فرضیاتی در مورد قرآن مکتوب جهت اصلاح نگاه به آن
با توجه به تغییراتی که عرب صدر اسلام در لسان خود نسبت به لسانی که به آن تعلق دارند داشته است می توان گفت تراز مفاهیم قرآن با تراز قوم عرب متفاوت است
ما یکسری فرضیات در مورد همین قرآن مکتوب داریم، فرضیاتمون چی هست؟ 1- این قرآن مکتوب، مفاهیمی که در قرآن مکتوب هست، مفاهیمی است که مد نظر خداوند هست نه مد نظر قوم عرب صدر اسلام. به لسان قوم هست ولی نه به مفهوم قوم، نه به تراز مفهومی که تراز مفهوم قوم هست. تراز مفاهیم مطرح در قوم هست بلکه به لسان قوم هست. لسان قرآن چه تفاوتی با لسان قوم داره؟ لزوما به لسان جاری در قوم عرب صدر اسلام نیست بلکه به لسان متعلق به قوم عرب صدر اسلام هست. ممکنه عرب صدر اسلام تغییراتی در لسانی که متعلق به او هست داشته. بلکه عرب صدر اسلام قبیله به قبیله لسانشون متفاوت بوده. گویششون متفاوت بوده، برخی کاربردهاشون متفاوت بوده. پس قرآن لزوما، لسان قرآن لزوما مساوی لسان رایج در قوم عرب در صدر اسلام نبوده بلکه به لسان قوم عرب بوده یعنی به آن لسانی که قوم عرب بر اون لسانشون شکل گرفته. پس این بوده. این یه فرضمون در مورد قرآن و اینکه مفاهیم در قرآن در تراز مفاهیم خداوندی هست.
با توجه به اعجاز بودن لسان قرآن می توان گفت یک تفاوت بارز بین مفاهیم قرآن و مفاهیم قوم عرب وجود دارد
دوم اینکه لسان قرآن و بیان قرآن لسان اعجازی است. کلام براساس ادبیات خداوندی شکل گرفته. یک ادبیات فوق فاخر هست. یک بیان فوق فاخر هست و دارای اعجاز کامل و با حکمت و علم شکل گرفته.
کشف راه و مسیر حرکت الی الله از دل قرآن مکتوب
باید در مورد فرضیاتمون در خصوص قرآن مکتوب بحث کنیم. ما چه نگاهی به قرآن مکتوب داریم؟ آیا قرآن مکتوب خودش راه بسوی خداست؟ آیا در قرآن مکتوب میشه مسیر الی الله رو حرکت کرد؟ آیا قرآن مکتوب وسیله سنجش هست؟ آیا قرآن مکتوب یه سر نخی به انسان میده و انسان باید راه رو براساس برخی از دریافتها حرکت کنه؟ رابطه قرآن مکتوب حرکت در فضای قرآن مکتوب با اولیاء خدایی چی هست؟ اون زمانی که انسان دست در دست یک ولی خدایی مسیر الی الله رو حرکت می کنه چه تفاوتی داره با زمانی که انسان در قرآن مکتوب به جستجوی راه بسوی خداست؟ آیا در قرآن مکتوب میشه راه بسوی خدا رو جستجو کرد؟ آیا اصلا در قرآن مکتوب باید جستجو کرد؟ آیا قرآن مکتوب سبیل بسوی خداست؟ آیا قرآن حبل الله هست. آیا قرآن، قرآن مکتوب نازله مکتوب قرآن سبیل الله هست؟ اگر قرآن سبیل الله هست وقتی گفته میشه اهل بیت ع سبیل الله هستن تفاوت این دوتا چیه؟ این دوتا یکی هستن؟ آیا میشه در کنار یک ولی حرکت کرد مسیر سبیل الله رو رفت؟ مسیر سبیل اللهی رو رفت که از درون قرآن نمیشه اون مسیر رو رفت و در قرآن دسترسی به اون مسیر، دسترسی ابدایی به اون مسیر وجود نداره. پس رابطه قرآن با ولی خدایی چی هست؟ انحرافاتی که در پرداختن به قرآن در اینکه مسیری رو در قرآن ابدا کنی، پیدا کنی کشف کنی و مسیر خدایی رو از درون قرآن حرکت کنی چی هست؟ چه انحرافاتی اینجا اتفاق می افته؟ انحرافاتی که، مشکلاتی که در اینکه شما در کنار ولی خدایی حرکت کنی، بدون اینکه ابدا اون حرکت و آغاز اون حرکت در درون قرآن باشه چی هست؟ آیا اونجا انحرافاتی اتفاق می افته؟ آیا قرآن تنها وسیله سنجش حرکت باشه زمانی که شما دست در دست ولی داری و حرکت می کنی و قرآن وسیله سنجش حرکت شماست؟ اینجا چه مسائلی باید پاسخ داده بشه؟ آیا شما می تونی در قرآن حرکت کنی، در قرآن حرکت کنی با ولایت ولی؟
کشف مسیر رشد و سنجش رشد یافتگان از طریق قرآن مکتوب
