بررسی ارتباط دکّا شدن ارض و جبال با رؤیت ربّ
میقات موقعیت مکانی بوده است یا موقعیت زمانی؟
بحث کلام الله. ادامه بحث آیه 143 سوره اعراف. بسم الله الرحمن الرحیم. خداوند می فرماید که. اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. وَ لَمَّا جَاءَ مُوسىَ لِمِيقَاتِنَا وَ كلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنىِ أَنظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَن تَرَانى . تا اینجا این بحث چی هست؟ موسی ع در یک میقاتی، آمده به یک میقات رب به میقات خداوند. خوب این باید بحث بشه به میقات اومده یعنی کجا اومده؟ میقات چی هست؟ موقعیت زمانی موقعیت مکانی. به اون وقت مشخصی که آمده. به اون موعد مقرری که آمده باید مورد بحث قرار بگیره.
عکس العمل موسی و نتیجه کلاس تکلیم، درخواست رؤیت ربّ است
اینجا چه اتفاقی می افته؟ وَ كلَّمَهُ رَبُّهُ . تکلیم ربّ موسی بر موسی (ع). این کلاس برای موسی ع هست. كلَّمَهُ رَبُّهُ . این کلاس برای موسی ع انجام میشه و تمام میشه. موسی ع می فرماید قَالَ رَبِّ أَرِنىِ أَنظُرْ إِلَيْكَ . عکس العمل موسی و نتیجه کلاس موسی ع در کلاس تکلیم، درخواست هست. ورود به فضای رؤیت. نظاره به رب.
سوفَ ترانی به شرط استقرار جبل پس از تجلّی، مقابل لن ترانی است
خداوند می فرماید که، لَن تَرَانىِ . تو نمی توانی منو ببینی. اصلا امکان نداره که من رو ببینی. چنین امکانی وجود نداره. چنین شرایطی برای رؤیت وجود نداره. خداوند می فرماید که چنین شرایطی برای رؤیت وجود نداره. هرگز الان به هیچ وجه چنین شرایطی برای رؤیت وجود نداره. کی؟ الان. لَن تَرَانىِ، یعنی الان. الان به هیچ وجه امکان رؤیت وجود نداره. در این شرایط به هیچ عنوان امکان رؤیت وجود نداره. وَ لَكِنِ انظُرْ إِلىَ الْجَبَلِ . به این جبلی که در مقابل تو هست. به اون جبل خاص نگاه کن.اگر جبل بر مکانش مستقر بماند، پس از استقرار جبل بر مکانش تو مرا خواهی دید. اگر یه جبلی هست، اون جبل یک مکانی داره. پس اگر این جبل مستقر شد بر مکانش، پس نتیجه اش این میشه که پس از آن و در آینده آن تو مرا خواهی دید مرا رؤیت خواهی کرد. فَلَمَّا تجَلىَ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ . پس دو جمله اخیر بحث قاعده رؤیت بود برای موسی ع. تا اینجا بحث قاعده مطرح هست بعد برنامه بر جبل توسط خداوند آغاز میشه فَلَمَّا تجَلىَ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ . خداوند بر جبل تجلی می کنه. چه اتفاقی باید بیفته؟ تا اینجا نگاه کنید. اگر جبل بر مکانش مستقر بماند، در زمان استقرار جبل بر مکانش تو پس از آن امکانی فراهم میشه، با استقرار جبل بر مکانش امکانی فراهم میشه که بتونی رب رو ببینی. اونجا امکانات خودش رو می خواد. فَسَوْفَ تَرَانىِ . به جبل نگاه کن رب بر جبل تجلی می کنه اگر جبل بر مکانش قرار بگیره و مستقر بمانه تو رب رو رؤیت خواهی کرد. شرایطی فراهم خواهد شد که تو رب رو رؤیت کنی. فَسَوْفَ تَرَنىِ مقابل لَن تَرَانىِ است. لَن تَرَانىِ یعنی الان اصلا شرایطش نیست امکانش هم وجود نداره. امکانش چه جوری ایجاد میشه؟ جبل بر مکانش مستقر بمانه. جبل اگر بر مکانش مستقر ماند، لَن تَرَانىِ حذف میشه شرایطی فراهم میشه که تو بتونی ببینی بتونی رؤیت کنی.
تجلّی بر جبل آن را نابود نمی کند بلکه به حالت ( دکّا ) در می آورد
خداوند بر جبل تجلّی میکنه، جبل چی میشه؟ جَعَلَهُ دَكًّا . جبل دکّا میشه یعنی چی؟ یعنی مثلا دکة الجبل دکّا. جبل اینطور میشه.جبل وارد یه اتفاقی میشه. نابود که نمی شه. دکة الجبل دکا. در سوره فجر آیه 21 داریم، كلاَّ إِذَا دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكاًّ دَكا . اینجا به این معناست که زمین نابود میشه؟ زمین دیگه وجود نداره؟ زمینی نیست؟ زمین از بین رفت؟ دیگه هیچ زمینی وجود نداره؟ نه ارض وجود داره. یه فعلی براش انجام شده بنام دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكاًّ . جَعَلَهُ دَكًّا . جَعَلَ الجبل دَكًّا.یعنی به یه معنا بخوایم شبیه به آیه 21 سوره فجر معنا کنیم، یعنی دُكَّتِ الْجبل دَكاًّ . جبل اینطور شد. خوب جبل نابود نشد.
