حضرت موسی (ع) به صفت عظیم کلیم الله دست یافت و حضرت عیسی (ع) با عنوان كَلِمَة الله به دنیا آمد

معجزات حضرت موسی (ع) تا زمان مرگ فرعون با تکیه بر آیات خدا

بله در ماجرای موسی علیه السلام ذیل بحث کلام الله شما می‌بینید که موسی علیه السلام وقتی به سراغ فرعون میره و میره که بنی اسرائیل رو نجات بده ابزاری که دستش هست آیات خداست. با آیات خدا سراغ قوم میره و معجزات بزرگی انجام میده و قوم رو نجات میده. قوم موسی، قوم بنی اسرائیل از دست یکسری موجودات و یکسری انسانهای خبیث، طاغوت، ظالم، نجات پیدا می کنند. ببینید اون معجزه موسی علیه السلام در مقابل سحره، معجزات مختلفی که در زمانی که موسی علیه السلام در همون دوران در کنار قوم و زمانی که فرعون حضور داشت، صورت گرفت. معجزه ید بیضا، معجزه هجوم ملخ ها که انجام شد، معجزات مختلفی که در مسیر نجات قوم بنی اسرائیل صورت گرفت و از بزرگ‌ترین این معجزات، معجزه عبور از دریای سرخ. خب این معجزات بزرگه. موسی علیه السلام در این مقطع کی هست؟ یک مرد بسیار قدرتمند دارای قوای بسیار قوی، بزرگ، متکی به آیات خدا، قوم رو از دست فرعونیان نجات میده. دیگه فرعون نیست دیگه فرعون مرده. جالبه اول داستان چه بود؟ فرعونی هست طغیان کرده قوم بنی اسرائیل رو اسیر کرده اذیت میکنه این ها رو به اسارت گرفته. خب موسی علیه السلام رفت با آیات خدا رفت اینها رو از دست قوم بنی اسرائیل نجات داد و فرعون کشته شد در دریای سرخ. صورت مسئله پاک شد، تموم شد. دیگه چیزی باقی نمونده. کار تموم نمیشه.

عدم اتمام ماموریت حضرت موسی (ع) پس از مرگ فرعون

موسی علیه السلام اینجا تازه میره به میقات، وَ واعَدْنا مُوسى‏ ثَلاثينَ لَيْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْر. ما با موسی وعده کردیم بیا به میقات. وعده میقات هست بیا به میقات. خب موسی علیه السلام تشریف می برند میقات احتمالاً باید مطلب اینجوری مطرح بشه یعنی در واقع آدم وقتی به موضوع ساده نگاه کنه باید بگه باید این می‌شد چرا اینجوری نشد پس؟ موسی علیه السلام باید میرفت خب ای خدا شما به من گفتی که برو قوم بنی اسرائیل رو نجات بده بعد به من هم آیاتی دادی من هم رفتم و قوم بنی اسرائیل رو نجات دادم با فرعون هم از ابتدا با قول لیّن حرف زدم بعد دیگه دعوامون شد بعد دیگه در نهایت فرعون قبول نکرد و فرعون اومد و فرعون کشته شد. موضوع تموم شد. اون کاری که شما از من خواسته بودی من انجام دادم تموم شد الان.

تَکَلُم با خدا، اصلی ترین فضیلت حضرت موسی (ع)

ولی چنین مکالمه‌ای صورت نمیگیره. موسی بیا میقات، موسی اومد میقات، كَلَّمَهُ‏ رَبُّه‏. خداوند متعال تازه با او یک باب جدیدی رو آغاز میکنه. اصلی ترین فضیلت موسی اینجا اتفاق می افته. تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ مِنْهُمْ مَنْ كَلَّمَ اللَّهُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ. اصلی ترین فضیلت موسی علیه السلام اینجا اتفاق میافته. موسی میشه موسای کلیم. بله خداوند متعال در زمان میقات یه باب جدیدی رو باز میکنه، بحث تکلم با موسی علیه السلام. در واقع تکلیم با موسی.

