بررسی آیه نور و میزان بهره افراد از هدایت در این آیه 35 سوره مبارکه نور
بیشترین تکرار واژه (نور) در آیه نور است
برخی نکات و موضوعات در مورد آیه ۳۵ سوره نور:آیه ۳۵ سوره نور آیهای است که در اون واژه نور بیشترین تکرار رو داره در مقایسه با آیات دیگر. آیهای نداریم که آنقدر واژه نور درش باشه پس بیشترین تکرار واژه نور در مقیاس آیات، آیه ۳۵ سوره نور هست.
لزوم بررسی ارتباط پنج بار تکرار شدن واژه (نور) در آیه نور با انوار خمسه
نکته دوم: چند بار واژه نور هست در این آیه؟ 5 بار. خود این عدد ۵ و 5 بار بودن واژه نور در آیه ۳۵ سوره نور قابل تامله. آیا ارتباطی با انوار خمسهای که در روایات مطرح است و موضوعات مختلفی که در این خصوص مطرح هست داره؟
تنها آیه ای که طبق روایات با همه اهل بیت (ع) تطبیق دارد آیه نور است
از جمله نکات دیگر این آیه این هست که در روایات به لحاظ تطبیقی که این آیه رو با اهل بیت علیهم السلام دادند شاید جزو معدود آیاتی است و یا تنها آیه است که در مجموعه روایات ذیل آیه، مضامین مطرح شده در این آیه به همه اهل بیت علیهم السلام نسبت داده شده به اسم. یعنی آیهای که مضامین در اون آیه به صورت به ترتیب به تک تک ۱۴ معصوم اهل بیت علیهم السلام به اسم ارتباط داده بشه و به تفکیک ارتباط داده بشه.
حضرت مهدی (عج)، مفعول هدایت خاصّه خداوند است
در برخی روایات جمله یهدی الله لنوره من یشاء به وجود مبارک امام مهدی عجل الله نسبت داده شده
در مورد نام مبارک امام مهدی داریم که ایشون مهدی هست مهدی یعنی چی؟ نام مبارک ایشون مهدی است مهدی اسم مفعوله از ریشه (ه د ی) هست یعنی مفعول هدایت خدا. یعنی خدا ایشون رو هدایت کرد. این چه هدایتی است و چه ویژگی در این هدایت شدن در مورد ایشان وجود دارد که ایشان را میگوییم مهدی به طور خاص؟ هدایت شدن ایشون انقدر جلوه دارد که ایشان را هدایت شده میگوییم در صورتی که خیلی از اشیا و خیلی از موجودات و انسانها مفعول هدایت خدا بودند و هدایت شدند ولی به طور خاص به اونها نمیگوییم مهدی. مهدی هستند اون افراد هم مهدی هستند ولی به عنوان مهدی شناخته نمیشند اون مهدی برای اون افراد اسم خاص نمیشه ولی برای این وجود مبارک شده اسم خاص. این رو باید در این جمله از آیه ۳۵ سوره نور دنبال کرد. یهدی الله لنوره من یشاء من یشا کیه؟ امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف.
هدایت لِنورِه ویژگی خاص هدایت خداوند برای امام زمان (عج) است
چه ویژگی دارد این هدایت که ما به طور خاص به این فردی که هدایت شد به وسیله خدا، توسط خدا، به او میگوییم مهدی؟ مهدی خاص؟ این ویژگی را دارد. هدایت لنورهِ مختص امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است. این هدایت و یهدی الله لنوره، این ترکیب لنوره فقط در این جمله هست و به خاطر این موضوع هست که این مختص به امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است. این ویژگی در این هدایت وجود دارد
در آیه نور، وجود نور الله علّت هدایت است نه ابزار هدایت
این مطلب باید دنبال بشه به این معنی که یهدی الله لنوره من یشاء، خدا فاعل هدایت هست. چه کسی را هدایت میکند؟ یک کسانی را که علت این هدایت کردن برای آنها وجود نورالله است. نه ابزار هدایت کردن آنها نور خداست، علت این هدایت کردن آنها وجود نورالله هست. این افراد را هدایت میکنه. اینجاست که این فرد میشود مهدی خاص. اینجا این تراز هدایت، ترازی است که این فرد رو ما به عنوان مهدی میشناسیم.
