قرآن از مخلوقات خداوند نیست فعل خداوند است بر اساس صفت متکلّم بودن خداوند، و کلام الله در مقام صفت خداوند متقدم بر تمام مخلوقات است
قرآن خارج از دایره مخلوقات است
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدالله رب العالمین توکلَّتُ علی الله ، در بحث قرآن کلامُ الله برای رسیدن به این معرفت و دقیقتر شدن در معرفت کلامُ الله بودن قرآن باید اول قرآن رو از دایره ی مخلوقات خارج دونست قرآن مخلوق نیست نه اینکه خالق هست نه خالق نیست بلکه مخلوق هم نیست خالق خداست مخلوقات اشیاء دیگری هستند قرآن رو از دایره ی مخلوقات باید بیرون برد خب در چه فضایی باید قرآن رو دید؟
مخلوقات، فعل خداوند خالق و تجلّی بروز فعلِ او هستند
مخلوقات چگونه بوجود اومدند؟ خداوند خالق هست بله مخلوق چیه؟ مخلوق فعل خالق هست فعل خالق میشه مخلوق قبل از اینکه فعل خالق باشه خالق هست یعنی قبل از اینکه مخلوق باشه خالق هست پس ما در اسماء و صفات خداوندی یه بحث اسماء و صفات داریم یه بحث فعل مربوط به اسماء و صفات فعل مبتنی بر اسماء و صفات این فعل متکی به اسماء و صفات هست ولی متفاوت هست یه چیز دیگه هست این دو تا یکی نیستند، خداوند خالق است و مخلوق، فعل خالق است. مخلوق، تجلی بروز فعل خالق هست همین که از خالق فعلی سر زد اون فعل هست یَخلُقُ، هست خَلَقَ، حالا یه چیزی یه شیئی، بخاطر این اون شیء میشه مخلوق، اون شیء نبوده که بر اون کاری انجام بشه
تفاوت فعل خداوند با فعل انسان ها
در بحث مخلوقات وقتی شما میگی خَلَقَ السَماوَات اینجا سماوات رو میفرمایید مفعول ولی مفعولی که از درون اون فعل بیرون میاد، حدوث اش بر اساس همین فعل هست نه اینکه یه فعلی هست کاری برش انجام میشه، تجلی همین فعل سماوات هست، فعل خدا با فعل انسان فرق داره، حالا در بسیاری از افعال خدا اینطور هست که با بسیاری از افعال انسان متفاوت هست فعل خدا خودش تجلی داره بروز داره،
قرآن کلام خداست ذیل صفت متکلم بودن خداوند
پس قرآن رو باید بر اساس معرفت صفات خدا دنبال کرد نه بر اساس معرفت فعل خدا، قرآن در اصل در فضای صفات خداست خداوند متکلم هست قبل از اینکه تکلّمی جریان پیدا کنه، تکلم خدا هست قبل از اینکه فعلی جریان پیدا کنه، تکلم خدا متکی به فعل مبتنی بر تکلم نیست بلکه فعل مبتنی بر تکلم هست، این در کنار مخلوقات هم مطرح هست مخلوقات فعل خداست مبتنی بر خالق بودن خدا، قرآن کلام خداست ذیل صفت متکلم بودن خدا،
کلام الله مبتنی بر تطوّرات و تحوّلات در خلقت نیست و به همین دلیل علم ما کان و ما یکون در آن وجود دارد
چرا در کلامُ الله مَا کَان وَ مَا یَکون هست هر چه خبر و علم از مَا کَان وَ مَا یَکون هست میتونه باشه وجود داره؟ چون مبتنی بر تطوّرات و تحوّلات در خلقت نیست در اثنای خلقت نیست که این تکلم صورت میگیره این تکلم مبتنی بر مخلوق نیست بلکه اصلاً در یک بحث متفاوتی هست در یک جای متفاوتی هست،
عدم تحول در متکلّم بودن خداوند قبل و بعد از همه خلقت
