میزان توجه به موضوعات، اولویت دهی به آن ها و رعایت تناسب در میان آن ها چه در مسائل فردی و چه در میان حکمرانان
لزوم اولویت بندی در موضوعات فردی و رعایت تناسب از نظر فکری، حسّی و هزینه ای که صرف می کنیم
ما باید در زندگی، فردی، اجتماعی، حکومتی، اولویت بندی داشته باشیم، برای موضوعات مختلف وزن قائل باشیم، برنامه داشته باشیم. از نظر فکری، از نظر حسی، در قلب، از نظر وقتی که میگذاریم، سرمایهای که میگذاریم، باید اولویت بندی قائل باشیم، و وزن بدهیم به موضوعات مختلف، که شکل زندگی ما، فردی، اجتماعی، مثل یک کاریکاتور نشود، یک جایش خیلی بزرگ نشود یک جایش خیلی کوچک. این در زندگیهای فردی خیلی زیاد است، فرد در زندگیش اولویت بندی و وزندهی مناسبی ندارد، مثلاً همه زندگیش میشود اقتصاد، زندگیش مثل یک کاریکاتوری هست که شکمش خیلی بزرگ است. خب نباید اینطور باشیم، همین مسئله رو باید در جامعه، حکمرانان هم توجه بکنند،
لزوم رعایت تناسب اولویت ها در موضوعات در میان حکمرانان
باید حاکمان به اولویتهایی که برای جامعه ایجاد میکنند توجه کنند، وزنی که میدهند توجه کنند، اگر بعد از یک مدت در یک جامعهای، یک موضوعی که لازم است یک وزنی داشته باشد و این موضوع مهم است در جامعه ولی از وزن خودش خارج میشود، چه کم بشود خیلی کم بشود چه زیاد بشود خیلی زیاد بشود، حکمرانان مقصر هستند. چرا باید مثلاً وزن اقتصاد از حد خودش، وزن رفاه یک خانواده از حد خودش بیش از اندازه خارج بشود؟ بشود اولویت خانوادهها، انسانها، اولویت فکریشان، اینجا باید تدبیر کنیم،
لزوم توجه به اولویت ها و رعایت تناسب در میان آن ها در جامعه و خانواده
ممکنه جامعه رو به چند دسته تقسیم کنیم برای بعضیها باید بعضی چیزها مهم باشد، برای بعضیها، برای دستههای دیگری بعضی موضوعات دیگر مهمتر باشد. بله متاسفانه در جامعه گاهی این تناسبها، اولویتها، مراعات نمیشود، خب باید حکمرانان، باید اتاق فکرها، در سطح حکمرانی، یا یک انسان در سطح فردی، یا یک مدیر خانواده در سطح مدیریت خانواده، به این موضوعات فکر کنند، اولویتهای جامعه تحت پوشش خودشان را مشخص کنند و برایشان برنامهریزی کنند، یک جوری نباشد که یک موضوعی آنقدر اهمیت داده بشود که بقیه را ساقط کند.
امروزه اقتصاد آنچنان در اولویت قرار گرفته که مسائل دیگر همچون معارف در حاشیه قرار گرفته است
امروز در جامعه ما مسائل اقتصادی چقدر اولویت شده؟ چقدر جایگاه پیدا کرده؟ آنقدر جایگاه پیدا کرده که گاهی اوقات شما میبینید آنقدر اولویت شده، آنقدر جایگاه پیدا کرده، آنقدر تلقین شده به افراد، که این اولویت هست، شما میبینید که کسی که واقعاً چندان در مسائل اقتصادیش نیازمند نیست که نیست بلکه در رفاه هم هست که هست، اولویتش مسائل اقتصادی است، ما این را بهش تلقین کردیم، مای حکمرانان این را بهش تلقین کردیم و نباید باشد. چرا او نباید به معارف فکر کند؟ چرا یک استاد دانشگاه که ممکنه گاهی به یک سطحی از رفاه اقتصادی هم رسیده باشه دیگر اولویتش را نمیگذارد برای تولید معرفت، برای خودش و برای جامعه، بدون اولویت اقتصادی، این رو نداریم و این ضعف است.
لزوم توجه به اولویت ها و رعایت تناسب در میان آن ها در زندگی فردی
این را ما باید در زندگی فردیمان هم اجرا کنیم، یعنی برای اینکه اینجا توفیقی داشته باشیم، اول این را بگذاریم در زندگی فردیمان، زمانمان را، وقتمان را، برنامههایمان را، ببینیم چطوری داریم تقسیم میکنیم؟ یک بخشی از زندگی یک انسان و از اهمیتهای مربوطه به یک انسان، بخش فکری و معرفتی اوست، چقدر در زندگی برایش نقش قائل هستیم، وزن قائل هستیم؟ خب این رو هم باید در کنار بقیه موضوعات ببینیم.