تفاوت هدایت در آیه نور با دیگر هدایت های قرآن کریم
این سطح هدایت فرق داره. دیگه هدایتی نیست که بعد از اون هدایت قرار اون فرد به سمت نور خارج بشه، از ظلمات به سمت نور خارج بشه. مثلاً در آیه شانزدهم سوره مائده میفرماید که یهدی به الله من اتبع رضوانه سبل السلام و یخرجهم من الظلمات الی النور باذنه. خدای متعال به وسیله کتاب مبین برخی افراد رو به سبل السلام هدایت میکنه، بعد از این هدایت خروج به سمت نور برای اونها وجود دارد. آیا این افراد هم از هدایت بهره بردند؟ بله. آیا این افراد هم به لحاظ اینکه مفعول هدایت هستند هستند؟ بله. آیا مهدی هستند؟ بله.مهدی عام. اون مهدی خاص در تراز امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیستند چرا؟ چون بعد از این هدایت همچنان سلوک به سوی نور برای اینها مطرح است. در اون تراز از هدایت که میفرماید یهدی الله لنوره من یشاء بعد از اون هدایت اصلاً بحث اینکه به سوی نور بروید مطرح نیست، همه نور وجود دارد همه نورالله وجود دارد اون فرد ملحق به همه نورالله است. اون هدایت در اون تراز انجام میشود.
هدایت لنوره و هدایت به نور، دو هدایت مختص اهل بیت علیهم اسلام
دوتا هدایت مختص در اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام هست. هدایت لنوره و هدایت به نور. هدایت لنوره در آیه ۳۵ سوره نور. و هدایت به نور در آیه ۵۲ سوره شوری. در آیه ۵۲ سوره شوری میفرماید که کذالک اوحینا الیک نورا من امرنا ما کنت تدری ماالکتاب ولا الایمان ولکن جعلناه نورا نهدی به من نشاء من عبادنا و انک لتهدی الی صراط مستقیم
روش های تکلیم خدای متعال با بشر
این بحث آیه ۵۲ سوره شوری ذیل آیه ۵۱ مطرح است روشهای تکلیم خدای متعال با بشر به سه روش خدا کلام داره با بشر. یا کلام به وحی، یا کلام من وراء حجاب، یا کلام از طریق وحی که به وسیله یک رسول ارسال شده انجام میدهد. یعنی یک رسولی ارسال میشود و اون رسول وحی میکند مثلاً این رسول میتواند جبرئیل باشد میتونه یکی از ملائکه خدا باشه. او به آن بشر وحی میکند.
رسول الله (ص) به دلیل وحی (روحا من امرنا) از طرف خداوند، هادی به صراط مستقیم می شوند
در آیه ۵۲ ذیل این بحث میفرماید که ما به تو وحی کردیم روحا من امرنا را. اون زمانی که بحث کتاب نبود بحث الکتاب نبود، نوع رابطه تو با کلام الله چی هست؟ اون بحث اول. الا وحی ما با تو کلام داشتیم چگونه؟ به وحی کردن. خوب حالا کلام داشتی با رسول الله به وحی کردن .چه بود کلام تو؟ چه چیز را وحی کردی؟ عنوانش میشود در آیه ۵۲ میشه روحا من امرنا را . ما این روح را به تو وحی کردیم. در انتهای آیه میفرماید خب حالا اینطور هست که به خاطر این وحی روح به توست که تو چه ویژگی پیدا میکنی؟ انک لتهدی الی صراط مستقیم. تو هادی به سوی صراط مستقیم هستی. هادی به سوی صراط مستقیم در قرآن در همه موارد غیر از اینجا خدای متعال است. خدای متعال میفرماید من هدایت میکنم به سمت صراط مستقیم. یا الله هدایت میکند یا ما دعا میکنیم تو ما را هدایت کن به سوی صراط مستقیم. در آیه ۵۲ سوره شوری میفرماید که رسول الله هم هادی به سوی صراط مستقیم است چرا؟ چون خدای متعال روحا من امرنا را به او وحی کرده بود
خداوند متعال ( روحا من امرنا ) را به شکل نور جعل کرده و به وسیله آن افراد را هدایت می کند
در همین آیه مابین این دو بحث مابین اینکه خدای متعال رو هم من امرنا را به رسول الله وحی کرده و نتیجه و محصول اینکه میشود پس تو هادی هستی الی صراط مستقیم این فی مابین میفرماید در ضمن ما این روح را به شکل نور جعل کردیم و به وسیله این نور برخی افراد را هدایت میکنیم. به وسیله این نور برخی افراد رو هدایت میکنیم. هدایت یافتن برخی از این افراد که در این آیه مطرح است من نشاء من عبادنا متکی به نور هست متکی به روح هست متکی به روحا من امرنا است متکی به همان ارتباطی است که من با تو گرفتم همان ارتباط کلام اللهی است که من خدا با تو گرفتم وقتی که بحث کتابی در میان نبود
احتمالاً بهره بردن از نوری که ( روحا من امرنا ) است، عدّه ای از افراد را هم هادیان صراط مستقیم خواهد کرد.