خداوند متکلم هست متکلم بودن خداوند بعد از همه ی خلقت بعد از خلقت همه ی اشیاء یا قبل از خلقت همه ی اشیاء هیچ تحوّلی نداره، اینطور نیست که خداوند قبل از خلقت متکلم کمتری بود بعد از خلقت متکلم بیشتری هست الان که سالها گذشته از خلقت متکلم بیشتری شده، این برای ما هست این فهم ماست این غلط هست، وقتی خداوند متکلم هست اینجور که الان میخوایم عرض کنیم به خاطر کمبود لفظ است وقتی خداوند متکلم است در آن همه ی تکلم خدا هست از ازل تا ابد نه در زمان، تکلم خداوند متعال در زمان پخش نیست متکی به زمان نیست کلام اول همان کلام آخر هست،
قرآن رو باید در فضای صفات خدا دنبال کرد
بله قرآن رو باید با معرفت صفات خدا دنبال کرد نه با معرفت به مخلوقات خدا نه در فضای فعل خدا بلکه قرآن رو باید در فضای صفات خدا دنبال کرد، آیا قرآن به فعل ربط نداره؟ بله به فعل هم مربوط هست همون گونه که صفات خدا به فعل مربوط هست آن گونه که شما از صفات خدا به فعل خدا میرسی همان گونه باید در قرآن صفت خدا به قرآن فعل خدا برسی در کلام صفت خدا به کلام فعل خدا برسی
کلامُ الله در مقام صفت خداوند بر همه ی خلقت تقدم داشته و در مقام فعل همراه خلقت است
قرآن مخلوق نیست قرآن کلام خداست در فضای صفات خدا، قرآن کلامُ الله در مقام صفت تکلم خدا صفت خداست و در مقام فعل تکلم خداوند متعال فعل خداست، قرآن وقتی کلامُ الله هست چون در فضای صفات خدا هست در قرآن صفت خدا تغییر نیست تحوّل نیست کم و زیاد نیست اینطور نیست که ببینیم که فعلی انجام میشه قرآن بر اساس اون فعل اون کلام بر اساس اون فعل بیان بشه، قرآن در مقام صفت خدا کلامُ الله در مقام صفت خدا تقدّم داره بر همه ی خلقت، متأخر از خلقت نیست بلکه متقدم بر همه ی خلقت هست، در مقام فعل همراه خلقت هست به موازات خلقت هست به موازات فعل خالق هست فعل متکلم در مسیری در کنار فعل خالق هست،
افعال انسان ها در صفات انسانها تغییر و تحول ایجاد می کند ولی با فعل خداوند هیچ تغییری در وجود او اتفاق نمی افتد
فعل انسان با فعل خدا متفاوت هست انسانها وقتی یه فعلی انجام میدند صفاتشون تغییر پیدا میکنه بر اساس صفاتشون فعل انجام میدند ولی وقتی فعل انجام میدند صفاتشون هم تغییر میکنه حداقل بر تجربه شون افزوده میشه بر دانش شون افزوده میشه یا کم میشه و موضوعات مختلف، با افعال در انسانها تغییر و تحوّل اتفاق میافته این در خداوند نیست،
فعل خداست در فضای صفات خدا به معنای بروز صفت متکلم بودن خدا و شباهتی به فعل انسان ها ندارد
قرآن یک بار در مقام صفات خدا سنجیده میشه یک بار در مقام فعل خدا ولی باید دقت کنیم اون موقعی که در مقام فعل خداست وقتی گفته میشه کلام خدا فعل خداست نه به شباهت در شبیه بودن به فعل انسانها، فعل خداست در فضای صفات خدا، فعل خداست ذیل صفات خدا، فعل خداست به معنای بروز صفت متکلم بودن خدا ، همه ی معرفت و معارف مربوط به صفات و افعال مربوط به صفات در بحث کلامُ الله جریان داره، کلامُ الله در مقام صفت متکلم بودن خداست در مقام فعل مبتنی بر متکلم بودن خداست قرآن کلامُ الله داریم به معنای قرآن متکلم قرآن متکلم بودن خدا یعنی در مقام صفات خدا،
اسم فاعل در مورد خداوند متقدّم است بر فعل خداوندی
