ارتباط نظام کُن فَیکونی خداوند با ملکوت

ضرورت توجه و مرور مباحث بالقرآن

سری مباحث بالقران. انشالله به لطف خدای متعال سری دوم سلسله جلسات مربوط به مباحث بالقرآن رو آغاز می‌کنیم انشاالله در این سری جدید مباحث چند کار را می‌خواهیم انجام بدهیم: یک: یک نگاهی داشته باشیم به داشته‌هامان از بحث بالقران و مروری بکنیم و نگاهی بکنیم از آنچه که داشته‌ایم تا الان از طرح بالقرآن و آن چشم اندازهایی که تعریف کرده‌ایم از طرح بالقرآن. البته در اثنای این مرور هم یادآوری بشود هم توجهمان بیشتر بشود هم اگر اصلاحاتی و دقت نظرهایی لازم است صورت بگیرد.

ضرورت توسعه جهان بینی مربوط به قرآن و بالقرآن و توسعه روش های مربوط به بالقرآن

بحث دیگری که داریم در این سلسله جلسات جدید بحث توسعه بحث بالقران هست در این توسعه بحث بالقرآن ۲ حیطه کار داریم و باید در دو حیطه به این توسعه بپردازیم یک: توسعه نکاتی و بخش‌هایی از طرح که در گذشته پاره‌ای از آن مطرح شده و پاره‌ای از آن باقی مانده یا ناقص مطرح شده نواقص را تکمیل کنیم و مطلب دیگر اینکه در توسعه طرح بالقرآن عناوین جدید و موضوعات جدیدی را دنبال کنیم و آغاز کنیم در جهات مختلف مبتنی بر معارفی که به لطف خدای متعال در این چند سال دنبال کردیم هم در حوزه جهان بینی مربوط به قرآن و بالقرآن مباحث رو توصیه بدهیم هم در حیطه روش‌ها توسعه داشته باشیم.

ضرورت بررسی ارتباط یدالله و ملکوت با مجیر بودن خداوند متعال

بحثی در مورد یدالله. در ذیل بحث بیده ملکوت کل شی باید دو تا موضوع روشن بشه یک: یدالله. دو: ملکوت. چرا این بحث را دنبال می‌کنیم؟ به خاطر آیه ۸۸ سوره مومنون که می‌فرماید قل من بیده ملکوت کل شی و هو یجیر ولا یجار علیه ان کنتم تعلمون . ملکوت هر شی به یدالله است تنها و تنها به یدالله هست و اوست که یجیر هست اوست که مجیر هست ولا یجار علیه و بر او و نسبت به او مجیری وجود ندارد اگر به این موضوع علم داشته باشیم. به خاطر درک بیشتر مجیر بودن خدای متعال خوبه که ما بحث بیده ملکوت کل شی را بهتر درک کنیم. خوب این دو مطلب به هم ارتباط دارند: اینکه ملکوت هر شیئی تنها و تنها به یدالله هست

و اینکه خدای متعال مجیر هست. این دو مطلب به هم ارتباط دارند و ما باید علم این دو مطلب را پیدا کنیم اگر عالم باشیم به این موضوع.

تسبیح تبعه رفتاری معرفت به شیوه خلق کردن خداوند است، خداوندی است که هرگاه امرش بر شیئی تعلق بگیرد با قول (کُن)، (یکون) محقق می شود

یکجا در آیه دیگری خدای متعال این عبارت را یعنی عبارت بیدالله ملکوت کل شی را به کار برده و آن آیه ۸۳ سوره یاسین هست. اون آیه را در ادامه چه بحثی به کار برده؟ در ادامه بحثی که حاکی از قدرت خداست در خلقت حاکی از بزرگی خداست حاکی از علیم بودن خداست حاکی از نوعی از فعل خداست در عالم که جمع‌بندی این نوع رفتار خدا در آیه ۸۲ سوره یاسین مطرح هست و آن این هست: انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون وقتی امر خدا بر این قرار می‌گیره هنگامی که اراده می‌کند شئ اش را، هنگامی که خدا اراده می‌کند شیئی را، یعنی هنگامی که خدا مشیت می‌کند و سپس اراده می‌کند امر می‌کند به اینکه و می‌گوید به اینکه: کُن . باش پس آن می‌شود. این یک مبناست. یک معرفت نسبت به خدای متعال است

در آیه ۸۱ می‌فرماید:أَ وَ لَيْسَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِقادِرٍ عَلي أَنْ يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلي وَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلِيمُ آیا کسی که خلق کرده آسمان‌ها و زمین را قادر نیست که خلق کند مثل آسمان‌ها و زمین را؟ مثل آنها را؟ مثل آن افراد را؟ مثل دیگران را؟ بله او قادر هست بیافریند و خلق کند هر چیزی را. نظام خلق کردنش چگونه هست؟ یک مقدمه‌ای دارد. آن چیست:انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون این معرفت را داشته باشیم خدا را اینگونه بشناسیم وقتی خدا را اینگونه شناختیم پس باید یک تبعه داشته باشد یک نتیجه داشته باشد و آن چیست؟ تسبیح. پس می‌شود فسبحان الذی . پس سبحان است کسی که به ید اوست ملکوت کل شیء. پس آن کسی که ملکوت کل شی تنها و تنها به دست اوست به ید اوست، او سبحان است. او را باید تسبیح کنیم.