لزوم بررسی اتفاقات بعد از میقات در ماجرای حضرت موسی (ع)

ببینید در این موقعیت پرونده فرعون بسته شده. فرعونی دیگه وجود نداره، باز برنامه چیه؟ داستان چیه؟ اون موقع فرعونی وجود داشت یا موسی برو به سمت فرعون. اذْهَبا إِلى‏ فِرْعَوْنَ . برو به سمت فرعون، فرعون طغیان کرده آیات منو ‌بگیر با آیات من همراه شو آیات منو داشته باش نترس برو به سمت فرعون. پرونده فرعون بسته شد، تمام شد. موسی علیه السلام از این مسیر سرافراز بیرون اومده. خوبه که اتفاقات بعد از میقات احصا بشه، مقایسه بشه با اتفاقات قبل.

اهمیت ماجرای حضرت موسی (ع) بعد از میقات و کلیم بودن ایشان

بعد از میقات دیگه فرعونی وجود نداره. بعد از میقات موسی هست و قوم موسی. از جمله اتفاقات بعد از میقات ماجرای سامری است. نقش کلام الله اینجا پررنگ است. نقش کلیم بودن موسی علیه السلام اینجا پررنگه. از جمله اتفاقات بعد از میقات، ماجرای اون قبیله بهشت گونه است. اینجا ارتباطش رو با کلیم بودن موسی علیه السلام دنبال کنید. از جمله اتفاقات مهم بعد از میقات، داستان موسی و خضر علیه السلام هست. خب حالا داستان موسی و خضر علیه السلام رو باید ببینیم که آیا ربطی به کلیم بودن موسی علیه السلام داره یا نه؟ کلیم بودن موسی علیه السلام رو فعلاً در چارچوب مربوط به قوم موسی علیه السلام دنبال کنیم. ببینید مثلاً بحث اینکه ۱۲ چشمه از اون سنگ جوشید بعد از میقات وجود داره ولی ابزار این اتفاق عصای موسی است. عصای موسی قبل هم وجود داشته. ما الان می خوام اتفاقات بعد از میقات رو دنبال کنیم و بررسی بشه که کدوم یکی از این اتفاقات به ابزار های قبل از میقات، به آیات دست موسی قبل از میقات ارتباط نداره. ماجرای موسی علیه السلام از میقات به بعد ماجرای مهمتری است بخش مهمتر زندگی موسی علیه السلام است. از اونجا به قبل بخش اول زندگی موسی علیه السلام، زندگی رسالت گونه موسی علیه السلام است. از اینجا به بعد بخش مهم‌تری میشه.

چهار دوره مهم در زندگانی حضرت موسی (ع)

ببینید زندگی موسی علیه السلام رو شاید باید مثلا در یه دوره هایی تقسیم کرد. دوران کودکی با نوجوانی و جوانی که در نزد فرعون بود، تازه این میشه یه دوره زندگی موسی علیه السلام. دورانی که از نزد فرعون رفت و رفت نزد شعیب ع، این یه دوره، دوره دوم. دوره سوم از زمانی که مأمور شد به سوی فرعون. یعنی از وادی مقدس طوی، از کنار اون درخت نورانی. اینجا دوره سوم موسی علیه السلام آغاز میشه، تا زمانی که فرعون کشته شد و موسی به میقات رفت. بعد از اون موسی به میقات رفت. این دوره سوم موسی علیه السلام هست. و دوره بعدی دوره چهارم موسی علیه السلام که یه بخش بسیار مهم زندگی ایشون هست. یعنی در واقع گل زندگی موسی علیه السلام هست. اوج زندگی موسی علیه السلام هست. ارتفاع موسی علیه السلام در این دوره چهارم هست. فضیلت موسی علیه السلام در این دوره چهارم اتفاق می‌افته. هم تفاوت در خود موسی اتفاق میافته، هم تفاوت در بروزات از موسی برای مردم برای قوم.

معجزات و اتفاقات اطراف حضرت موسی (ع) از آتش درون حضرت موسی (ع) نشأت گرفته است.

