وجود علل متعدد در بروز یک موضوع و نیاز مبرم انسان به هدایت خداوند در فهم این علل
تشخیص نقش خداوند در موضوعات مختلف با هدایت خداوند ممکن می شود
اینکه نقش خداوند در مقولات مختلف دقیقا به چه شکل هست اینها نیاز به هدایت داره. ما باید هدایت بشیم به واسطه امام ع، به واسطه قرآن هدایت بشیم ببینیم که دقیقا نقش خدا چی هست؟ اینجا این فعلی که انجام شد از چه موضوعی است و خداوند چه برنامه ای رو اینجا دنبال کرده؟ آیا این فعلی که انجام شده از سر رحمت بوده آیا این فعلی که انجام شده از عذاب خدا هست؟ آیا این فعل عقوبته؟ آیا این فعل ابتلا هست؟ این فعل چی هست؟ خوب ممکنه موضوعات مختلفی همزمان باشه دلیل براین نیست که یک موضوع هست یک موضوع نیست، این را هم باید توجه کرد. گاهی یک موضوع برای بسیاری از افراد عذابه همان موضوع در همان زمان برای برخی رحمته. مصداق بارزش قرآن می فرماید وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقرآن ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ وَ لا يَزيدُ الظَّالِمينَ إِلاَّ خَسارا . پس ببینید یه موضوع یه مقوله اتفاق افتاده نزول قرآن. موضوعی مربوط به نزول قرآن برای مؤمنین شفا و رحمت برای ظالمین خسارت.
چند وجهی بودن برخی موضوعات در دایره اسماء خداوندی
گاهی یک موضوع چند وجه داره یعنی موضوعات مربوط به خداوند در دایره اسماء خداوندی معنا میشه و چند وجه داره. کدام اسم خداوندی برای چه گروه هایی اثرگذار هست. گاهی می بینید برای مؤمنین بحث غفران خداوندی است. بحث غفار بودن خداوند است. برای ظالمین بحث سریع الحساب بودن خداوند هست. بحث جبار بودن خداوند هست. چه کسی درگیر چه باشه؟
آثار و عوامل مختلف در رقم خوردن یک موضوع برای انسان، مثل بیماری
گاهی موضوعات ذیل اینکه یک ابتلا هست، یک گذر از یک مرحله به مرحله دیگر هست. یک انشا هست ضمن اینکه یک ابتلا هست یک انشا هم هست و شما از یک مرحله به مرحله دیگری می خواهید گذر کنید. خداوند یک برنامه جدیدی رو می خواد آغاز کنه ضمن اینکه درش ابتلا هست، عذاب هست، رحمت هست برای افراد مختلف ولی می بینی همون همزمان یک گذر از یک مرحله به مرحله دیگر هم هست. یعنی وقتی برنامه های خداوندی رو دنبال می کنیم چند برنامه در دل هم هستند یه موضوع نیست. لزوما یک موضوع نیست. بستگی داره شما از چه جنبه ای بخواهید بررسی کنید. یه موقعی ممکنه مطرح کنید که خوب چرا این بلا بر من اتفاق افتاد؟ ممکنه چراش به این خاطر باشه که چون شما در فلان روز در گذشته فلان فعل منفی رو انجام دادی این بلا الان بر تو اتفاق افتاد، خوب حالا همین، موضوع اینجا تمام نمی شه، حالا این بلا اتفاق افتاد یک علت بوجود اومدنش اون موضوع بود ولی همین بلا اتفاق افتاد تا یک موضوع دیگری هم برای شما رقم بخوره، تا یک موضوع دیگه ای برای جامعه پیرامون شما رقم بخوره. سر شما یه بلا اومد ها برای اینکه یه موضوعی برای جامعه پیرامون شما برای افراد نزدیک و دور شما اتفاق بیفته. اینجا یک مجموعه ای از عوامل دلایل و اهداف متعدد در کنار هم معنا می شوند. برخی از عوامل یا دلایل بعنوان علل ایجادیند یا علل وجودی هستند. چرا این بیماری اتفاق افتاد؟ به این خاطر که این دوتا کار اشتباه انجام شد. علت ایجادی هستند. برخی از دلایل علت غایی هستند یعنی خود این بیماری هدف نیست در یک حلقه ای از دلایل و علل خودش در یک حلقه وجود داره. خودش یه حلقه بینابینی هست یه هدف غایی نیست یه علت غایی نیست بلکه خودش یه حلقه واسطه، پس بستگی داره شما از کدوم جهت نگاه کنی؟ از این جهت که چه حلقه هایی چه عللی وجود دارن تا این بوجود آمد به لحاظ ایجاد شدن. مجموعه ای از عوامل رو می شمری. خوب این ایجاد شد که چه بشود؟ مجموعه ای از عوامل رو مجموعه ای از دلایل رو مجموعه ای از اهداف رو می شمری. این خودش حلقه ای است برای وصل شدن به سه حلقه دیگر بعد در کنار این چی وجود داره؟ خود این به تنهایی نیست خود این در کنار چند موضوع دیگه مکمل هم هستند. خود این برای آغاز وارد شدن به یک هدف برای رسیدن به یک هدف، خود این یک علت تام نیست بلکه یک علت ناقصه در کنار چند هدف در کنار چند علت در کنار هم یک علت تام میشن برای اینکه یک هدفی تحقق پیدا کنه. خود این علت به دلایل مختلفی بوجود آمده به علل مختلفی. یه علت تامه ای شکل گرفته تا این بوجود آمده. لذا اینجوری میشه نگاه کرد
حرف ﺑِ در قرآن سبب یک موضوع را بیان می کند و حرف ﻟِ هدف و غایت یک موضوع را
در قرآن هم گاهی این موضوع مثلا با عباراتی مثلا با حروفی مثل مثلا ب، ب سبب بیان شده گاهی با حروفی مثل ل که گاهی اوقات حاکی از هدف هست، بیان شده و موضوعات مختلف. خداوند گاهی اتفاقی می فرماد بعد می فرماد ب یعنی در واقع بخاطر این موضوع، به سبب این موضوع، حرف اونجا حرف سبب هست. گاهی می فرماد ل، اون ل به معنای مثلا هدف، غایت، بخاطر این موضوع.
