در سه جای قرآن پس از دکّا شدن ارض یا جبل به نوعی موضوع رؤیت ربّ مطرح شده است

حضرت موسی (ع) پس از کلاس تکلیم در میقات و پس از حالت صعقا به فوق آمد

یه سؤال که در آیه 143 اعراف مطرح هست، چرا خَرَّ مُوسىَ‏ صَعِقًا ، چه اتفاقی افتاده؟ اگر موسی ع تجلی خداوند رو ندیده، چرا خَرَّ مُوسىَ‏ صَعِقًا ؟ خداوند بر کوه تجلی کرد، جَعَلَهُ دَكًّا ، کوه شرایط مناسب و همواری پیدا کرد برای رؤیت. و خَرَّ مُوسىَ‏ صَعِقًا . و موسی ع به یه حالتی فرو رفت. به یه فضایی فرو رفت و بر اساس این اتفاق فَلَمَّا أَفَاق ، وقتی فوق آمد، بالاتر آمد. موسی ع در میقات به کلاس بالاتری رفت. در کلاس میقات، کلاس تکلیم بود. وقتی خارج شد از میقات، میقات یه کلاس بالاتر اومد. یه مقام بالاتری قرار داشت. موسی ع بالاتر رفته.

همانند دکّا شدن جبل در میقات حضرت موسی (ع) قبل از رؤیت ربّ، دکّا شدن ارض قبل از آمدن ربّ یا قبل از شکافته شدن آسمان و دیده شدن عرش در آیات دیگر قرآن نیز مطرح شده است

وقتی آیات مربوط به دکا رو هم نگاه می کنیم همینطوره. در عمده موضوعات وقتی می خواد یه موضوع بزرگ بعدش اتفاق بیفته، قبلش فضای دکا هست. مثلا آیه 21 سوره فجر. وقتی خداوند می فرماد، إِذَا دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكاًّ دَكا یعنی برای زمین یه اتفاقی افتاد. اون اتفاق چی هست؟ حالت دکا بودن. بعدش چیه؟ وَ جَاءَ رَبُّكَ وَ الْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا . خوب بین دکّا بودن یا دکّا شدن زمین و آمدن رب چه ارتباطی هست؟ چرا باید زمین در حالت دکّا قرار بگیره و ربّ بیاد و بحث آمدن رب مطرح باشه. شما همین دلیل رو ببرید در اون ماجرای موسی ع باید کوه دکا بشه تا رؤیت انجام بشه. در آیه دیگر در آیه 14 سوره حاقه می فرماید، وَ حُمِلَتِ الْأَرْضُ وَ الجْبَالُ فَدُكَّتَا دَكَّةً وَاحِدَة. فَيَوْمَئذٍ وَقَعَتِ الْوَاقِعَة. وَ انشَقَّتِ السَّمَاءُ فَهِىَ يَوْمَئذٍ وَاهِيَة. وَ الْمَلَكُ عَلىَ أَرْجَائهَا وَ يحَمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئذٍ ثمَانِيَة . یه ماجرای بزرگی قراره مکشوف بشه، وَ انشَقَّتِ السَّمَاءُ ، آسمان شکافته میشه یه ماجرای بزرگی مکشوف میشه. عرش خداوندی که بر دوش حاملان عرش خداوندی دیده میشه. اینجا قبلش چه ماجرایی اتفاق می افته؟ دَكَّةً وَاحِدَة .