بررسی اهمیت نظاره به خلیفه ربّ یعنی امام (ع) و رؤیت ایشان

به دلیل اهمیت نظاره به ربّ، نظاره به خلیفه ربّ نیز مهم جلوه می کند

مختصری در مورد به دنبال رؤیت و نظاره امام ع بودن. اینکه آیا شیعه باید به دنبال رؤیت امام ع باشه یا نه؟ به دنبال نظاره امام ع باشه یا نه؟ این بحث رو کجا باید دنبال کنیم؟ آیات مختلفی از قرآن این بحث رو دارند و مطرح میکنن. از جمله این آیات، آیات سوره قیامت هست ذیل بحث نظاره به خداوند متعال. وقتی سوره قیامت رو بررسی می کنیم تنها ثمره خوبان، مهمترین ثمره خوبان که در سوره قیامت برای اونها مطرح هست، نظاره بسوی رب هست. پس نظاره بسوی رب قیمت داره. نظاره بسوی رب ارزش داره. وقتی نظاره بسوی رب پررنگ هست نظاره بسوی خلیفه الله هم پررنگ هست. اگر خلیفه خدا در غیبت هست که خداوند غیب غیوب هست. نظاره به خداوند وقتی قیمت داره و پررنگ هست، نظاره بسوی خلیفه الله هم قیمت داره.

مبنای رویت امام ع چه در غیبت و چه در ظهور قرآن و کلام الله است

ولیکن راه چیه؟ چگونه باید این راه رو رفت؟ خیلی ها به دنبال نظاره بسوی امام ع هستن. به دنبال رؤیت امام ع در غیبت هستند. نه تنها در غیبت بلکه در غیر از غیبت. شما به دنبال دیدن امام ع هستی چرا؟ از چه راهی و چرا؟ در دوران امام صادق ع زندگی می کنی اشتیاق دیدار امام ع رو داری چرا؟ راهت چی هست و چرا؟ مختصر عرض کنیم. براساس سوره قیامت مبنای حرکت بسوی نظاره به امام ع باید فرهنگ قرآن باشه. توجه به قرآن باشه. تبعیت از قرآن باشه. فرهنگ قرآن باشه و براساس بینش قرآنی و تبیین قرآنی بسوی نظاره امام ع رفت. یعنی مبنا کلام الله هست. مبنا قرآن هست.

می‌بایست به دور از حبّ عاجله با همراهی قرآن به دنبال رویت امام ع بود

آیا همین کافی است؟ مبنای قرآنی که وقتی شما بسوی نظاره به امام ع میری هیچگونه حب العاجله در شما نباشه. قرآن با تبیین خودش انسان رو به جایی می رسونه که این انسان بدون هیچگونه حب عاجله ای بسوی نظاره امام ع بره. این قیمت داره. اینجاست شما از نظاره امام ع بهره مند میشی. وُجُوهٌ يَوْمَئذٍ نَّاضِرَةٌ.إِلىَ‏ رَبهِّا نَاظِرَة. بسیاری از افراد اینطور نیستن. كلاَّ بَلْ تحُبُّونَ الْعَاجِلَة. بجای اینکه بیان سراغ کلام الله، کلام الهی که محصولش نظاره بسوی رب هست. کلام الهی که محصولش نظاره ای به رب است که از اون نظاره بهره می ربرن. بجای اینکه بیان سراغ کلام الله، كلاَّ بَلْ تحُبُّونَ الْعَاجِلَة. حب عاجله دارن. وَ تَذَرُونَ الاَخِرَة و آخرت رو رها می کنن. اونهایی که به دنبال رؤیت امام ع بودن، خودشون باید به خودشون مراجعه کنن. میشه به روششون هم مراجعه کرد که آیا اینطور هستند. بدون هیچگونه حب عاجله ای بسوی امام ع برن. به دنبا نظاره امام ع باشن و البته نه از راه من دراوردی، از راه قرآن و تبیین قرآن. با اثر گیری از کلام الله به دنبال رؤیت امام ع باشن.

