مجموعه سؤالاتی در مورد اعجاز برای درک این مفهوم مخصوصاً درک مفهوم اعجاز قرآن
اعجاز اثباتی و اعجاز کاربردی، دو تقسیم بندی کلّی اعجاز
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم جلساتی را با عنوان اعجاز در قرآن آغاز کنیم. ابتدائاً این عنوان را دنبال کنیم که اعجاز چیست؟ وقتی داریم از اعجاز صحبت میکنیم منظورمان چی هست؟ دستهبندیهای مختلف اعجاز را دنبال کنیم. شاید بشود با یک نگاه اعجاز را به دو دسته تقسیم کرد: اعجاز اثباتی و اعجاز کاربردی
مفهوم اعجاز اثباتی قرآن
اعجاز اثباتی یعنی آنچه که از این فضا یعنی آنچه که از قرآن موجب عجز دیگران است و مقصد این عجز هم این هست که اثبات کند که من برتر هستم و من، مِنَ الله هستم قرآن مِنَ الله هست، مِنَ الله قادر علیم.
مفهوم اعجاز کاربردی با توجه به مثال عصای حضرت موسی (ع) و اثر این اعجاز یعنی ایمان سَحرِه
یک وجه دیگری که باید در اعجاز به آن توجه کرد اعجاز کاربردی است. حالا این اعجاز شما آیا اثر دارد؟ آیا کاربردی دارد؟ آیا منتج به نتیجهای غیر از اثبات در عالم و در امورات و در موضوعات و مقولات مربوط به خلایق میشود؟ مثال عرض کنیم: مثلاً نگاه به عصای موسی ع چگونه میتواند باشد؟ آنجا که عصا را مقابل سحر سحره به کار گرفت، شاید از یک نگاه اعجاز اثباتی است. اثبات کرد من برتر هستم. سحره را به زانو درآورد و اثبات کرد که من مِنَ الله هستم. من فوق سحر هستم. به من نگاه سحر نداشته باشید. برترین ساحرها اینجا به زانو افتادند و ایمان آوردند نتیجه آن اعجاز شد چه؟ شد ایمان. اثبات بر اساس آن اعجاز انجام میشود و از نتایجش میشود ایمان. همان عصا برای بنی اسرائیل نجات یافته یا در حال نجات از فرعونیان، ضمن اعجاز، اعجاز کاربردی است. اثر دارد. چه کار میکند؟ دریا را میشکافد و بنی اسرائیل از دریا عبور میکنند. چه کار میکند؟ 12 چشمه را از صخره سنگ جاری میکند و موضوعاتی از این دست.
اعجاز از اثبات آغاز شده و به کاربرد می رسد
پس ببینید یک جا خاصیت اثبات داشت اثر اثبات داشت به واسطه به عجز درآوردن، اثر اثبات داشت و نتیجهاش شد ایمان. یکجا به عجز درآورد ولی اثر کاربردی داشت. همان اعجاز اثباتی هم بله اثر دارد، کاربرد دارد ولی اعجاز از اثبات آغاز میشود و بعد به کاربردها میرسد. کاربردهایی که دیگران از آن اثرات از تحقق آن اثرات عاجز هستند.
لزوم بررسی قرآن از نظر اعجاز اثباتی و کاربردی
خوب ما باید اینجا توجه کنیم و بحث کنیم که قرآن چه حیطهای از این اعجازها را دارد؟ در حوزه اعجاز اثباتی چه مطلبی دارد آیا اعجاز کاربردی هم دارد؟ آیا در حوزههای علمی، منظورمان علومی مثلاً با عنوان علوم طبیعیه هست، آیا در این حوزهها هم اعجاز دارد؟ یعنی کاربرد دارد؟ اثر دارد که دیگران از تحقق و انجام و بروز چنین اثراتی به طور کل عاجز باشند؟
آیا اعجاز مربوط به دوره زمانی است
بحث دیگر در مورد اعجاز این است که آیا اعجاز محدود به دوره زمان است؟ در یک دوره زمانی به عنوان اعجاز تلقی میشده، ممکن است در دوره زمانی دیگری در آیندههای دور با پیشرفتهای بشر ممکن است آن موضوع دیگر اعجاز نباشد؟ آیا اگر رفتاری اگر فعلی اگر موضوعی از جانب انبیا ع و رسولان ع یا موضوعی از قرآن در صدر اسلام در یک دورهای در گذشته باعث عجز دیگران شده است و ممکن است یا محتمل است که در آینده دیگران هم بتوانند چنان رفتاری را داشته باشند، آیا این موضوع به عنوان اعجاز تلقی میشود؟
آیا اعجاز اکتسابی است و می شود با سیر در درجات سلوکی به آن دست یافت؟