یه موقع شما اینجا بحث میکنید قرآن فعل داریم یعنی تکلم خدا بر مبنای متکلم بودن خدا متکلم بودن اسم فاعل هست برای خدا این اسم فاعل و فعل در بحث خداوندی اسم فاعل و فعل در بحث خداوندی اسم فاعل تقدم داره بر فعل، فعل مبتنی بر اسم فاعل بودن هست نه چون این فعل را انجام میدهد پس فاعل اون فعل هست، نه چون فاعل هست اون فعل رو انجام میده، خداوند متکلم هست پس تکلم داره و فعل تکلم رو انجام میده،
از اساسی ترین معارف توحید این است که افعال خداوند را ذیل یکی از صفات خداوند دانست و کلام الله به عنوان فعل خداوند ذیل صفت متکلّم بودن او قرار دارد
قرآن کلامُ الله هست در بحث صفات خدا قرآن متکلم بودن خداست لذا شما اینجا در این بحث در این مقام از بحث می فرمایید که قرآن کلامُ الله رو در صفات خدا باید دنبال کرد در صفات خدا باید فهم کرد این بحث پایهی بحث هست بعد دوباره بر اساس همون معرفت رابطه ی بین صفات و افعال خدا کلامُ الله فعل خداست لذا قرآن و کلامُ الله فعل خداست مبتنی بر متکلم بودن خدا، خب وقتی شما با فعلی از افعال خدا مواجه هستی در عالم با فعلی مواجه هستی باید اون رو ببینی که به چه صفتی از صفات خداوند مربوط میکنی یا مربوط هست این یکی از اساسی ترین معارف توحید هست، اولین قدم در توحید ارتباط افعال، اتفاقات، وقایع در عالم به خداوند هست
هر چند الله دارای جمیع صفات است ولی وقتی دقیق شویم افعال خداوند را ذیل صفات رحمان، خالق، لطیف و ... خواهیم دید
در یک کلام ممکنه بفرمایید جمیع صفات در الله وجود دارد ، بله صحیح هست الله دارای جمیع صفات، ولی وقتی میخوای یه مقدار دقیق تر بشی شما میبینی که یه کسی مورد لطف قرار گرفته بر اساس این لطف رشد کرده خب یه فعلی هست یه فعلی از جانب خداوند بر این فرد جریان پیدا کرده می فرمایید که خداوند او رو مورد لطف قرار داد صحیح خداوند او را رشد داد صحیح میفرمایید، یه مقدار دقیقتر میشی میگی خداوند او را مورد رحمت قرار داد خداوند از مسیر اسم اَلرَّحیم خداوند از وجه از جلوه ی رحیمیت خود با او مواجه شد و این خلق رو مورد رحمت قرار داد شما یه مقدار اینجا دقیقتر شدید،
ضرورت بررسی رابطه افعال خداوندی با اسماء و صفات خداوندی
این همه اسماء و صفات که در خواتیم آیات مطرح هست برای این هست که به ما همین دقت رو بده و الا میگفت خب همه ی اینها کار الله هست اللهای که دارای جمیع صفات جلال و جمال هست در جمیع صفات خدایی هست ولی فرمود اینجا خدای رحمان و رحیم خدای سمیع و علیم، خب وقتی دقیقتر میشید باید رابطه ی این افعال رو دقیقتر با ساحت خداوندی بشناسیم در قدم اول انسانها باید این رو دقیق بشناسند در قدم دوم وارد اتحاد بین این افعال بشند، در گام بعد باید وارد اتحاد بین این افعال بشند خب ولی گام اولش شناخت این رابطه هست رابطه ی افعال خداوندی با اسماء و صفات خداوندی،
صفت متکلّم بودن خداوند در بحث صفات خداوند مغفول واقع شده است
یه چیز که کمتر مورد توجه قرار گرفته فعل تکلم خداست کلامُ الله در مقام فعل، فعل تکلم خداست رابطه اش با خدا چیه؟ شما میفرمایی خداوند تکلم کرد، درست میفرمایید ولی خداوند از باب چه صفتی؟ از باب صفت متکلم بودن نه از باب صفت قاهر بودن نه از باب صفت خالق بودن .