هرگونه ارتباط با خداوند متعال بر پایه توحید است و تسبیح اصلی ترین و پایه ای ترین معارف توحید می باشد

در قرآن و در ادعیه که نگاه می‌کنیم، توحید، محور حرکت است، مفاهیم توحید و گامهای توحید خدای متعال پایه حرکت است، آغاز حرکت است، آغاز ارتباط با خداست، هرگونه ارتباط با خدا، سلوک در راه خدا، بر محور توحید است، هرگونه مسئلت، بر محور توحید است، به این جمله توجه داشته باشید، هرگونه مسئلت از خدای متعال بر محور توحید است. چون عموم ما انسانها در ارتباط با خدای متعال شاید اصلی‌ترین حلقه ارتباطی ما با خدای متعال، مسئلت‌هایی است که داریم، این را توجه داشته باشید، هر گونه مسئلت باید بر محور توحید و بنا شده بر توحید باشد و بر معرفت توحید استوار باشد. از اصلی‌ترین و پایه‌ای‌ترین معارف توحید و آغاز راه یک انسان در ارتباط با خدای متعال و در ارتباط گرفتن با خدای متعال تسبیح خداست. می‌خواهی بگویی خدایا من رو از آتش عذاب نجات بده، باید بر محور توحید این حرف رو بزنی، من را از سختیها نجات بده، باید بر محور توحید این حرف را بزنی، نه بر اساس شرک. ابتدایش قائل بودن درست و صحیح به اوصاف خداست، شناخت اوصاف خداست، شناخت صفات خداست، اسماء خداست و بعد نفی این صفات عالی از دیگری است، از غیر است، این باید پررنگ باشد، در کلام و در عمل و در حقیقت، این باید پر رنگ باشد. ادعیه‌ی معروفی که عمدتاً در ماه مبارک رمضان و به خصوص در شبهای قدر مطرح است بر همین پایه است، آغاز راه در ارتباط با خدای متعال بر محور تسبیح. دعای مجیر بر همین پایه است، دعای جوشن کبیر که معروف هم هست و افراد در این شبها از آن استفاده می‌کنند و دعای بسیار عالی است در معارف توحید، بر همین مبنا است. باید به این توجه کنیم، فقط آن قسمت مسئلت رو نگاه نکنیم، آن قسمت معرفت را هم ببینیم. ما آمدیم اینجا جمع شدیم که خدا به ما عنایت داشته باشه، ما آمدیم اینجا جمع شدیم مسئولیتی داریم، حاجتی داریم، آمدیم جمع شدیم درخواستی داریم در زمینه‌های مختلف حتی زمینه‌های آخرتی، معرفت ما نسبت به توحید چگونه است؟ این مطلب مهم است. گاهی اوقات یک انسان مضطر میشود به صورت ناخودآگاه، به صورت ناخواسته از طرف خودش، معرفت عملی‌اش در بحث تسبیح زیاد میشود. ما گاهی به بارگاه خدای متعال مراجعه می‌کنیم ولی با قلدوری، با اله‌های مختلف در درون و بیرون، نه بر محور تسبیح خدا. کسی که اهل تسبیح نیست، یعنی اهل شاخ و شونه کشیدن است، یعنی اهل قلدوری است در درگاه خدا، یعنی وجودش درگیر با غیرالله است. اینجا شما آن معنای خشوع رو ببینید، شما باید بشکنی، وقتی این تسبیح نیست، وقتی این خشوع نیست، به تبع حمد خدا نیست.