مطلب دیگر آیا دستیابی به قدرت اعجاز یعنی آیا معجزهگر بودن، آیا اعمال اعجاز و معجزه داشتن، اکتسابی است؟ آیا بنابر درجات سلوکی یک فرد، درجات ایمانی یک فرد آن فرد میتواند به مراتبی از اعجاز برسد؟
آیا اعجاز معنی اعمال یک قاعده یا قانون متافیزیک در فیزیک است؟
سوال بعدی آیا اعجاز به معنی اعمال یک قاعده یا قانون متافیزیک در فیزیک است؟ اعمال یک قانون از یک قوانین لطیفتر، عالیتر، از یک عالم بالاتر به عالم پایینتر است؟ آیا اعجاز اینجاست؟ آیا کسی مشرف به یک قانون غیر مادی باشد و از آن قانون غیر مادی در عالم مادی استفاده بکند و اثر بگیرد آیا او معجزهگر است؟
سوالهایی که در مورد اعجاز قرآن مطرح می شود
در این بستر باید بیاییم اعجاز قرآن را تعریف بکنیم بگوییم قرآن چگونه اعجازی است. آیا اعجاز قرآن به آن بستر زمانی ارتباط داشته؟ آیا اعجاز قرآن اثباتی است یا کاربردی هم هست؟ دایره اجازه قرآن کجاست؟ چیست؟ آیا اعجاز قرآن به موضوعات معرفتی محدود است؟ آیا اعجاز قرآن، بیان شیوهها موضوعات و روشهای فکر و تفکر و معرفت و از این دست موضوعات است که دیگران از بیان چنین موضوعاتی عاجزند؟
حیطه اعجاز کلامی قرآن
یک تعبیری وجود دارد بر اینکه اعجاز رسول الله صلوات الله علیه که قرآن هست اعجازی است کلامی در مقابل کسانی که در دوره صدر اسلام و در آن منطقه از مکان اهل شعر و ادب بودند لذا اعجاز قرآن از این جهت هست که نسبت به شعرا نسبت به فضلای ادب نسبت به نویسندگان نسبت به کسانی که میخواهند بیان فصیح و بلیغ از معارف از معرفتها از موضوعات این چنینی داشته باشند نسبت به اینها عالیتر بالاتر و اعجاز گونهتر باشد و آنها را به عجز در بیاورد. حیطه اعجاز قرآن کجاست؟
مقدمه درک اعجاز قرآن، معرفت یافتن به نسبتِ قرآن با عالم، مخلوقات و خدای متعال است.
برای بررسی اعجاز قرآن و پاسخ به سوالات حول اعجاز قرآن، ما باید چند تا موضوع را بشناسیم و به چند تا سوال در مورد قرآن پاسخ بدهیم: قرآن چیست؟ جایگاه قرآن در عالم چیست؟ نسبت قرآن با عالم و مخلوقات چیست؟ نسبت قرآن با خدای متعال چیست؟ باید بتوانیم به سوالات این چنینی پاسخ بدهیم. معرفت ما در پاسخ به این سوالات مقدمه درک ماست از اعجاز قرآن
اعجاز در چه حیطه زمانی و چه حیطه عوالمی مطرح است
اعجاز از چه زمانی در عالم خلقت مطرح است تا چه زمانی؟ در چه ابعادی از حیطه عالم اعجاز مطرح است؟ پس دو تا سوال را باید جواب بدهیم: حیطه زمانی اعجاز از کدام زمان آغاز شده؟ آیا از زمان خلقت بشر هست؟ از زمان آدم علیه السلام هست؟ بعد از آدم علیه السلام هست؟ از چه زمانی بحث اعجاز مطرح است؟ تا چه زمانی؟ آیا تا زمان قبل از قیامت هست؟ آیا زمان ظهور امام زمان علیه السلام هست؟ آیا بعد از ظهور هم مطرح است؟ آیا بعد از قیامت هم مطرح است؟ برای یک انسان، اعجاز آیا در دوره حیات او در دنیا اعجاز میتواند مطرح باشد؟ آیا بعد از مرگ در زمان حیات او بعد از مرگ یعنی در دوره ممات، آیا برای او میتواند اعجاز مطرح باشد؟ آیا شیئی وجود دارد برای یک کسی که مرده است، میت است، در همان دوران میت بودن، برای او معجزه باشد؟ آیا برای مردگان معجزه وجود دارد؟ آیا در برزخ معجزه وجود دارد؟ آیا برای اهالی جنات، معجزه وجود دارد؟
رابطه اعجاز با قدیر و علیم بودن، حی و قیّوم بودن و دیگر صفات و اسماء خداوند چیست؟