در قرآن مکتوب حرکت کنی با ولایت ولی، ولی خدایی شما رو در مسیریابی درون قرآن مکتوب هدایت کنه. آیا همه آدمها مسیر رشدشون اینطور هست؟ انسانهایی که در طول تاریخ رشد کردند و به مدارجی رسیدند چگونه رفتند؟ از درون قرآن حرکت کردند؟ اصلا معیار اینکه ما بفهمیم انسانی رشد کرده چیه؟ اینکه در درون قرآن حرکت میکنه؟ یا اینکه حرکت کرده و آثار حرکتش در درون قرآن قابل سنجش هست؟ آیا حرکت از درون قرآن به معنای اینکه شما بنشینی و تحقیق و تفحص کنی و در درون قرآن حرکت کنی؟ آیا همه اینطور حرکت میکنن؟ آیا میشه گفت که رشدی وجود نداره مگر اینکه مسیرش در قرآن مطرح هست؟ هیچ کسی هیچ رشدی نداشته مگر اینکه راهش در قرآن مطرح هست؟ و ممکنه اون فرد خودش عالم به این بیان در قرآن نبوده ولی از کسی آموخته و از اون راه رشد کرده ولو اینکه خودش عالم به تبیین اون راه در قرآن نیست. آیا کسی رشدی می کنه که در قرآن مطرح نباشه؟ ما گاهی ممکنه موضوعات رو از نیمه ببینیم نه از آغاز. آیا از آغاز رشدی وجود داشته که در کتاب خدایی نباشه؟ آیا آغاز رشد از درون کتاب خدایی است؟ باید رفت در زمان به عقب رفت و موضوعات رو از ابتدا دید. گاهی ما از نیمه می بینیم میگیم خوب می بینیم که فلان فرد رشد کرد. می گیم از کجا رشد کرد؟ میگی اصلا قرآن بلد نبود بخونه ولی رشد کرد. خوب چگونه رشد کرد؟ رو هوا رشد کرد؟ بر چه اساسی رشد کرد؟ شما می بینید به یک نسخه رشد قرآنی عمل کرده. خوب اون که این نسخه رشد قرآنی رو نخونده بود پس بدون مسیبر قرآن رشد کرده، بدون پرداختن به قرآن رشد کرده. شما از نیمه می بینی. او اون نسخه قرآنی رو از کجا یاد گرفت؟ از کسی یاد گرفت که از درون قرآن یاد گرفته. از کسی یاد گرفت که، یعنی در نهایت این یادگیری به سرسلسله ای میرسه که اون رو از درون قرآن فرا گرفته. ممکنه یه سؤالی اینجا مطرح باشه کسانی که همراه رسول الله ص بودن، زمانی که قرآن نازل نشده بود چگونه رشد می کردن؟ آیا با نسخه های قرآنی رشد می کردن؟
سنجش عالم به قرآن با عامل به قرآن از طریق قرآن
تفاوت بین عامل بودن و عالم بودن در موضوع پرداختن به قرآن و ابتدا مسیر از درون قرآن مکتوب و بدون پرداختن به قرآن و در مسیری که همراهی با هدایت و ولایتی هست، چی هست؟ اینجا فرد عالم و عامل چگونه سنجیده میشن؟ یکسری افرد کنار رسول الله ص بودن چگونه رشد کردند؟ یکسری افراد در کنار برخی اهل بیت ع بودند چگونه رشد کردند؟ اصحاب امام حسین ع چطور رشد کردن؟ رابطه شون با قرآن مکتوب چی هست؟ آیا اینها دو مقام صحبت هست؟ باید ببینیم ما در چه مقامی صحبت می کنیم؟ مقام رشد فرد؟ مقام عالم به قرآن بودن؟ مقام عامل قرآن بودن؟ اینها سؤالاتی است که باید پاسخ داده بشه و جمع بندی بشه و بحث تفکیک بشه. چون گاهی ممکنه خلط اتفاق بیفته.
آیا رشد اصحاب امام حسین (ع) بر اساس قرآن بوده است؟
فردی بگه که خوب اصحاب امام حسین ع چگونه رشد کردند؟ مگه رفتن نسخه قرآنی پیدا کردن که رشد کنن؟ رفتن کنار امام حسین ع حرکت کردند و رشد کردند. درست میگه، از یه نگاه. آیا واقعا اونها قرآنی حرکت نکردند؟ اگه قرآنی حرکت نکردن، اگه به قرآن اونها هدایت نشدن پس چرا اهل بیت ع ایتقدر هدایت قرآن رو پررنگ کردن؟ اینقدر پرداختن به قرآن رو پررنگ کردن؟ اینقدر راه رو هدایت قرآن دونستن؟ باید بشه اینجا یه پاسخ داد که این پاسخ بر یک فرض باید متکی باشه که امام حسین ع خودش بر اساس قرآن حرکت میکنه. در واقع اون کسی که با امام حسین ع حرکت می کنه براساس قرآن داره حرکت میکنه. یه فرض دیگه می تونه این باشه امام حسین ع براساس قرآن حرکت نمی کنه، قرآن براساس امام ع حرکت می کنه بلکه فردی که همراه امام ع هست در واقع همراه ولی داره حرکت می کنه نه در دل قرآن، و البته با قرآن می تونه مسیر حرکتش رو بفهمه، مسیر حرکتش رو سنجش کنه.