تسبیح خداوندی که به ید اوست ملکوت کلّ شیء، به معنای تنزیه او از عدم قدرت نسبت به خلق مثل آسمان ها و زمین است

پس باید یک رابطه‌ای باشد بین خدایی که مشیت می‌کند اراده می‌کند قول دارد می‌گوید کُن پس می‌شود پس ...یکون . رابطه‌ای باشد بین این معرفت به خدا و خدایی که الذی بیده ملکوت کل شی خدایی که به ید اوست ملکوت هر شی ای. بین این دو جمله باید ارتباط باشد آن معرفت آیه ۸۱ و ۸۲ در مورد نظام از مشیت اراده قول خدا و خلق خداست. این نظام خلق کردن این نظام معرفت به شیوه خلق کردن خدا به قدرت خدا در خلق کردن، به این جمله بیده ملکوت کل شی ارتباط دارد و نتیجه آن معرفت خدا باید این بشود که ما خدایی که به ید اوست ملکوت کل شی را تسبیح کنیم و او را منزه کنیم. منزه کنیم از ناتوانی او را تنزیه کنیم از عدم قدرت او را تنزیه کنیم :أَ وَ لَيْسَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِقادِرٍ عَلي أَنْ يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ ... آیا او قادر نیست او را تنزیه کنیم از این عدم قدرت .این یک بحث است که اینجا ست و ارتباطی که وجود دارد. می‌فرماید که بیده ملکوت کل شی، این شی ای که آفریده شده است این شی ای که خلق شده است این شی ملکش ملکوتش به یدالله است ملکش به یدالله است و ملکوتش هم به یدالله است.

(کُن) مفاد قول خداوند است در خلقت

در آیه ۷۵ سوره انعام می‌فرماید که: وَ كَذلِكَ نُرِي إِبْراهِيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ . ما به یک شیوه‌ای ملکوت آسمان‌ها و زمین را به رؤیت ابراهیم رساندیم. این بحث کجا مطرح است؟ در ادامه بحث آیه ۷۳ می‌فرماید: و هو الذی خلق السماوات والارض . او کسی است که آسمان‌ها و زمین را خلق کرده است بالحق .و یوم یقول کن فیکون قوله الحق . و در دوره‌ای که می‌گوید قول می‌کند باش پس می‌شود قول او حق است. بله در این آیه خدای متعال می‌فرماید که خدا کسی است که آسمان‌ها و زمین را به الحق به وسیله حق به وسیله الحق خلق کرده. یک عبارت کلی در ادامه مطرح است: و یوم یقول کن فیکون . و در دوره‌ای که قول می‌کند که: باش. پس می‌شود. یک توضیحی مطرح هست: قول او الحق است. قول او چیست؟ در همین جمله قول او چیست؟ مفاد یقول.

مفاد یقول چیست؟ کُن . پس او کسی است خلق السماوات والارض بقوله

ابراهیم ع آزر را در ضلال مبین می بیند چرا که او اصنام را به جای خداوندی که آسمانها و زمین را به حق آفریده است اله می خواند

در ادامه این بحث مطرح است که: و هنگامی که و به یاد آر که و اذ قال و توجه کن به این مطلب که آن زمان که ابراهیم به آزر گفت آیا تو اصنام را اله می‌گیری من تو را و قوم تو را در ضلال مبین رؤیت می‌کنم. چرا این معرفت را ابراهیم دارد؟ آزر چه کرده؟ صنم‌ها را اله اتخاذ کرده. در مقابل چه کسی؟ در مقابل اللهی که آسمان‌ها و زمین را بالحق خلق کرده است. به قوله خلق کرده است. چگونه خلق کرده است؟ به شکل یقول کن فیکون. در مقابل این خدا، آزر اصنام را اتخاذ کرده به عنوان خدا. ابراهیم با آن خدا با خدای آسمان‌ها و زمین، خدای خالق آسمان‌ها و زمین و خدای قائل کن، خدای دارای قول کن فیکون آشناست لذا می‌فرماید که من تو را و قوم تو را در ضلال مبین می‌بینم. این رویت در ضلال مبین این‌ها به خاطر اتخاذ اصنام به عنوان اله ها است.