دست یابی به علّت اصلی یک موضوع نیاز به هدایت خداوند دارد
اینها حالا باید توجه بشه. مجموعه فهم این موضوع نیاز به هدایت داره اگر انسان بخواد کامل این موضوع رو درک بکنه نیاز به هدایت داره. عمده افراد یا پرت متوجه میشن اصلا در این مجموعه عوامل بحث نمی کنن یا اگر بحثی هم می کنن بحث ناقصه. یعنی مجموعه ای رو نمی بینن یا دقیق حلقه های متصل به این رو نمی بینن. حلقه های اولیه متصل دو حلقه اون طرفتر دو حلقه با فاصله رو می بینن در مجموع درست هم هست بالاخره در این مجموعه عوامل اون وجود داره و مثلا دو حلقه بلافاصله است سه حلقه بافاصله است. یعنی بخشی از این پیکره رو بیان می کنن. لذا رسیدن به یک نگاه دقیق، جزئی، موشکافانه نیاز به هدایت داره. برخی از عوامل و دلایل موضوعاتی هستند که قاعده های کلی نظام خلقت هستند. فرض یه بیماری بزرگی در همه دنیا شایع میشه یکی از نتیجه هایی که میشه گرفت اینه که انسان به قدرت خدا پی ببره. به وجود خدا پی ببره و به سمت خدا توجه کنه. بله هست این یه قاعده هست. نه تنها در یک بیماری بلکه شما همین که به مرگ هم فکر کنی باید همین نتیجه رو بگیری. همینکه به آسمانها و زمین هم نگاه میکنی به پهناور بودن این خلقت نگاه می کنی به همین پی می بری. همین که در یک کشتی در دل دریایی گرفتار میشی و احساس می کنی که کشتی می خواد غرق بشه و دیگه راه نجات نداری به این موضوع پی می بری و به خدا پناه می بری. پس یه سری نتایج دلایل هم از علل ایجابی هم از علل غایی و اهداف یعنی در یک حلقه علل در یه نظام علل که به هم متصل هستند هم علل ماقبل هم علل ما بعد هم علل موازی که وجود دارن برخی شون کلی هستند. یه قاعده های کلی هستند در خیلی از موضوعات وجود دارن. اینکه خداوند قادر هست نتیجه بگیریم در یک بیماری بزرگ که شایع شده نتیجه بگیریم که خداوند قادره، خیلی نتیجه بزرگی هست ها حتما باید این نتیجه رو بگیری اصلا موضوع این نیست که این نتیجه نباید گرفته بشه. نه حالا آقا ما این نتیجه رو نمی گیریم این نتیجه رو در یک موضوع دیگری می گیریم اینجا ما سعی می کنیم این نتیجه رو نگیریم. نه اتفاقا شما همین جا هم باید این نتیجه رو بگیری این موضوع خیلی مهمه. ولی موضوع اینکه این موضوع در بسیاری از موضوعات وجود داره. شما باید بدونید جای بحث که مطرح می کنید کجاست؟ این یک حادثه ای است که اتفاق افتاده شما نتیجه می گیرید که خداوند قادره پس جای این موضوع رو شما باید در این عوامل مربوط به این موضوعی که اتفاق افتاده پیدا کنی بگی جاش کجاست؟ جاش در نتیجه گیریها و اهداف بعد هست. این اتفاق اقتاد که شما این نتیجه رو بگیری. بله باید حالا ما توجه کنیم.
خلأ حضور امام مان (عج) در عدم دستیابی به علل موضوعات
در مجموع این موضوع نیاز به هدایت داره. ما باید بتونیم که این هدایت رو بیاییم و دقیقتر یک موضوع رو بیان کنیم. اینجا خلاء داریم. اولین خلائمون عدم حضور امام ع هست. این اولین خلاء ماست. معلمان قرآن، این اولین خلاء ماست ولی راه بسته نیست. با مسیرهایی راه بازه افراد متعددی می تونن وارد این عرصه بشن البته نه اینکه 100% توفیق داشته باشن و به نتیجه برسن ولی راه بسته نیست اونجوری نیست که بگیم حریمی است که کسی به هیچ وجه اجازه ورود نداره. نه اینطور نیست که اجازه ورود نباشه. قرآن می فرماد افراد مختلف اجازه ورود دارن مثلا اولولالباب اجازه ورود دارن. وارد می شن. به موضوعات مختلف توجه می کنن و نتیجه می گیرن. دیگه باید باقیش رو سپرد به خدا و هدایت خدا و توکل کرد بر خدا و اصرار نکرد برآنچیزی که می فهمی این خیلی مهمه. آقا من این رو فهمیدم همین هست و لا غیر، این ایراد داره. بحث کردها، بحث کرد کار علمی کرد خدمت شما عرض کنم که انسان دلایل مختلف رو بررسی بکنه نظری رو هم انتخاب بکنه مثلا نمی تونه رو هوا بمونه نظری رو هم انتخاب بکنه ولی نباید اصرار کرد. توکل بر خدا.