بله اینجا دو هدایت ویژه مطرح است هدایت لنور و هدایت به نور. هدایت لنوره میشود هدایت لنورالله. هدایت به نور میشود هدایت به وسیله نوری که روح روحا من امرنا به عنوان این نور جعل شده است. شاید از اینجا میشود استدلال کرد که این من نشاء من عبادنا هم به تبع بهره از این نوری که همان روحا من امرنا است هادیان الی صراط مستقیم هستند
همه اهل بیت (ع) به واسطه نوری که خداوند از ( روحا من امرنا ) جعل کرده است مفعول هدایت یعنی مهدی هستند
در ذیل بحث نهدی به من نشاء من عبادنا در آیه ۵۲ سوره شوری اون من نشاء مفعول هدایت است. هدایت خدا. همه اهل بیت علیهم السلام که مصداق اصلی این من نشاء هستند، من نشاء من عبادنا هستند، مهدی هستند. همه مهدی هستند. این مهدی بودن همه اهل بیت علیهم السلام است. همه اهل بیت علیهم السلام مهدی هستند ولی کدام مهدی؟ به این معنا که نهدی به من نشاء ، هدایت میکند خدا آنها را به وسیله نور. کدام نور؟ آن نوری که روح، روحا من امرنا به عنوان آن نور جعل شده است. از این نگاه همه اهل بیت علیهم السلام مهدی هستند.
امام زمان (ص) به واسطه هدایت خاصّه و با ( یهدی لنوره من یشاء) مفعول هدایت خداوند شده و مهدی هستند
ولی آن مهدی که به خصوص برای امام زمان صلوات الله علیه مطرح است، آن کدام هست؟ آن یهدی لنوره من یشاء یهدی لنوره من یشاء
نقش های (الله) در آیه نور
در آیه ۳۵ سوره نور بر مدار الله اگر بخواهیم صحبت کنیم نقشهایی که الله دارد مطرح است که الله نورسماوات والارض. الله اینجا مبتداست. بعد در ادامه میفرماید مثل نوره. نوراللهی وجود دارد، اون نورالله مثلی دارد و توضیحات این مثل نورالله تا نور علی نور، تا لم تمسسه نار و در ادامه نور علی نور بعد دوباره یک نقش جدید یک بحث جدید در مورد الله میفرماید الله هدایت میکند من یشاء را لنوره به خاطر نورش، به خاطر نورالله یه بحث دیگه یه فعل دیگه از الله. الله ضرب میکند این مثلها را برای ناس. و یک خبر دیگه در مورد الله. الله به کل شی علیم است. ابتدای آیه، جمله ابتدایی آیه، الله مبتدا است، یک خبر در مورد او هست نور آسمانها و زمین. جمله انتهایی آیه الله مبتداست و یک خبر در مورد او هست. به کل شیء علیم، علیم بودن به کل شی ابتدای آیه یک خبر هست در مورد الله، نور بودن. انتهای آیه یک خبر هست در مورد الله، علیم بودن
از نور بودن الله، بهره ( من یشاء ) هدایت (لنوره ) است و بهره ناس ضرب مَثَل است.
خوب الله که نور آسمانها و زمین است و نور الله مثلی دارد چه میکند؟ دو کار: هدایت میکند من یشاء را لنوره. ضرب میکند این مثلها را برای ناس.دو فعل برای خدای متعال: فعل هدایت کردن و فعل ضرب کردن. محصول فعل هدایت خدا میشود برخی افراد که هدایت شدگان اند من یشاء. محصول فعل ضرب از جانب خدای متعال میشود در دسترس قرار گرفتن یا مضروب شدن مثلها. این مثل برای ناس که در دسترس ناس قرار بگیرد. بهره ناس کجاست؟ از چیست؟ از مثلها. بهره من یشا از چیست؟ از هدایت لنورالله. مطلب جالبه. الله نور آسمانها و زمین است، چه نتیجهای داره؟ میگیم خب الله به خاطر اینکه نور آسمانها و زمین است هادی است. یک فعل در نتیجه این جمله هست. یک فعل. فعل هدایت. میگیم خوب گفته میشه که الله هادیست و در جاهای دیگه هم مطرح است! نه! یک نوعی از هدایت اینجا مطرح هست که جای دیگه مطرح نیست: یهدی لنوره. هدایت لنوره.
