با تسبیح و حمد حرکت از ظلمات تا جارالله
مقدمه تسبیح رها شدن از زنجیر ها و بندهایی است که مانع از جستجوگری خداوند است
الی جار الله با تسبیح و حمد خدا. باید اهل تسبیح بود، باید اهل حمد بود. اهل تسبیحی که محصول نازعات است، اهل تسبیح جدا شدگان از بندها و زنجیرها. در معنای تسبیح یک معنای جستجوگری است، یک معنای حرکت است، خب کسی که در یک دریایی شنا میکند یا در یک راهی میخواهد حرکت بکند و جستجو بکند مقصدی را اگر به پایش ده تا زنجیر بسته شده باشد و به یک جایی گره خورده باشد، این چه جستجویی؟ اینکه حرکتی ندارد، این فقط دست و پا میزند. تسبیح برخی انسانها فقط دست و پا زدن است، شنا کردن برخی انسانها فقط دست و پا زدن و درجا زدن است، باید حرکت کند، باید برود به جلو، چه موقع محقق میشود؟ وقتی غل و زنجیر به پایش نباشد، وقتی از بندها و زنجیرها خلاص شده باشد و بازگشت نکند به این زنجیرها. بله باید این گونه اهل تسبیح بود. برای قرار گرفتن در جوار خدا، باید این گونه از قید و بندها آزاد بود، آزاد شد و حرکت کرد. این یک مطلب،
تسبیح به منزله حرکت و حمد به منزله قرار گرفتن در موقعیت مد نظر است
مطلب دیگر حمد خداست، باید اهل حمد بود. با تسبیح شما حرکت میکنید، با تسبیحی که مقدمهاش آزادی از بندهاست، با تسبیح شما حرکت میکنید، با حمد در موقعیت مد نظر قرار میگیرید، لذا باید اهل حمد بود.
کیفیت حمد از زبان امام سجاد (ع) از رهایی از ظلمات تا در جار الله قرار گرفتن
در دعای حمدی که در ابتدای صحیفه سجادیه مطرح است، امام بزرگوار امام سجاد صلوات الله علیه خب توصیف عالی دارند از معارف خدا به ویژه از حمد، درجاتی از حمد را مطرح میکنند از جمله اینکه حمد داشته باشید، الحمدلله، ولی چگونه حمدی؟ حمداً یُضیءُ لَنا بهِ ظلُمات البَرزخ، حمداً یَرتفعُ مِنّا اِلی اعلی علیّین فی کِتاب مَرقوم یَشهدهُ المُقرَّبُون. حمدی که موجب بهره از ضیاء است، حمدی که ارتفاع پیدا میکند، بالا میرود تا کجا؟ تا اعلی علیین، تا موقعیت ابرار، حمداً تَقرُّ بِه عُیوننَا اِذا بَرِقَتِ الَابصَار، حمدی که به واسطه آن حمد، چشمها روشنی پیدا کنند، وَ تَبیضُّ بِه وُجوهُنا اِذا السوَدَّتِ الَابشار، حمداً نُعتقُ بهِ مِن الیمِ نَار اللهِ الیَ کریم جِوارِ الله، حمدی که به وسیله آن حمد از فضای دردناک نار الله رها بشوی، جدا بشوی الی کریم جوار الله، الی فضای کرامتی که در جوارالله است. حمدی که ما را به کرامت در جوارالله برساند، ما را به بهره از کرامت در جارالله برساند، حمداً نُزاحمُ بِه ملائکتهَ المُقربین وَ نُضامُ بِهِ اَنبیاءَهُ المُرسلینَ فی دارِ المُقامَه الّتی لا تَزُولُ وَ مَحَلِّ کرامتهِ الَّتی لا تَحُول. حمدی که ما را در همراهی ملائکه مقربین قرار بدهد و ما را همراه کند با انبیا مرسل، فی دارِ المُقامَه الّتی لا تَزُولُ، در سرایی که در موقعیتی که محل اقامت است و از بین نمیرود و در محلی که محل کرامت است و دگرگون نمیشود، در حالی که، محل به معنای حال، محل برای موقعیت احوال، موقعیت حالی که آن حال، حال کرامت است و این حال دگرگون نمیشود. خدای متعال توفیق بدهد چنین حمدی را الی جارالله.