مرگ، حائلی است برای نصرت امام زمان (عج)
مرگ به دلیل سلب توفیق خدمت به امام زمان (عج)، تنها دغدغه و نگرانی سرباز امام زمان (عج) است
این فرازی که در دعای عهد مطرح است، یک فراز بسیار مرتفعی است، اللّهُمَّ إِنْ حالَ بَيْنِي وَبَيْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِي جَعَلْتَهُ عَلَى عِبادِكَ حَتْماً مَقْضِيّاً فَأَخْرِجْنِي مِنْ قَبْرِي مُؤْتَزِراً كَفَنِي، شاهِراً سَيْفِي، مُجَرِّداً قَناتِي، مُلَبِّياً دَعْوَةَ الدَّاعِي فِي الْحاضِرِ وَالْبادِي، این فراز فراز بالایی است. خدایا نگذار مرگ بین من و او فاصله بیاندازد، چرا؟ این حال چه کسی است؟ این گفتمان چه کسی است؟ گفتمان کسی است که خدایا من نگذاشتم، با توفیقی که از تو دریافت کردم، نگذاشتم هیچ چیزی در دنیا بین من و او حائل بشود، تنها چیزی که از پسش برنمیآیم مرگ است، نگذار مرگ بین من و او حائل بشه، من همه حائلها رو کنار زدم، این یک مطلب.
تمام زندگی سرباز امام زمان (عج) بر مدار نصرت ایشان است
حال این فرد در زندگی دنیا چگونه است؟ خدایا فرصت کم هست، روزها داره میگذره و من کمتر دارم توفیق پیدا میکنم برای خدمت به امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، چند روزی به فرصتم اضافه کن، فرصتی به فرصتم اضافه کن، طالب عمر بیشتر هست ولی برای خدمت به امام ع، همه زندگی او برمدار نصرت به امام ع هست، در دایره انصار و اعوان امام صلوات الله علیه است، همه زندگی رو برای این مدار قرار داده و تنها یک نگرانی داره، مرگ. این فرد نگران مرگ هست نه از جهت اینکه دنیا رو از دست میده، نه از جهت اینکه عاقبتش چی میشه، بعد از مرگش چطور میشه، این فرد نگران مرگ هست از جهت اینکه فرصت خدمت و فرصت نصرت به امام علیه السلام را از دست میده، مرگ حائلی بین او و امامش خواهد شد. این نکته در دعای عهد یک نکتهی کلیدی است، یک محل حساس است، یک نقطه عطف است، یک تراز است، یک نقطه تنظیم است، زندگی شما را تنظیم میکنه، نوع زندگی ما، سبک زندگی ما، روش زندگی ما، تصور ما از مرگ رو رقم خواهد زد. همه ما به خاطر نوع تمایلات و علائقمون و دغدغههامون، یک تصوری از مرگ داریم، یک ادراکی از مرگ داریم، یک حس و حالی نسبت به مرگ داریم، یک نوعی دغدغهها نسبت به مرگ داریم، نوع حس و حال و درک ما از مرگ چی هست؟ آن چیزی که در دعای عهد مطرح است، این است، مرگ حائل بین من و امام زمانم، این، دغدغهی این فرد است. بله تراز دعای عهد اینجاست. رسیدن به این تراز، یک سبکی از زندگی میخواهد، یک روشی از زندگی میخواهد، مثلا یک جمله قبل در همین دعای عهد باز مطرح است که، اللّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنْ أَنْصارِهِ وَأَعْوانِهِ، وَالذَّابِّينَ عَنْهُ، والْمُسارِعِينَ إِلَيْهِ فِي قَضاءِ حَوَائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلِينَ لِأَوامِرِهِ ، وَالْمُحامِينَ عَنْهُ، وَالسَّابِقِينَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْهِ، بله این فرد در زندگی اینطور هست، دغدغهی او نصرت امام ع هست، دغدغهی او معاونت امام ع هست. فلانی تمام عمرش، ۲۰ سال عمرش، دغدغهاش این است که پُست سازمانیاش بالاتر میره یا نمیره، یک دهم این دغدغه داری برای معاونت امام ع، وَأَعْوانِهِ؟ یک دهم این دغدغه داری هدهد درگاه امام باشی؟ تمام زندگیاش، تمام دغدغههای زندگیاش دفاع از مسائل مربوط به خودش هست، و به نفع خودش، اینجا میفرماید وَالذَّابِّينَ عَنْهُ، زندگیاش شده دفاع از امام ع، تمام توجهش به امام ع هست، مدار زندگیاش رو اینطوری گذاشته، والْمُسارِعِينَ إِلَيْهِ فِي قَضاءِ حَوَائِجِهِ، این رو توجه کنید، در یک جمعی قرار میگیره، در کنار کسانی قرار میگیره که آنها جزء سرعت گیرندگان هستند به سوی امام ع و با آنها، و در تعامل با آنها، سرعت میگیره به سوی امام ع و نکته دیگر اینکه فِي قَضاءِ حَوَائِجِهِ، نه اینکه فِي قَضاءِ حَوَائِجِی، نه در برآورده کردن حوائج خودش بلکه در برآورده کردن حوائج امام ع. بله اینطور زندگی میکنه، تمام دغدغهاش این هست که در زندگیاش تا مرگش در پیش روی امام ع باشه، بله این فرد با این نوع از زندگی، با این نوع از خواستهها، امیال، دعاها و سلوک، حرکت میکنه و انشالله خدا توفیق میده که مرگ هم حائل بین او و امامش نباشه.