می خواهیم زندگی یک نبی رو، یک رسول رو، یک مرد خدایی رو بررسی کنیم، اتفاقات رو موردی بررسی نکنیم. خودش رو بررسی کنیم. اتفاقات پیرامون اون فرد، موضوعات پیرامونی، اتفاقاتی که در قوم اتفاق میافته، موضوعات که اونجا رقم میخوره، سر منشأ درونی اون فرد رو داره. او رو اول جسجو کنیم. نخ تسبیح خود او هست. بقیه اتفاقات مهره هایی هستند که بخاطر این ماجرای محوری رقم میخورد. در راستای اون هستند. یا مقدمه اون هستند یا تبعه اون هستند. کل ماجرای موسی ع در دوره سوم یعنی از درخت نورانی تا میقات، اون اتفاقات می خوام بررسی کنیم خب یک سری اتفاقات هست مثل ماجرای سحره، مثل برخورد با فرعون، مثل معجزات مختلف دیگه‌ای که انجام شد مثل ید بیضا و یکی از بزرگترین ها عبور از دریای سرخ، یه سری اتفاقات داشتند مثل برخی اتفاقاتی که در قوم افتاد اتفاقاتی که بین موسی و قوم اتفاق افتاد، موارد مختلف اینجوری. اینا یه سری اتفاقات هستند اینا رو کجا باید بررسی کنیم؟ باید در خود موسی بررسی کنیم. یک اتفاق کناره شجره نورانی افتاده همه این اتفاقات دیگر در قوم وصله به اون هستند. این مهمه. خود موسی رو نباید گم کنیم. حالا ملخ اومد یا نیومد، می تونست یه چیز دیگه بشه. عصا مار شد، خب نشه. اون مار شدن عصا مهم نیست. میدونی چرا؟ چون عصا یه جای دیگه کار دیگه کرد. عصا یه جای دیگه شاید ده جای دیگه ده کار دیگه کرده باشه و شاید بعداً هم کار دیگری هم بکنه و شاید اگر حادثه لازم بود یه کار دیگر هم انجام می‌داد. اینکه عصا مار شد مارها را خورد اژدها شد مارها رو خورد این اژدها شدن مهم نیست. این که موسی یک فرد مسلح به آیات خداست مهمه. یه قدم عقب تر، دقیق تر اینکه برای موسی در کنار شجره نورانی چه اتفاقی افتاده اون مهمه. بقیه دیگه سر ریزه که میاد در قوم و اتفاق میافته. یک چیزی خورده به درون موسی علیه السلام، موسی فوران کرده، بقیه اتفاقات که بیرون میفته فوران آن چیزی است که درون موسی علیه السلام است. ما حصل همه این حرکت مرحله سوم، شده موسی بیا به میقات. چرا؟ چون میخوایم دوباره در تو یک اتفاق جدیدی را رقم بزنیم.

کلیم بودن حضرت موسی (ع) یعنی جاری شدن کلام الله در تمام وجود او برای همیشه

لذا موسی علیه السلام در میقات، در این مرحله، در اینجا، میشه موسی کلیم. این مهم است. حالا وقتی موسی کلیم از میقات برمیگرده دیگه موسی قدیم نیست. موسی قبلی نیست. همه اونها در او هست ها، الان یک موسی دیگر است. شده موسی کلیم. موسی علیه السلام در میقات با کلام الله مواجه میشه، خودش دگرگون میشه. خودش یک آدم دیگه است. دیگه یک آدم دیگه میشه. دیگه اسمش موسی رسول نیست. اسمش موسی معجزه گر نیست. اسمش موسی ناجی نیست. موسی علیه السلام رفته به میقات تا الان کاری که انجام داده چیه؟ اینکه قوم بنی اسرائیل را نجات بده باید بگیم موسی منجی. اسمش موسی منجی نیست. منجی بودن اینا سرریز درون موسی است. نجات قوم سرریز وجود موسی است. ناجی بودن صفت نیست صفت درون نیست، سرریز صفات درون است. آثار صفات درون است. موسی علیه السلام دیگه شده موسی کلیم. دیگه موسی از اینجا به بعد یه موسی دیگه است. همه چیز رفت کنار، یه چیزی اومده تو وجودش، کلیم. کلیم صفت چیه؟ ادبیاتی عرض می کنم صفت چیه؟ صفت مشبهه، این درونش پررنگ شده. دیگه موسی را به این بشناسید، به کلیم بودن. به شدت این فضای کلام الله رو دریافت کرد و در وجودش نشوند. فقط از حاشیه یک اثری نگرفت. فقط تاکسی نشد که یه اثری به دیگران برسونه. همه رو آورد تو وجود خودش، شد موسای کلیم. خداوند متعال با او تکلم کرد، او همه تکلم خدا را پذیرفت. اگرنمی‌پذیرفت نمیشد کلیم. بله حالا از اینجا به بعد که در ماجرای موسی علیه السلام نگاه میکنیم دیگه باید موسای کلیم ببینیم.