دکّا شدن جبل به معنای نابودی آن نیست
اینجا باید بحث کنیم. چند تا نکته مطرح هست. اون موقعی که از جبل صحبت میشه. به موسی ع گفته میشه که، انظُرْ إِلىَ الْجَبَلِ . جبل کجاست؟ وقتی گفته میشه که فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ ، آیا الان در اون زمانی که این گفته میشه جبل در مکانش هست؟ آیا وقتی گفته میشه که جَعَلَهُ دَكًّا ، یعنی جبل نابود شد دیگه جبلی وجود نداره؟ در سوره فجر مطرح هست که، دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكاًّ دَكا . بعد از این ماجرا چی مطرح هست؟ وَ جَاءَ رَبُّكَ وَ الْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا . وقتی فعل، وقتی حالت دکا برای ارض اتفاق می افته بعد از این می فرماید وَ جَاءَ رَبُّكَ. بعد از اون از آمدن رب صحبت هست. آیا این موضوع به اون جَعَلَهُ دَكًّا، قرار دادن جبل در حالت دکا ربط داره؟ به رؤیت رب داره؟
شرایط موقعیت میقات بر همه اشیاء حاکم بود
در ماجرای درخواست رؤیت توسط موسی ع موقعیت، موقعیت میقات هست. خداوند در موقعیت میقات می فرماید که در این موقعیت میقات نمیشه. همه شرایط، شرایطی است که موقعیت میقات بر اون حاکم هست. یعنی هر شرایطی که در موقعیت میقات هست بر همه اشیاء اونجا حاکم هست. اگه کوه هست در شرایط میقات هست. اگر موسی ع هست در شرایط میقات هست. میقات هر شرایطی که داشته، هر فضایی بوده همه چیز اونجا همان بوده.
عدم امکان رؤیت ربّ با جمله (لن ترانی) به دلیل شرایط میقات است
در شرایط میقات کلاس تکلیم برای موسی ع گذاشته میشه.موسی ع پس از کلاس تکلیم از خداوند درخواستی داره درخواست رؤیت. خداوند می فرماید لن ترانی نمیشه. لن ترانی این رؤیت امکان پذیر نیست به این معناست که در شرایط میقات امکان پذیر نیست. در این شرایط هرگز امکان پذیر نیست. ولکن به جبل نگاه کن. یعنی چی؟ یعنی می خوام برات راه باز کنم بسوی شرایط رؤیت. جبل رو دنبال کن. به جبل نظر کن. یه جبلی اونجا بوده اون جبل کجا هست؟ وقتی می فرماید الی الجبل. یعنی اون جبل در شرایط میقات هست. به جبل نگاه کن می خوام شرایط جبل رو عوض کنم تو جبل رو دنبال کن. اگرجبل بر مکانش مستقر بماند تو در آینده پس از آن شرایطی فراهم میشه که تو رب رو رؤیت خواهی کرد. من رو رؤیت خواهی کرد. خوب خداوند وقتی بر جبل تجلی می کنه برای جبل یه اتفاقی می افته، جَعَلَهُ دَكًّا . سؤالات مطرح هست. آیا وقتی جبل دکا میشه به این معناست که در مکانش مستقر نیست؟ دکا بودن به چه معناست؟ آیا به معنای نابودیِ؟ آیا به معنای هیچ شدنِ؟ خوب اونجایی که خداوند می فرماید، دکت الارض دکا ، یعنی زمین هیچ شد دیگه زمینی وجود نداره؟ بله خداوند شرط استقرار کوه رو قرار میده تا اینکه مقدمه ای باشه برای رؤیت، اینکه موسی ع رب رو رؤیت کنه. تا اینجا قاعده موضوع هست. بیان قاعده هست. از اینجا به بعد بحث چیه؟ اینکه یه اتفاقی قرار هست بیفته. اتفاق چی هست؟ خداوند بر جبل تجلی می کنه و جبل به شکل دکا در می اید.
شاهد مثال هایی از قرآن برای ارتباط دکّا شدن زمین و جبال با رؤیت ربّ
دکا چی هست؟ آیا اینجا دکا به معنای اینه که خوب کوه دیگه بر مکان خودش مستقر نیست. یعنی اینکه اون شرط دیگه انجام نشد. اگر اینجا به معنای این باشه که اون شرط انجام نشد باید به سؤالاتی پاسخ بدیم. معنای دکا چی هست؟ ارتباط دکا با عدم استقرار چی هست؟ چرا موسی ع خَرَّ مُوسىَ صَعِقًا ؟ چرا موسی ع تُبْتُ إِلَيْكَ ؟چرا موسی ع أَوَّلُ الْمُؤْمِنِين ؟ دکا رو وقتی بررسی کنی در آیات بی ربط به ماجرای رب و رؤیت ماجراهای بزرگ نیست. در لغت گاهی دکّا به معنای صاف شدن، هموار شدن و پاشیدن هست. چرا دکا؟ مثلا آیه 21 سوره فجر می فرماید، إِذَا دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكاًّ دَكاًّ ، بعدش چی می فرماید؟ وَ جَاءَ . در آیه 14 حاقه می فرماید که، وَ حُمِلَتِ الْأَرْضُ وَ الجْبَالُ فَدُكَّتَا دَكَّةً وَاحِدَة ماجرای دکا اتفاق می افته. بعد چه اتفاقی می افته؟ وَ انشَقَّتِ السَّمَاءُ ، بعد از اون ماجرا فَهِىَ يَوْمَئذٍ وَاهِيَة . وَ الْمَلَكُ عَلىَ أَرْجَائهَا وَ يحَمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئذٍ ثمَانِيَة . مفهوما انگار با دکا یک مانع برداشته میشه. آیا این مفهوم در دکا هست؟ این باید مورد بررسی قرار بگیره.