اهمیت تبیین ایمانیات و لزوم یافتن عملی صالح و شایسته آن ایمانیات
لزوم پیدا کردن عمل صالحِ مربوط به ایمانیات
در بحث ایمان و عمل صالح خب ایمان یعنی معارف یعنی باورهایی نسبت به یک موضوع یک مقوله در عالم. عمل صالح یعنی عملی که برای اون موضوع و برای اصلاح آن موضوع و منطبق کردن آن موضوع به آن ایمانیات به آن باید ها و نباید های خداوندی انجام بشه. پیدا کردن این عمل مهمه، عملی انجام بشود که آن مقوله را آن مصداق را آن موضوع را نسبت به آن ایمانیات منطبق کند و واقعاً درخور آن ایمانیات باشه لذا میشه عمل صالح آن ایمان. پیدا کردن این عمل مهمه. خود این عمل رو باید دنبال کنیم چگونه میشه پیدا کرد؟
ایمانیات مشترک مردم نسبت به ضلم یزید و عمل های متفاوت ایشان
ممکنه آدمهایی در ایمانیات مشترک باشند در ایمانیات نسبت به یک مقوله مشترک باشند، در عمل متفاوت باشند. بسیاری از مسائل تاریخ اسلام اینجاست. ایمانیات مشترک بوده عمل ها، انتخاب عمل صالح متفاوت بوده. بسیاری از کسانی که با امام حسین علیه السلام همراه نشدند در ایمانیات نسبت به یزید مشترک بودند با امام علیه السلام در اینکه او ظلم میکنه در اینکه فاسد هست در این که او باید فلان بشود او نباید باشد فلان فلان در همه اینها مشترک بودند، در انتخاب عمل همراه نبودند. در انتخاب عمل صالح منطبق با آن ایمان همراه نبودند. این عمل رو انتخاب نکردند. عامل به این عمل نشدند. وقتی عرض میکنیم ایمان و عمل صالح، پس بین ایمان و عمل مربوط به آن ایمان، یه تفاوتی قائل شده و قرآن این تفاوت را دیده. با یه نگاه دیگه ممکنه عرض بشه که عمل صالح هم خودش ایمانه. بله این خودش ممکنه بر اساس باورهایی شکل بگیره کجاست؟ یعنی انتخاب عمل صالح بر اساس برخی باورهای دیگر شکل میگیرد. لذا شما از یک نگاه میتونید بگید ایمان کلش عمل هست. یعنی همه آن چیزی که شما عمل میکنید هم ایمانیات است. یعنی چی؟ یعنی جزییات عمل ها هم مبتنی بر ایمانیات است، ولی خوب ما الان با اون فرض پیش میریم که در یک موضوع نسبت به یک موضوع ما یک ایمان داریم یک عمل درخور آن ایمان برای آن موضوع. خود این عمل ممکنه بر اساس باورها، ایمانیات و موضوعات دیگری شکل بگیره ولی در این موضوع و نسبت به ایمان این موضوع، یک عمل محسوب میشه، عمل این ایمان هست. مسئله اینه که پیدا کنیم این عمل را چگونه باید انتخاب کرد؟ یعنی در ماجرای امام حسین علیه السلام حتی ممکنه کسانی با ایمان مربوط به یزید یعنی در واقع باورها و بایدها و نبایدهای مربوط به حکومت و اینکه یزید حاکم باشه یا نباشه با امام علیه السلام مشترک باشند ولی در عمل مشترک نبودند. در انتخاب عمل نسبت به این ایمان، مشترک نبودند. چرا مشترک نبودند؟ چرا عمل هاشون متفاوت شد؟ ممکنه باور های دیگر در انتخاب این عمل موثر باشه که هست.
