در انتهای ماه مبارک رمضان، به دلیل از دست دادن موقعیتهای عظیم این ماه، حس و حال استغفار داشته باشیم
انتهای ماه مبارک رمضان هست، چندتا حس و حال در انتهای ماه مبارک داشته باشیم، اولین حسمان استغفار باشد، استغفرالله ربی و اتوب الیه، استغفرالله ربی و اتوب الیه، استغفار و توبه، این اولین حس ما باشد از این روشی که ما ماه مبارک را طی کردیم، از این نگاهی که داشتیم، از این نتایجی که رسیدیم، باید دستگیری خدا باشد، محبت خدا باشد، خدا چاله چولههای ما را پر کند، خدا درکاتی که ما ایجاد میکنیم رو پر کند، خدای متعال ما را از مهلکهها نجات بدهد. خدایا ما بازیگوشی کردیم و گاهی غفلت کردیم ولی هر از گاهی سعی هم کردیم، این شده که شده و نشد آنچه که، شاید نشد آنچه که مد نظر خدای متعال بود. چه موقعیتها از دست دادیم، چه فرصتها را غفلت کردیم، چه سحرهایی که از دست دادیم، چه مناجاتهایی که میتوانست باشد و ما از دست دادیم، چه سلوکهایی میتوانست باشه و ما از دست دادیم، به دلایل مختلف، تنبلی، غفلت، عادتهای غلط. خدایا در این اوقات پایانی ماه مبارک رمضان، تو ما رو مورد مغفرت قرار بده، تو ندید بگیر، چاله چولهها رو ندید بگیر. ما یک راهی ساختیم، راهی که هموار نشد، درش چاله چوله هست، درش پستی بلندی هست، خدایا تو راه رو در نظر بگیر و حساب کن، خرابیهای این راه ما رو ملاحظه نکن، إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ خدا غفور هست، پس استغفرالله ربی و اتوب الیه، إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ خدا غفور هست، پس استغفرالله ربی و اتوب الیه. یک ماه مبارک، یک مهمانی بزرگ، این همه نعمات، این سفره بزرگ، عظیم، آنقدر این مهمانی و عالیترین نعماتی که بر این مهمانی حاکم بود، با ارزش هستند که خدای متعال وقتی بر این مهمانی حضور دارد، بر موقعیتهای عظیم این مهمانی حضور دارد که از موقعیتهای عظیم این مهمانی چی هست؟ لیله القدر، یک شب، یک لیله، زمان، خدای متعال وقتی خودش میخواهد آن موقعیتهای مهم را به خودش وصل بکنند و نسبت بدهد، چگونه نسبت میدهد؟ القدر. خدایا تو با همه ی القدر خودت در این مهمانی حضور داشتی و میزبان بودی، من قدر ندونستم، من حق قدر این مهمانی را به جا نیاوردم، وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِه پس استغفرالله ربی و اتوب الیه. استغفار کنیم از ورود خودمان به این مهمانی، از نحوه ورود خودمان به این مهمانی، از شیوه و روشمون در بهرهبرداری از این مهمانی، از غفلتهامون، از عدم توجههامون، از شبهایی که از دست دادیم، از سحرهایی که از دست دادیم، از موقعیتهایی و مناجاتی که از دست دادیم، از بیتوجهیهامون به صاحب این مهمانی. در این اوقات پایانی مهمانی، دیگه سفره مهمانی میخواهد جمع بشود و ما از سر این سفره بلند میشویم و از این فضا خارج میشویم، رو به صاحب خانه کنیم، صاحب خانه، تو ما را ببخش، اگه مهمان خوبی نبودیم که نبودیم، تو ببخش، تو ما رو مهمان خوبی حساب کن. اگر بهترین محبتها و غذا رو جلوی ما گذاشتید و ما توجه نکردیم، ما قدر ندونستیم، تو ما رو ببخش. حالت استغفار داشته باشیم در این اوقات پایانی ماه مبارک، حالت شرمندگی داشته باشیم. بله این اولین حس و حال ما باشد، استغفار به درگاه خدا، عذرخواهی از صاحب خانه، شرمندگی از صاحبخانه. بازی گوش بودی ولی مرد باش، بگو آقا مهمانی شما خیلی خوب بود، من کم کاری کردم، اونجوری که باید، نبودم، متواضع باش. عظمت مهمانی تو خیلی بزرگتر از این چیزی بود که من درک کردم.