توضیح سه مقوله ذیل حمد یعنی قائل بودن به حمد، حامد بودن و محمود شدن

قائل بودن به حمد یعنی منظومه فکری و ایمانی انسان نظام حمد خداوند باشد

در بحث حمد سه گام داریم، قائل بودن به حمد، حامد بودن و محمود شدن. یک معنا از قائل بودن به حمد یعنی باور داشته باش حمد را، نظام حمد را بیاور در منظومه فکری و ایمانی خودت وارد کن، چهارچوب تفکرات تو بشود حمد، بشود نظام حمد خدا، معرفتش را پیدا کن، ایمان داشته باش و مسائلت را موضوعاتت را و رفتارت را و ایمانیاتت رو در این مسیر بچین، تناسب اعمال، رفتارها، کردارها را با موضوع حمد مشخص کن و همه زندگیت را در نظام فکری متأثر از حمد کن و البته این را مدام به زبان بیاور، به کلام بیاور، قول کن.

حامد بودن یعنی جایگاه دادن به خدای متعال و عظیم شمردن او و تعظیم کردن در مقابل او

حامد بودن؛ عظیم شمردن خداوند؛ تعظیم؛ تسبیح

در مرحله بعد حامد باش در ذیل قائل بودن، حامد باش، یعنی چه کار کن؟ یعنی در مناسبت‌های مختلف، در صحنه‌های مختلف، در نعمات، در تحولات، در تغییرات، در مصیبت‌ها، در گذر زمان، به خدای متعال جایگاه بده. در هر شیئی که نگاه می‌کنی، در هر پدیده‌ای که وارد می‌شوی، آن چیزی که قیمت‌دار می‌شود برای شما خداست، این یک، دوم اینکه این موضوع در شما مدام باید پررنگ‌تر بشود، خدای متعال را تعظیم کنیم، خدای متعال را عظمت بدهیم، حامدون چه کسانی هستند؟ کسانی که تعظیم خدا می‌کنند، در صحنه‌های مختلف، در نعمات، در مسائل مختلف تعظیم خدا می‌کنند، خدا برای آنها عظمت می‌یابد. خب آیا تعظیم خدا حد یقف دارد؟ نه. پس حامد چه کسی است؟ کسی است که خدای متعال امروز به نسبت دیروز برای او با عظمت‌تر است، از دیروز تا امروز زمانی بر او گذشت، صحنه‌هایی داشت، نعماتی داشت، موضوعاتی داشت، احوالاتی داشت که قبل از آن نداشت، عمر داشت و مسائل مختلف که قبل از آن نداشت، خدای متعال امروز از دیروز با عظمت‌تر است برای یک حامد. پس محصول حامد بودن، یکی از باعظمت‌ترین محصولات انسان حامد این است که خدا با عظمت می‌شود، مدام با عظمت می‌شود، با عظمت‌تر می‌شود، تعظیم می‌شود. با تسبیح، یک انسان اشیاء مختلف را کنار می‌زند سعی می‌کند اشیاء مختلف را کنار بزند، چرا؟ اینکه یک طرف کار است، یک قسمت کار است، اشیاء مختلف کنار زدیم، به پوچی می‌رسیم که، نه، چرا کنار می‌زند؟ بحمده. به خاطر اینکه به خدا جایگاه بدهد، به خاطر اینکه خدای متعال عظمتش برای این انسان بیشتر بشود. می‌گوید توی غیر الله برو کنار تا خدا برای من حضورش بیشتر باشد، عظمتش بیشتر باشد. حالا این در همه موضوعات است، در رفتارهای مثبت، منفی، در صحنه‌های مثبت، در صحنه‌های مصیبت بار، سخت،

نیت توحیدی داشتن لازمه انجام نماز و انفاق حامدانه است

یک انسانی فعل مثبت انجام می‌دهد، نماز، خب انسان خوبی باید باشد که اهل صلاة است، آثار مختلف ممکنه صلاة داشته باشد، یک موقعی صلاة می‌تواند مثلاً آثار دعایی داشته باشد، شما درخواست می‌کنید، چه چیزی درخواست می‌کنید؟ می‌گویید نماز می‌خوانم قسط بانکم عقب افتاده، نماز می‌خوانم قسط بانکم را بدهم، جوان است، عزب است، نماز می‌خواند نامزد پیدا کند، نه اینکه این‌ها منفی است، این‌ها ذیل حمد نیست، ممکنه از این مسیر به حمد کشیده بشود بعداً، ولی این‌ها ذیل حمد نیست. بله یک نماز می‌تواند نماز حامدانه باشد، یک انفاق می‌تواند انفاق حامدانه باشد. خب حالا برای حامد بودن چی نیاز است؟ توحید، برخی از مفاهیم توحید اینجا لازم است، اخلاص، نمی‌شود شما بگویید من در صحنه‌های مختلف، در اشیاء مختلف، در نعمات، برای خدا قیمت قائل باشم، این نمی‌شود اخلاص نداشته باشی اینطوری بشود، پس اخلاص لازم است. شکر لازم است، نمی‌شود خدای متعال نعمت را به شما بدهد، نعمت را در راه غیرالله استفاده بکنید، اصرار هم بکنید که این استفاده را داشته باشید، یا بدتر از آن این نعمت را و رزق را از دست غیر الله بگیرید، خب اینجا شما از شکر دور شدید، قطعاً به حمد نمی‌رسید، نمی‌شود شاکر نبود، حامد بود. خب پس مطلب دوم حامد بودن،