خداوند ضرب مَثَل نور را برای مردم مطرح کرده است
و اون جمله کلیتر یضرب الله الامثال للناس که جاهای دیگه قرآن هم این مضمون مطرح هست اینجا این سوال که مطرح هست در مورد این مثلی است که در این آیه مطرح است در آیات دیگه خدای متعال از ضرب کردن مثلهای مختلفی در آیات دیگر و سورههای دیگه صحبت میکنه. اینجا که این جمله کلی را فرمود یضرب الله الامثال للناس، نه اینکه بگوید خدا مثالهای مختلفی زده است مثلاً بعوضه را هم مثال زده است، پشه را هم مثال زده است موضوعات مختلف دیگر را هم مثال زده است، نه! بله ذیل اینکه خدای متعال مثالهای مختلفی را برای ناس ضرب میکند، اینجا نور را، مثل نور را و مثل نورالله را برای ناس ضرب کرده است. ضرب مثال کرده است. پس ذیل جمله یضرب الله الامثال للناس ما باید بگوییم که پس یضرب الله مثل نورالله لناس
بحث خروج الی نور در قرآن مطرح است ولی هدایت الی نور مطرح نیست
در بحث یهدی الله لنوره، بحث هدایت به سوی نور نیست. ما در بحث هدایت، هدایت الی نور نداریم .در موضوع نور، هدایت الی نور نداریم.خروج الی نور داریم. خارج کردن الی نور داریم. خارج کردن از ظلمات الی نور با یک مقدماتی هدایت انجام میشه، هدایت به موضوعاتی مثل به سبل، به وسیله کتاب، به وسیله کتاب الله و موضوعات دیگر هدایت انجام میشه و افراد در این موقعیتهای خاصی قرار میگیرند و از اون موقعیتها خدای متعال اونها رو خارج میکنه از ظلمات الی نور. در بحث هدایت، هدایت الی نور در قرآن مطرح نیست خروج از ظلمات الی نور، خارج کردن الی نور مطرح است.
عمده هدایت ها برای انسان های مختلف، هدایت درون ظلمات است
عمده هدایتها که برای انسانهای مختلف وجود داره هدایتی درون ظلمات است. هدایت در جایی هست که همچنان ظلمات مطرح است برای اون افراد، همچنان اون افراد درگیر ظلمات هستند. هدایت میشوند، به یک نقطهای میرسند، از اون نقطه از ظلمات خارج میشوند.
هدایت لِنوره و هدایت به وسیله نور دیگر هدایت درون ظلمت نیست، بلکه هدایت درون نور است
ولی در بحث یهدی لنوره من یشاء ، هدایتی مطرح است که دیگر ظلماتی وجود ندارد، هیچ ظلمتی وجود نداره، برای اون من یشاء ظلمتی وجود نداره هرچه هست فقط نوره. برای اون افراد نهدی به من نشاء مِن عبادنا در آیه ۵۲ سوره شوری که هدایت میشوند به وسیله نور، نوری که روح است، نوری که خبر روح است، برای اونها ظلماتی وجود نداره.
برای ساکنان سرزمین نور خروج از ظلمات مطرح نیست و ایشان خود مَثَل نور هستند
وقتی هدایت بر مدار نور شد، به وسیله نور شد و هدایت لنور شد دیگه بحث ظلمتی مطرح نیست، ظلماتی وجود نداره. اینها افرادی هستند که خارج شدگان الی نور هستند به معنای کامل. نه خارج شدگان. بلکه اصلاً در ظلمات نبودند که بخواهند به سوی نور خارج شوند. برای این افراد خروج از ظلمات به سوی نور مطرح نیست. اصلاً وجود ندارد.
بله این افراد ساکنان در نور هستند جزء نظام نور هستند خود نور هستند مثلهای نور هستند. پس این بحثی که خدای متعال کسانی را از ظلمات به سمت نور خارج میکند برای یهدی لنوره من یشاء نیست. برای نهدی به من نشاء من عبادنا نیست.
گام های آغازین رشد پس از خروج از ظلمات و ورود به سرزمین نور مطرح است.
در بحث نور، یک خروج از ظلمات به سوی نور داریم. یک بحث جعل نور داریم برای برخی افراد که با آن نورمشی میکنند زندگی میکنند و سلوک دارند و حرکت دارند. یک بحث موقعیتی است نسبت به نور که هدایت به نور و هدایت لنور مطرح است. در این موقعیت دیگه بحث ظلمات مطرح نیست. اونجایی که بحث ظلمات مطرح است بحثی شبیه نجاته. اونجایی که دیگه بحث ظلمات مطرح نیست آغاز گامهای رشد است.