نتیجه سمیع و بصیر آیات خداوند شدن، مذکور او شدن است

با بهره درست از ابزار سمع و بصر میتوان مذکور خدا شد

یکی از اصلیترین ویژگیهایی که خداوند عطا کرده سمع و بصر هست که در سوره انسان مطرح هست و در کنار سمع و بصر یک موضوع دیگه ای که در جای دیگه ای مطرح هست به عنوان فُؤاد که به انسان عطا کرده. خب حالا فُؤَاد و قلب و اینها رو بگذاریم کنار، جایگاه بحثش یه چیز دیگه هست. در سوره انسان وقتی می خواد با انسان صحبت کنه آدم رو به خداوند متعال میگه خب شما که ما را آفریدی و مدعی هستی و از ما سؤال داری که آیا در زندگی تو زمانی بوده است که مذکور نباشی؟ خب من پاسخ میدم بله یا خیر. با چه ابزاری من باید پیش برم که مذکور باشم، مذکور خداوند متعال باشم. چی دست من دادی؟ من رو به کجا رسوندی؟ اصلی ترین موضوعاتی که توی خداوند متعال دست من دادی اصلی ترین قوه ای که دست من دادی که من باید با اون پیش بیام و بر اساس اون معلوم بشه که من مذکور هستم اون چیه؟ طبق سوره انسان دو موضوع هست، سمع و بصر. شما با سمعَت و بصرت با نوع استفاده ای که از سمع و بصر داری با نوع بهره ای که از سمع و بصر داری معلوم میشه مذکور هستی یا نیستی.

رشد به سمت مذکور شدن با دو ابزار سمع و بصر

می خوای ببینی مذکوری یا نه ببین سمع تو چیه؟ و بصر تو چیه؟ ببین چه می شنوی؟ و ببین چه می بینی؟ آنچه که می شنوی و آن چیزی که می بینی تعیین میکنه که تو مذکور هستی یا نیستی. اون دوره ای از زندگی که داری چیزی می شنوی که مِنَ الله نیست تو مذکور الله نیستی. اون دوره ای از زندگی، اون دوره ای از روزگار که داری چیزی می بینی که ربطی به الله نداره، ربطی به خداوند متعال نداره تو مذکور نیستی. به عالم نگاه می کنی آیه نمی بینی، آیات خدا نمی بینی اون زمان که آیات خدا رو نمی بینی خب داری یه چیز دیگه می بینی یه دوره ای از زندگی تو هست تو اونجا مذکور خدا نیستی. اون زمانی که داری می شنوی هر آنچیز که من الله نیست هر آنچیز که ربطی به خدا نداره تو مذکور نیستی. نطق بحثش کجاست؟ کلام، سخن گفتن، منظورمون کلام الله نیست، کجاست؟ ذیل سمع هست. لذا وقتی گفت سمع و بصر شما میگی خب من حرف هم می زنم میگیم حرف زدن تو ذیل سمع هست. باشه شما حرف هم میزنی. سخن داری در جاهای مختلف. مبنای سخن شما کدام سمعی است که داشتی اون تعیین می کنه اون سخن شما در آن سخن شما مذکور خدا هستی یا نیستی. لذا در سوره انسان دو موضوع اصلی که خداوند در اختیار انسان قرار داده برای رشد. رشد به چه سمتی؟ رشد به سمت مذکور شدن انسان. رشد به سمت مذکور خدا بودن. اون دو ابزار سمع و بصر هست. خداوند وقتی انسان رو به شکل خاصی و روش خاصی خلق کرد و تا یه نقطه ای رسوند برای او سمع و بصر قرار داد که از این دو ابزار استفاده کنه برای مذکور شدن. برای اینکه تمام عمرش مذکور خدا باشه.

سمیع و بصیر نسبت به الله باشیم تا مذکور او شویم

اگر ما دیدیم که بخشی از عمرمون مذکور خدا نیستیم به چی نگاه کنیم به چه موضوعی در خودمون توجه کنیم؟ به سمعمون و بصرمون. ایراد در سمع و بصر ما بوده. ایراد در این بوده که ما سمیع نبودیم نسبت به الله. بصیر نبودیم نسبت به الله. پس مذکور نبودیم. اگه راهی رو رفتیم راه خطایی بوده نباید می رفتیم چرا رفتی؟ چون سمیع نبودیم نسبت به کلام الله. چون بصیر نبودیم نسبت به آیات الله. پس در اون دوره ای که اون راه رو رفتیم مذکور خدا نبودیم. ولی این مسئله مهمه. از این دید از این نگاه میشه گفت که یکی از موضوعات اصلی یا شاید چهار چوبه اصلی که در بخشی از سوره نجم مطرح هست همینه سمیع و بصیر. از موضوعات پررنگ سوره نجم هست. این دو موضوع اصلی سوره انسان بود برای اینکه خداوند برای انسان قرار داده. البته در سوره انسان موضوعات دیگه ای هم در مورد انسان مطرح هست مثل خلقت انسان از نطفه امشاج و ابتلای انسان خود این دو موضوع بحث خودش رو داره ولی خب بعد از مرحله خلقت و ابتلا مهمترین ابزاری که دست انسان هست سمع و بصره. خداوند این دو ابزار رو به انسان داده. این دو ابزار رو برای انسان جعل کرده. در واقع به ما گفته خب با اینها بیا مذکور بشو. با اینها سبیل هدایت رو پیدا کن و بر سبیل هدایت حرکت کن و مذکور خداوند بشو و پیوسته مذکور خداوند بشو.