ما برای شناخت اینکه موسای کلیم چیه؟ کلیم بودن چیه؟ یکی از موضوعاتی که بررسی می کنیم اینه که ببینیم خب بعد از این چه اتفاقاتی افتاد؟ سرریز این کلیم بودن کجا خودش رو نشون داد؟ چه اتفاقاتی افتاد که مربوط به اون موسایی که مسلح به آیات بود نیست. مربوط به موسای دوره جوانی نیست. این اتفاقاتی که افتاده مربوط به موسی کلیم است. باید ببینیم خب یک آدمی کلیم میشه این آثار رو داره. اینا ازش بروز میکنه. باید بگیم خب صفت کلیم این اثرات رو داره. باید بگیم خب کلام الله میاد، مخاطب کلام الله میشه یک آدم که این اثرات رو بگذاره. موسی علیه السلام یک مسیری پیش اومده شده موسای کلیم. اصلا بزرگه این ماجرا. این ماجرا خیلی بزرگه. بسیار دور از دسترس است. فهمش دور از ذهن است. عملا که خیلی دور از دسترس است. این ماجرای بزرگ را ببینید موسی شده کلیم. خداوند یه دوره ای از دوران موسی علیه السلام میگذره خب برخی از انبیاء و رسولان بعد از موسی علیه السلام، می آیند.

مقدمات عجیب و بسیار بزرگ تولّد حضرت عیسی (ع) به عنوان كَلِمَة الله

بعد از او خدا یک نبی رو یک فردی رو یک رسولی را مبعوث میکنه. به نام عیسی. از همون اول به کلام‌الله آغاز میشه. از همون اول این فرد از اوج شروع میکنه. و چه مقدمات عظیمی رو خداوند متعال میگذاره که عیسی علیه السلام به دنیا بیاد. قبلش یکی از مقدمات بزرگ و عجیبی که قرار میده ماجرای یحیی علیه السلام است. ماجرای ولادت یحیی علیه السلام است. ماجرا خیلی عجیبه. یعنی مقدمات بسیار عجیب و غریبی رو خداوند متعال فراهم میکنه که عیسی علیه السلام به دنیا بیاد. عیسی علیه السلام به دنیا میاد از اوج شروع میکنه. وقتی به دنیا میاد همه باید به او ایمان بیاورند، موقعی که به دنیا اومده. همه باید همون لحظه به او ایمان بیاورند. هرکی اون لحظه به او ایمان نیاورد کافر است. اینجوری به دنیا میاد. و خودش فردی است در اوج. فردی کلیم نیست. فردی نیست که مسیری رو طی کرده کلام الله، اثرِ از کلام الله صفت او شده باشه بلکه خودش کلام خداست. بلکه خود کلام خداست. اسمی نیست که صفت کلام بگیره. کلامی است که اسم به او تعلق میگیره. موسی یک رسول است اسمش چیه؟ موسی. صفتش چیه؟ کلیم. عیسی علیه السلام یک رسول است، کیه؟ كَلِمَة خدا. اسمش چیه؟ عیسی. با كَلِمَة آغاز میشه. این اتفاق کم افتاده. بالاتر از ماجرای عیسی علیه السلام این اتفاق در داستان اهل بیت علیهم السلام اتفاق افتاده. برای اینکه این كَلِمَة، بتونه به دنیا بیاد، یه فردی لازم هست که فرد بزرگی باشه یک فردی لازم است که بتونه این ماموریت رو انجام بده. اون فرد کی هست؟ مریم سلام الله علیها.