موسی ع وقتی درخواست رویت می‌کند که مقدمات کلام اللهی آن را طی نموده است

موسی ع قبل از اینکه کلام الله رو بشنوه، با کلام الله مواجه میشه درخواست می کنه رؤیت نمی کنه. نمی تونست؟ می تونست. چطور اون بنی اسرائیل این کار رو انجام دادن، درخواست رؤیت خدا کردن. موسی ع این کار رو نمی کنه، چرا؟ چون باید مسیر رؤیت و نظاره، مبنای رؤیت و نظاره بر کلام الله استوار باشه. این یه نگاه،

همراهی صحیح با کلام الله موجب دست یابی به موقعیتی می شود که همانند موسی ع طالب رویت ربّ شد

یه نگاه دیگه اینکه اگر کلام الله واقعا در دل شما اثر کنه شما طالب رؤیت هستی. یه موقعی شما براساس کلام الله طالب رؤیت هستی یا براساس کلام الله طالب رؤیت هستی یعنی براساس اثر کلام الله در وجود شما طالب رؤیت هستی یا بخاطر حب العاجله طالب رؤیت هستی. ما میگیم ما می خوام امام ع رو رؤیت کنیم آیا کلام الله در ما اثر کرده ما طالب رؤیت امام ع هستیم؟ موسی ع سالها رسالت کرد حتی وقتی در اون وادی مقدس طوی در کنار آن درخت با نور خدایی مواجه شد و مورد گفتگو با خداوند قرار گرفت بعدش نفرمود که خدایا من تو رو ببینم. الان ای تویی که از این درخت با من صحبت میکنی، خودت رو به من نشون بده. این رو نخواست. اگر این رو می خواست ممکن بود براساس تحُبُّونَ الْعَاجِلَة ، باشه. بله موسی ع به مقام تکلیم خداوندی رسید و از خداوند درخواست کرد که تو رو ببینم. این مبنا، مبنای تکلیم خداوندی بود. اثر، اثر کلام خداوندی بود. این کلام خداوندی بر جان موسی ع نشسته، اثر کرده. موسی ع واقعا کلیم الله بود.

ابتدا باید کلیم امام شویم، کلام ایشان را بر روح و جان بنشانیم آنگاه طالب رؤیت ایشان شویم

اگر کلام الله در جان انسان اثر کنه در حد موسی ع، آدم میشه کلیم الله. اگر کلام اهل بیت ع در جان ما اثر کنه ما میشیم کلیم الامام. شما می خوای امام ع رو ببینی اول کلیم الامام باش. کلام امام در جان ما نشسته باشه اثر کرده باشه. به مقامی رسیده باشیم به جایگاهی رسیده باشیم، اینکه کلام اما در جان ما و در قلب ما اثر می کنه و می نشینه. اون موقع طالب رؤیت امام باش. ظاهرش هم ساده هست ها. با یه نگاه خیلی ساده آقا وقتی شما حرف امام ع گوش نمی کنی می خوای امام رو ببینی چرا؟ یه نگاه سطحی به ماجرا اینه. یعنی چند سطح میشه این ماجرا رو دید و بررسی کرد. شمایی که حرف امام ع نمی شنوی، حرف امام ع در قلبت اثر نمی کنه. حرف امام ع در جان شما نمی نشینه، دنبال رؤیت امام می خوای باشی چرا؟ خوب اول حرف امام ع بر جان ما بنشینه، اگر حرف امام بر جان شما نشست، شما اصلا دیگه دنبال رؤیت امام می دوی. امام ع هم به تقاضای شما برای رؤیت پاسخ میده و اجابت می کنه. مسیر باز می کنه. توجه می کنه. برای شما در کلاس رؤیت امام ع کلاس می گذاره، برنامه می گذاره. همانگونه که خداوند به این درخواست موسی ع توجه کرد برای ایشون برنامه گذاشت. هرچند موسی ع به مقام رؤیت خداوندی نرسید ولی تا مقام کلیم الهی پیش رفت. کلیم الله شد. کلام خداوندی در جان او نشست. اهل کلام خداوندی شد. موسی ع به مقام کلیم الهی رسید به مقام رؤیت خدا نرسید. سید ما رسول الله ص هم به مقام کلیم الهی رسید هم به مقام رؤیت خداوندی.