امتداد سمیع و بصیر بودن تا شدت و وسعت گرفتن نسبت به کلام خدا

یعنی به موقعیتی برس که لحظه ای دوره ای از عمر برای تو نگذره که مذکور خداوند نباشی. میگی با چی بیام؟ پاسخش اینه با سمع و بصر بیا. با اینکه خداوند تو را سمیع و بصیر قرار داده. پس دقت کن چی می شنوی و چی باید بشنوی و دقت کن چی میبینی و چی باید ببینی. این رو پیدا کن. این دوتا رو حل کن. این دوتا رو حل کنی به آنچیزی که مطلوب خداوند هست در این دو موضوع برسی شما مذکور خداوند هستی پیوسته. شما این دوتا رو حل کنی با این دو موضوع با سمیع بودن و بصیر بودن سبیل هدایت رو پیدا میکنی. بهره بردن از هدایت خدا به سبیل خدایی بوسیله همین دو موضوعه. سمیع بودن و بصیر بودن. بعد سمیع بودن چیه؟ یه رفتار تو یک سطحه؟ نه در دل خود واژه سمیع هست در دل خود واژه سمیع شدت وجود داره مدام امتداد داره. بصیر بودن یک نقطه است؟ یه سطحه؟ نه. مدام امتداد داره. عمق میگیره ارتفاع میگیره. از خود واژه سمیع بر میاد در واقع از صرفش بر میاد این یه نقطه شروع رفتاری داره ولی این رفتار امتداد داره. تو سطوح مختلف تعریف میشه. مدام شدت میگیره. شدت و وسعت بسته به نوع رفتارش. شدت و وسعت میگیره. بصیر بودن یه نقطه آغاز داره یه سطح اولیه داره بعد این امتداد پیدا میکنه شدت میگیره وسعت میگیره نفوذ بیشتر میگیره.خداوند قابلیت این شدت داشتن در سمع نسبت به کلا م خدا وسعت گرفتن در سمع نسبت به کلام خدا و شدت و وسعت داشتن در بصر نسبت به کلام خدا رو در انسان قرار داده. این قابلیت رو در انسان قرار داده. شما اینطور نیست که گفته بشه شما کلام الله رو می تونی سمع کنی ولی همین قدر. نه این که اسمش سمیع نیست. اینقدر میزانش هست الان می تونه بیشتربشه این قابلیت رو خدا در انسان قرار داده. بصر شما اینقدر هست اینکه میشه بصر خداوند قابلیت بصیر بودن در انسان قرار داده می تونه بیشتر بشه می تونه نافذتر بشه وسعت بیشتری پیدا کنه و ارتفاع پیدا کنه وقتی خداوند میفرماد که ای انسان تو را سمیع و بصیر قرار دادم یعنی راه پیشرفت در ارتفاعات سمع به روی توی انسان بسته نیست. راه پیشرفت در ارتفاعات بصر ارتفاعات رؤیت کردن به روی توی انسان بسته نیست. فقط شما باید مواظبت کنی مراقبت کنی سر خط سمع رو پیدا کنی سر خط بصر رو پیدا کنی و تو این خط پیش بری هر قدم که برمی داری شما در مسیر سمیع بودن و بصیر بودن قدم برداشتی باقی رفتارها باقی کردارهای خودت رو باید با این دو حرکت تطبیق بدی، برگرفته از این دو رفتار برگرفته از این دو گامی که داری برمیداری باشه. سخن داری نطق داری باید برگرفته از این باشه. رفتارهای مختلف عملهای مختلف که داری باید برگرفته از این دو رفتار سمیع بودن و بصیر بودن الی مذکور خدا شدن باشه.

نسبت به آیات و رؤیت الله سمیع و بصیر شویم تا به سَبیلِ مذکورِ خدا شدن هدایت شویم

در آیه 3 سوره انسان می فرماید إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ . شما میگی سبیل الی چی؟ سبیل الی مذکور خدا شدن. راهی که شما رو به سمت مذکور خدا شدن میبره. راهی که شما رو به سمتی میبره که شما پیوسته مذکور خداوند متعال هستی. خداوند این سبیل رو معرفی میکنه. اونهایی که از سمعشون یعنی از قابلیت سمیع بودنشون و از قابلیت بصیر بودنشون استفاده میکنند سمع و بصرشون رو بکار میگیرند در این راه حرکت میکنند سمیع میشوند بصیر میشوند اونها شکر این راه رو به جا میارند به سرانجام مطلوب می رسند. اونهایی که شکر رو به جا نمی آورند از سمیع بودنشون استفاده نمیکنند، سمعشون رو در اختیار کلام الله قرار نمی دهند. بصرشون رو به جهت رؤیت آیات الله و رؤیت الله، رؤیت رب بکار نمی گیرند اونها به این راه بی اعتنایی کردند و خودشون به درد سر می افتند به مسیری میرند در راهی که سرانجام اون راه سَلَاسِلَاْ وَ أَغلَالًا وَ سَعِيرًا هست. بله ما باید توجه کنیم از این دو ظرفیت بزرگ که خداوند در اختیار انسان قرار داده استفاده کنیم و رفتارهامون رو بر اساس این دو ظرفیتی که در مسیر خدا به کار میگیریم تنظیم کنیم.