حس و حال های آخرین روزهای ماه مبارک رمضان

حمد به خاطر محبت های خداوند و استغفار به دلیل فرصت های از دست رفته و تکبیر به جهت عظمت راه باقی مانده در ماه مبارک رمضان

خدای متعال مهمانی برپا کرد در ماه مبارک رمضان، ضیافت برپا کرد، با این ضیافت برپا شده، افرادی را دعوت کرد به این ضیافت و این افراد آمدند به این ضیافت، به محض این دعوت و آمدن این افراد، پرونده این افراد در قبل از این سفید می‌شود، پاک می‌شود. مدتی این افراد در این ضیافت می‌مانند با کمی و کاستی که در رفتارها دارند، به انتهای این ضیافت می‌رسند، خیلی دستاورد داشتند، الحمدالله. همین که به این ضیافت دعوت شدند، الحمدالله. همین که آمدند، الحمدالله. همین که محبت‌های خدا در این ضیافت بهشون رسیده، الحمدالله. به انتهای ضیافت می‌رسند، یک مقداری به مسیر آمده‌شون فکر می‌کنند، ضمن حمد خدا استغفار می‌کنند. حمد خدا به خاطر این محبت‌ها، استغفار خدا به خاطر برخی غفلت‌ها در همین مهمانی. به پیشرو و آنچه که واقعاً بود ماه مبارک رمضان، نگاه می‌کنند، به عظمت ماه مبارک رمضان نگاه می‌کنند، الحمدالله و تکبیر خدا بر زبانشان جاری می‌شود، عجب عظمتی داشت این ماه مبارک، عجب قله‌هایی دارد این ماه مبارک.

در خواست جاراللهی برای مقیم شدن در نزدیکی های صاحب خانه، در انتهای ماه مهمانی خداوند

چند مدتی را در این ضیافت سپری کردند، مهمانی در حال تمام شدن است، یک خواسته، یک درخواست، در این مهمان‌ها شکل می‌گیرد و به وجود می‌آید، ضمن آن مطالبی که عرض کردیم، در ضمن حمد خدا، در ضمن استغفار، در ضمن تکبیر، در ضمن تسبیح، یک درخواست در این مهمان‌ها، مهمان‌هایی که به آخرین لحظات مهمانی نزدیک می‌شوند، شکل می‌گیرد و آن این است که آیا می‌شود ما در همین نزدیکی‌ها بمانیم، نزدیکی‌های صاحب خانه؟ آیا می‌شود ما مجاور بشویم؟ شما ما را دعوت کردید به مهمانی، چند روزی آمدیم به مهمانی، سیاحتی بود، سیاحتی خیلی خوبی هم بود، آیا میشه یک کارت اقامت هم صادر بشود؟ یک مجوز اقامت همه صادر بشود؟ بگویند که اینها، این افراد در حوالی خانه این صاحب خانه می‌توانند ساکن بشوند و مجاور بشوند. لذا این یکی از درخواست های ما باشد، این رأس درخواست ما باشد، جارالله، در مجاورت قرار گرفتن. بارها شده که به این مهمانی دعوت شدیم پس از پایان مهمانی، دوباره رفتیم به سرزمین خودمون، دوباره رفتیم تو راه خودمون، همان راهی که قبل بود. درخواست کنیم جاراللهی رو، جاراللهی معنایش گسترده است، راهی که می‌رویم رو در بر می‌گیرد، سلوکی که داریم رو در بر می‌گیرد، جهتی که داریم رو در بر می‌گیرد، سبک زندگی‌مون رو در بر می‌گیرد، منش‌مون را در بر می‌گیرد، شما هم مهمانی هستی که آمدی، قبل از مهمانی، در برخی جهات، در سرزمین خودت که زندگی می‌کردی، در راه خودت که زندگی می‌کردی، سر ناسازگاری داشتی با خدا، خدای متعال دعوت کرد به این مهمانی، با این دعوت کردن و آمدن شما همه آن ناسازگاری‌ها صلح شد، همه آن سرکشی‌ها نادیده گرفته شد، آیا می‌خواهی دوباره برگردی به همان راه، یا میگی آقا من می‌خواهم از این به بعد یک راهی بروم، یک روشی بروم، یک مسلکی رو حرکت کنم که در مجاورت باشه، یک جوری زندگی کنم که انگار همسایه شما هستم، همسایه صاحب خانه؟