صفت‌مان بشود دائم بودن، مقابل این موضوع رفتارهای مختلفی وجود دارد، مثل نسیان. برخی حتی نه تنها دوام ندارند بلکه به کناری می‌گذارند. ما باید این پیوستگی رو در رفتارها داشته باشیم. حالا اگر معرفتی پیش آمد، معرفتی به دست آوردی، باید ذکر آن معرفت را داشته باشی، و در آن ذکر دوام داشته باشی، معنای دوام در آن ذکر می‌شود ذکر کثیر، می‌شود ذکر مداوم، ذکری که شما باید در موقعیت‌های مختلف داشته باشی، ذکری که در حالت قیام و قعود و علی جنوبهم هست، یعنی چه؟ یعنی این پیوستگی، این تکرار زیاد رو داشته باشیم. معرفتی به دست آمد، ما باید یک صفتی را، یک رفتاری را در قبال خدای متعال داشته باشیم، یک بار این را انجام می‌دهی، لذت می‌بری، کیف می‌کنی، نباید رها کنی. باید بستر تکرار آن رفتار را درش وارد بشوی و انجام بدهی، یک بستر نماز است، یک بستر احکام‌های شرعی است، یک بستر دعا است، کثرت دعا، تکرار دعا، تکرار مناجات.

غفلت و نسیان آفت پیوستگی و دوام در ذکر کثیر است

شما یک معرفتی نسبت به خدای متعال داری، به دست آوردی، می‌گویی معرفت خوبی است، بعد از یک مدتی مطرح می‌کنی که آن معرفتی که داشتم خیلی خوب بود ولی نمی‌دانم چه شد، خب چه اتفاقی افتاد؟ شما غفلت کردی، چه کار باید می‌کردی غفلت نکنی؟ یک راهش این بود، روزانه مناجات کن، آن را در مناجات بیان کن، آن معرفت را بنشینید و در بستر مناجات و به مناجات بپردازید، چقدر؟ هر روز، هر شب. تا کی؟ تا همیشه. اینطور باید نگاه کنیم یعنی باید توجه کنیم که در موضوعات مختلف به نسیان نیفتیم، به غفلت نیفتیم، اهل ذکر باشیم، اهل ذکر به معنای اینکه این تداوم داشته باشد، تکرار داشته باشد.

تکرار ذکر یک اصل در رشد انسان و جهت تثبیت در مسیر رشد است

در زندگیمان برای موضوعات معرفتی، اخلاقی و رفتاری برنامه تکرار داشته باشیم. نماز یک برنامه تکرار است، در قدم اولش این است، موضوعات بعدی و این‌ها بحث‌های بعدی دارد،ولی خود این خیلی ارزشمند است، برنامه تکرار است، چرا؟ چون تکرار یک اصل است برای رشد. در بحث رشد، تکرار یک موضوع منفی نیست بلکه یک اصل است. شما مثلاً در مناجات یک مطلبی را بین خودت و خدای متعال مناجات کردی، توصیفی از اوصاف خدای متعال و توضیحی از رفتارها و اوصاف خودت، خب آیا تمام شد؟ نه دوباره فردا این را تکرار کن، آیا تمام شد؟ مدام این را تکرار کن، باید این را تکرار کنی. تکرار، یک اصل است در رشد. به دنبال این نباش که این کاری که الان انجام دادم، دفعه بعد اگر بخواهم این را انجام بدهم تکراری می‌شود من این را یک بار انجام دادم، نه اصلاً باید تکرار بشود. تکرار برای تثبیت است. اثر بعدی، اثر بار دومی که دارد تکرار می‌شود با قبلی فرق دارد، ظاهرش تکرار هست ولی فرق دارد.

تکرار ذکر علاقه و انگیزه انسان را بیشتر می کند و اصل بر تکرار ذکر است نه یک بار خواندن و حفظ کردن و رها کردن

تکرار آثار زیادی دارد، تکرار یکی از موضوعات ذیل مداومت آثار زیادی دارد، باید باشد در زندگی، یک اصل است. مثال عرض کنیم شما یک موقعی می‌خواهید یک ریشه‌ای را از دل زمین بکَنید، دستی می‌اندازید به ساقه آن ریشه و می‌کشید، ممکنه این ضربه‌های کشیدن را چندین بار تکرار کنید، ولی آن زمان به این فکر نمی‌کنید که وقتی بار دهم دارید این ضربه کشیدن را می‌زنید به این فکر نمی‌کنید که خب من چند بار این را انجام دادم پس دیگر فایده‌ای ندارد، پس دیگر این را رها کنم، یا بحث دیگر، نه یک هدف دارید، هدفتان چی هست؟ کنده شدن این ریشه از زمین، با انگیزه تکرار می‌کنید، حتی در تکرارهای بعدی ذوق و شوق شما بیشتر است. بله نماز یک برنامه تکرار است. دعا یک برنامه تکرار است. آقا ما یک بار دعای توسل را خواندیم دیگر، یک بار مناجات شعبانیه را خواندیم دیگر، یک بار مناجات خمس عشر را خواندیم دیگر، یک بار مناجات امیرالمومنین در مسجد کوفه را خواندیم، الان هم اگر شما بپرسید من حفظ هستم و می‌توانم بگویم، نه قرار بر حفظ کردن نیست، قرار بر تکرار است. این محبت خدای متعال به خودم را یک بار ذکر کردم، نه، باید بارها ذکر کنی.

تکرار ذکر در همه حیطه ها چه در زبان، سمع، بصر یا قلب و چه در رفتارها و حرکات جسمی باید به صورت برنامه ای مداوم برای انسان باشد

ببینید عاقل در راه خدا، عاقل در راه رشد الی الله، حتماً برنامه تکرار دارد، حتماً محاسبه دقیق تکرار دارد، حتماً به این موضوع توجه دارد، حتماً به این موضوع سعی می‌کند عالمانه بپردازد. باید در برنامه تکرار عالمانه رفتار کرد، چه تعداد باید موضوعی را تکرار کرد؟ درچه بستری باید تکرار کرد؟ تا چه زمانی باید این تکرار را ادامه داد؟ خود تکرار یک صفت است، خود مداومت یک صفت است، ما باید این صفت را در خودمان ایجاد کنیم. به فلانی نگاه می‌کنی و می‌گویی که فلانی اهل مداومت نیست، این صفت را ندارد. این تکرار باید در موضوعات مختلف بنشیند، ذکر زبانی، ذکر سمعی، ذکر بصری، ذکر قلبی، در رفتارها، در حرکات جسمی، در نوع پوشش، در ظاهر، در باطن، این تکرار باید یک برنامه باشد. در یک برنامه تکرار باید ببینیم که آن موضوع برای چه ابعادی از وجود ما هست، آیا لایه قلبی دارد؟ لایه فکری دارد؟ صفات دارد؟ اخلاق دارد؟ رفتارهای ظاهری دارد؟ در تکرار باید مراقبت کنیم که بعد از یک مدت برخی از این لایه‌ها از دست نروند، به خصوص لایه‌های باطنی‌تر از دست نروند، یعنی تکرار را در معنای کاملش، در ابعاد کاملش تکرار کنیم.