وابستگی عمل در مورد خاصی از ایمان، به باور ها و ایمانیات دیگر
موضوع اینه که در نوع رفتار نسبت به این ایمان مشترک این یه مورد ایمان مشترک، اینها متفاوت شدند. رفتارهای متفاوتی انجام دادند. عمل یکسان انجام ندادند و لزوما عمل های دیگران درست نبود. عمل مثلاً عبیدالله بن زبیر درست نبود عمل انجام داد نسبت به باوری که نسبت به یزید داشت عملش منطبق با عملی که امام علیه السلام انجام داد نبود و شاید اون عمل را اصلا قبول نداشت چرا؟ ممکنه از باورهای دیگرشون نشأت بگیره که میگیره. از ایمانیات دیگر نشأت بگیره که میگیره. اشکال در سایر ایمانیاتش بود نه این ایمانش. لذا عمل درخور این ایمان رو نتونست انجام بده عمل شایسته درخور این ایمان انجام نشد خود انتخاب یک عمل، عمل در خور یک ایمان مشخص، خودش متکی به یکسری باورها و ایمانیات هست و بر اساس یکسری ایمانیات دیگه هست که عمل انتخاب میشه، بر اساس یکسری بایدها و نبایدهایی است که افراد عمل رو مربوط به یک ایمان، عمل صالح یک ایمان مشخص رو انتخاب می کنند. مثلاً قیام رو انتخاب می کنند یا نمی کنند هر دو ممکنه نسبت به فاسد بودن حکومت ظالم یک باور مشترک داشته باشند یک ایمان مشترک داشته باشند و باور داشته باشند که حکومت باید صالح باشه حکومت نباید فاسد باشد فاسدین نباید حاکم باشند بلکه خوبان باید حاکم باشند هر دو باید نسبت به این باور مشترک داشته باشند ولی رفتار در قبال این حکومت فاسدی که الان هست ممکنه انتخابشون در این متفاوت باشه، این از باورهای دیگرشان نشات میگیره. از بایدها و نبایدهای دیگرشان نشأت میگیره.
اهمیت یافتن عملی صالح که در خور ایمان و باور باشد
لذا انتخاب عمل خیلی مهمه باور صحیح گام اول هست و بسیار مهم هست بعد دوباره عمل صالح درخور اون، گام دوم هست و بسیار مهمه. بسیاری از تفاوت ها و فرقه ها و نحله ها و دو خط شدن ها و این ها در همین عمل صالح هست. در انتخاب عمل صالح است. مثلاً سقیفه یه بخشیش عمل هست قدم اولش ایمان هست. تفاوت در ایمانیات بود. ایمان به اینکه خلیفه باید خلیفه خدایی باشه و منصوب از جانب خداوند باشه در این دلیل ایمان متفاوتند دو گروه متفاوتند. لذا دو شقه شد به خاطر تفاوت ایمان و دوباره حالا در عمل هم که دیگه قطعاً متفاوت میشن وقتی ایمانیات شون متفاوت باشه این که بریم در موضوعات مختلف نقطه تفاوت در ایمانیات را پیدا بکنیم و بعد دوباره بریم تفاوت در عمل ها رو برای کسانی که ایمان مشترک دارند، پیدا بکنیم و این موضوع رو باز بکنیم این خیلی مهمه بشکافیم این خیلی مهمه. اینجاست تفاوت در ایمان هست یا تفاوت در عمل هست؟ لزوما ایمان مشترک داشتن منتهی به عمل مشترک نمیشه. عمل درخور و عمل صالح در خور رو پیدا کردن این خودش یک مقوله بسیار مهم است اینکه ما ایمانمان مشترک هست قدم اول هست ممکنه عملمون غیر مشترک باشه و این بسیار مخرب باشه و ممکنه عمل یک گروهی عمل در خور نباشه و حتی بسیار مخرب و زننده باشه. ماجرای حکومت امام علیه السلام و برپایی حکومت امام علی علیه السلام و زمینهسازی برای تحقق حکومت امام علیه السلام ممکنه در اصل موضوع در ایمان به موضوع بسیاری از افراد و نحله ها، مشترک باشند باورشون و ایمانشان مشترک هست، انتخاب عملشون متفاوته و این مسئله مهمه. قطعاً تبیین ایمانیات و رسیدن به یک ایمان مشترک مقوله بسیار مهمی هست و بعد تبیین عمل درخور عمل صالح آن ایمان، یک قدم بعدی هست که بسیار مهم هست.