ارتباط معرفت ابراهیم (ع) به نظام خلقت کُن فیکونی خداوند و معرفت ایشان به ملکوت آسمان ها و زمین

خدای متعال در ادامه توضیح می‌دهد مجدد و کذالک نری ابراهیم ملکوت السماوات والارض . ما به ابراهیم ملکوت آسمان‌ها و زمین را رویت دادیم به رویت او رساندیم. اینجا هم می‌بینیم بین ملکوت آسمان‌ها و زمین و نظام کن فیکونی ، کن و یکون بودن در خلق آسمان‌ها و زمین ارتباط هست. معرفت ابراهیم به الله چیست؟ معرفت اینکه او خالق آسمان‌ها و زمین هست به الحق یعنی به قول کن فیکون معرفت ابراهیم به خلق شدن آسمان‌ها و زمین و خلق بودن آسمان‌ها و زمین چیست؟ معرفت به این گونه نظام. در آیه ۷۵ معرفت ابراهیم به آسمان‌ها و زمین چیست؟ معرفت به ملکوت آسمان‌ها و زمین. ببینید بین ملکوت آسمان‌ها و زمین و آن فعل خدا ارتباط هست و آن نظام کن فیکون بودن در خلق آسمان‌ها و زمین ارتباط هست.

وقتی که نظام خلق اشیاء کن فَیَکونی و مبتنی بر قول خداوند است و مکوت آنها نیز به یدالله است

رابطه بین ملکوت و ملک چیست؟ خدایی که نظام آفرینش او بر مبنای کُن فَیَکون هست هر شیئی که می‌خواهد خلق بشود نظام آفرینشش به اینجاست. به چی؟ هر شیئی که می‌خواهد خلق بشود، ماقبل خلق شدن مبتنی بر چیست؟ به قول خدا. به قول کن فیکون و اینگونه هست که و به این دلیل هست که آن اشیاء ملکوت دارند. وقتی گفته می‌شود ملکوت شی به دست خداست یعنی نظام آفرینش کن فیکون آن شی در دست خداست، بالطبع ملک آن شی و مالکیت آن شی هم به یدالله هست.

ملکوت محصول ماجرای خلقت و کُن فَیَکون است

بله ملکوت به چه ارتباط دارد؟ به نظام آفرینش خدای متعال در مرحله قول الله آنجایی که امر می‌کند: کُن . ، باش. پس می‌شود. به این ماجرا و به این فعل خدا ارتباط دارد. ملکوت معادل کن فیکون . نیست، معادل قول نیست، ملکوت محصول این ماجراست. به تبع قول در نظام خلقت، قول در نظام ایجاد، قول در نظام آفرینش، ملکوت ایجاد می‌شود، مفهوم ملکوت ایجاد می‌شود.

پس از این که کائنات به قول الله خلق می شوند، ملکوت اعتبار اتصال مخلوقات به خداوند است

ملکوت در بحث نظام خلقت اشیاء، به نوعی، آن کنه اتصال اشیا خلق شده به قول الله هست. آنجایی که به قول الله کان شیئا، شیئی در دایره کائنات قرار می‌گیرد در دایره مایکون آنچه که می‌شود، قرار می‌گیرد این اعتبار اتصال به خدا در ایجاد خلق و مخلوقات، ملکوت آن اشیا هست. آن قدرت ایجاد شی بر اساس قول، یک رابطه‌ای بین شیء و خدای متعال ایجاد می‌کند و در واقع یک رابطه‌ای از خدای متعال بر شیء ایجاد می‌کند به آن گفته می‌شود ملکوت. پس بحث ملکوت زمانی هست که بحث خلق مطرح است یعنی خلقی وجود دارد به وجود می‌آید، حلقه آخر به وجود آمدن و خلق شدن آن شی، فضایی ایجاد می‌کند، رابطه‌ای ایجاد می‌کند بین آن شی و خدای متعال عنوانش هست: ملکوت.

مالکیت خداوند بر اشیاء مالکیت ملکوتی است

به تبع این ملکوت، خدای متعال مالک هر شیئی است مالکیت خدا بر اشیاء، مالکیت ملکوتی است، نه مالکیتی ایتایی، نه مالکیتی قرضی، نه مالکیت تصاحب کردنی مالکیتی مبتنی بر ایجاد. مالکیتی مبتنی بر خلق کردن، خلق کردن از نوع کن فیکون. این خلق کردن از نوع کن فیکون می‌شود ملکوت شی. ایجاد مفهوم ملکوت شی می‌کند.