در بحث حمد، محمود شدن هدف اصلی است و دارای قیمت بسیار است

مطلب سوم محمود بودن که قریب به اتفاق بحث حمد اینجاست، همه حمد برای این است. در واقع بحث حمد این است، آقا بحث حمد را متوجه بشوید، معرفت پیدا کنید، قائل بشوید، بیایید در مسیرش حامد بشوید تا محمود بشوید، این قیمت دارد تا محمود بشوید، تا مورد حمد خدای متعال قرار بگیری، تا در نزد خدا جایگاهی پیدا کنی، تا خدای متعال جنابعالی را در حیطه خدایی خودش، در حیطه اسماء خودش، حساب کند و به شما یک جایگاهی بدهد، تا ورود کنی به حیطه‌ای، به محدوده‌ای، که آنجا عنوان عالَم ندارد، عنوان عالمین ندارد. خب این برای چه کسی مهم می‌شود؟ چه کسی می‌آید دنبال این؟ کسی که اول با معرفت حمد آشنا بشود، قائل بشود برایش، پررنگ بشود، ایمانیاتش بشود، مدام بیاید، شب و روز، لحظه به لحظه، کل حال، باید در این فکر باشد و این موضوع را دنبال کند، تا شاید توفیق پیدا کند سرانجام به این فضای محمود شدن برسد. این گام سوم حمد که محمود شدن است هدف حمد است، خدای متعال الحمید است به خاطر این موضوع، صراط مستقیم گذاشته شده است به خاطر این موضوع، تلاش برای بر صراط بودن هست به خاطر این موضوع.

محمود بودن یعنی جایگاه داشتن در نزد خداوند خارج از عوالم

حمد یعنی رفتن به جایی، توجه به هدفی که وقتی عالَم نیست، وقتی عالَمی نیست، جنابعالی در نزد خدای متعال جا داری، جایگاهی داری، خدای متعال تو را پذیرفته است، چه مفهومی دارد؟ سخت است، درکش سخت است، چرا؟ چون عمده درک ما در محدوده عالم‌ها است، وقتی از عالم بحثی خارج می‌شود، درکش سخت است. بله می‌رود در یک محدوده‌ای که آنجا لاعلم است، لا علم برای مخلوقات، ها، مخلوقی نسبت به آنجا عالِم نیست، الا کسی که خدای متعال او را عالِم کند.

رسولان الهی عالِم به عالَمین هستند و اگر به مقام محمود برسند وارد عرصه تعلیم نفس لله خواهند شد و به چیزی علم پیدا خواهند کرد که قبلا علم نداشتند

آن بحث تعلیم نفس الله که در صحنه‌هایی از آخرت برای انبیاء و رسولان اتفاق می‌افتد، مربوط به اینجاست، به صحنه‌ای می‌رسند که خدای متعال آنها را در کلاسی قرار می‌دهد که تازه باید علمی پیدا بکنند به چیزی که اصلاً علم نداشتند. رسولان اینطور نیست که به عالمین علم نداشته باشند، به عالمین علم دارند، عالمین برای آنها عالم است، عالمین برای همه ما انسان‌ها عالم نیست، برای خدا عالم هست، برای برخی مخلوقات عالم است، برای ما عالم نیست، ما نمی‌شناسیم، ما هیچ علمی نسبت به آن فضا نداریم، چه عالمی؟! اسمش را هم نمی‌ دانیم، نشنیده‌ایم تا الان، چه عالمی؟! پس برای ما عالم نیست، درست است که در نظام خلقت خدا آن عالم است، عالم برای چه کسی است؟ برای ما عالم نیست که، ولی برای برخی انبیاء و رسولان همه این عالمین عالم است، عالم است برای آنها، لذا می‌فرماید سَلامٌ عَلی نُوح فِی العالَمین ، نوح ع در همه این عالم‌ها شناخته شده است، معرفت شده است، هم نوح ع این عالم‌ها را می‌شناسد، هم آنها نوح ع را می‌شناسند. خب مقام محمود، وقتی کسی می‌آید محمود خدای متعال می‌شود، یعنی دارد راه پیدا می‌کند به عرصه‌ای که خارج از عالمین است. چرا حمد در عالم مطرح است؟ چرا معرفت حمد در عالم مطرح است؟ برای اینکه انسان‌ها را، برای اینکه آنچه از مخلوقات خدای متعال که مد نظر خدای متعال است، ما اینجا فعلاً بحث انسان‌ها را داریم، آنها را از عالمین عبور بدهد الی الله.