رابطه اعجاز با قدیر بودن خدای متعال چیست؟ اینکه مطرح هست ان الله علی کل شیء قدیر، چه ارتباطی با اعجاز دارد؟ اینکه مطرح است ان الله علی کل شیء علیم، چه ارتباطی با اعجاز دارد؟ قدرت و علم که از صفات و اسماء خدای متعال است با اعجاز چه ارتباطی دارد؟ رابطه اعجاز با خلقت چیست؟ با مخلوقات نه! با خلقت چیست؟ آیا خود خلقت اعجاز هست؟ اینکه میخوایم اعجاز را تعریف بکنیم در چه حیطهای میخواهیم تعریف کنیم؟ رابطه اعجاز با اسم الحی و القیوم چیست؟ با صفت حی بودن و قیوم بودن خدای متعال رابطه و معنای اعجاز را باید بررسی کنیم
بررسی کلید واژه های مرتبط با بحث اعجاز مثل آیه، اسم یا فعل های مرتبط
موضوع دیگری که در مورد اعجاز باید دنبال کنیم، کلید واژههای درون قرآن که احتمالاً به بحث اعجاز مربوط میشه مثل بحث آیه، آیا آیه و آیات به اعجاز مربوط هست؟ واژه اسم به اعجاز مربوط هست؟ چه افعالی را خدای متعال در قرآن به اعجاز ربط داده؟
ربطه علم با اعجاز چگونه است؟
موضوع دیگری که باید دنبال کنیم رابطه علم با اعجاز است. آیا اعجاز علم است؟ اگر علم است، چه علمی است؟
آیا اعجاز ابزار خاص خودش را می خواهد؟
آیا اعجاز ابزارهای خودش را میخواهد؟ یعنی اگر با عصای موسی ع اعجازی انجام میشود، با چوب دستی دیگری هم میشود همان اعجاز را انجام داد؟ آیا اعمال اعجاز، ابزارهای خودش را میخواهد و ابزارهای خاص خودش را دارد؟ اگر چنین است این ابزارها چگونه ایجاد شدند؟ چگونه یک چوب دستی به ابزار اعجاز تبدیل شده؟ چگونه یک انگشتر به عنوان انگشتر سلیمان ع به ابزار اعجاز تبدیل شده؟
رابطه اذن و قول خداوند با اعجاز در چیست؟
در بحث اعجاز، رابطه اذن خدا با اعجاز چیست؟ رابطه قول خدا با اعجاز چیست؟
آیا سلسله علل برای تحقق اعجاز نیاز هست؟
اگر بخواهیم با این عنوانی که در فلسفه مطرح هست: برای تحقق یک فعلی یا یک شیئی عللی نیاز هست، سلسلهای از یک علل نیاز هست، آیا در بحث اعجاز، کاهش این سلسله عللها اعجاز را رقم میزند؟ تغییر علت اعجاز را رقم میزند؟ به عنوان مثال: درمان یک بیماری، آیا در درمان بیماری اعجاز وجود دارد؟ میتواند اعجاز وجود داشته باشد؟ اگر بگوییم وجود دارد، کدام بیماری؟ بیماری که با اسباب معمول هم میتواند درمان بشود؟ اگر به یک علتی غیر از اسباب معمول درمان بشود اعجاز هست؟ یا بیماری که اصلاً عللی برای درمان آن وجود ندارد اگر درمان بشود اعجاز است؟ یعنی ما در مورد اعجاز وقتی بحث میکنیم آیا از معلولی بحث میکنیم که برای تحقق آن معلول، سلسله عللهایی وجود داشته است ولی به واسطه علت دیگری آن معلول را رقم میزنیم؟ آیا به این میگوییم اعجاز؟ یا اینکه معلولی نمیتوانست وجود داشته باشد چرا؟ چون نظام علتهایی برای آن وجود ندارد و نمیتواند وجود داشته باشد و آن معلول به واسطه یک علتی که علت خارج از این حیطه هست رقم میخورد و به وجود میآید؟ اعجاز در کدام از این حیطههاست؟
علمی اکه از تبعاتش به عجز درآوردن دیگران باشد، اعجاز است
وقتی ما از عنوان اعجاز صحبت میکنیم در واقع عنوان اعجاز یک معنای تبعی است. اصل ماجرا عنوانش هست علم. ولی کدام علم؟ علمی که یکی از تبعاتش به عجز درآوردن دیگران است. اعجاز و معجزه یعنی آن چیزی که دیگران را به عجز در میآورد. تمامی دیگران را به عجز در میآورد. در همه زمانها و در همه مکانها و شاید در یک زمانی و در یک مکانی با هر تعریفی که برویم، معنای اعجاز یعنی به عجز درآوردن. عنوان اصلی چیست؟ علم. یعنی معجزه کننده در واقع عالم است. عالم به علم خاص معجزه کننده یا خودش عالم است یا واسطه بروز علم کسی است.