قلب رسول الله (ص)، ظرف نزول کلام الله
نزول قرآن در عوالم مختلف به منزله تغییر قرآن و شکل جدید یافتن نیست، کیفیتِ سمع کلام الله مهم است
آیا نزول قرآن به این شکل است که مرحله به مرحله است و در عوالم مختلف به ترتیب نزول میکنه و در هر عالم به یک شکلی هستش و در عالم بعدی از عالم قبلی نزول پیدا میکنه و دارای صفات جدیدی میشه و افراد میتوانند به نزول قرآن در هر یک از این مراحل عوالم دسترسی پیدا کنند، آیا این طور هست؟ پاسخ این سؤال اینه که اینطور نیست، به دلایل مختلف. 1- قرآن شیء نیست. شیء از جنس مخلوقات که در عالم دیده بشه و شما با قرآن مواجه دیداری داشته باشید. ببینید ما در آیات قرآن، آیات مربوط به قرآن، کلام الله، کتاب الله، وحی، موضوع دیدن نداریم. هیچ کجایی در قرآن صحبت از دیدن کلام الله نیست. دیدن وجوه مختلف نیست. دیدن کتاب الله نیست. دیدن قرآن نیست. دیدن وحی نیست. آن چیز که در مقابل قرآن و برای قرآن و برای کلام الله وجود دارد، شنیدن کلام الله هست. سمع کلام الله هست. سمعی که مبتنی بر یک قلب سالم است مبتنی بر یک قلب مهر نخورده است.
سمع کلام الله با قلب انجام می شود و تفاوت رسول الله (ص) با حضرت موسی (ع) در تفاوت قلب ایشان است
کلام الله در مخاطبین مختلف متفاوت است. یعنی افراد مختلف به ظرفیت خودشون با کلام الله مواجه شدند. کلام الهی که موسی علیه السلام با آن مواجه هست و اون رو سمع کرده متفاوت از کلام الهی است که رسول الله ص اون رو سمع کرده. ممکنه به لحاظ حجم به لحاظ گستردگی به لحاظ علم در اون کلام، بلحاظ ویژگیهای اون کلام متفاوت باشه. نه به معنای این که متکلم، متکلم متفاوتی است. مخاطب، مخاطب متفاوتی است. او این میزان از کلام الله را سمع میکنه. قلب او این میزان از گنجایش سمع کلام الله رو داره. چرا او متفاوت سمع میکنه؟ چرا دو نفر متفاوت سمع می کنند؟ چرا رسول الله ص و موسی ع متفاوت و در دو ظرفیت متفاوت کلام الله را سمع میکنند؟ به خاطر دو قلب متفاوت. هر دو باید به قلب، کلام الله رو سمع کنند. دو قلب متفاوت دارند.
تفاوت ظرفیت قلب رسول الله (ص) با حضرت موسی (ع) جهت دریافت کلام الله
لذا می فرماید این کتاب این کتاب الله که از جانب رب هست، نازل شده ی از جانب رب هست، روح الامین آن را به قلب رسول الله ص نازل کرده. اگه قلب رسول الله نبود، اگه این قلب برای رسول الله نبود، اگر چنین قلبی برای رسول الله ص نبود، این کتاب، این کلام الله ظرفیتی برای آن وجود نداشت. ظرفی برای نزول آن وجود نداشت. حتی اگر بر کوه نازل می شد کوه پاره پاره میشد. کوه از بین میرفت. ظرفیت این کلام آنقدر بزرگه که چنان ظرفی میخواد که اون ظرف تنها قلب رسول الله ص هست. قلب موسی ع نمی تونه. موسی ع با بخشی از، به اندازه ظرف وجودش، به اندازه ظرف قلبش با کلام الله مواجه شد، مبتنی بر آن رؤیتی خواست از رب، خودش به حالت صعق در آمد، کوه نابود شد. اینطور نیست اونجا کوه نابود شد خودش به حالت صعق در نیامد. کوه ظرفیت نداشت او ظرفیت داشت. نه کوه ظرفیت داشته، نه او ظرفیت داشت.
استواری قلب رسول الله (ص) در رؤیتی که مبتنی بر کلام الله است
رسول الله ص در معراج با کلام الله مواجه شد، در مقام ادنی من قاب قوسین، با کلام الله مواجه شد، به ظرفیت قلب خود، کلام الله رو دریافت کرد. کلام اللهی که اگر همان کلام بر کوه نازل می شد، کوه نابود می شد. اون کلام الله رو دریافت کرد و رؤیت کرد. اگر آن کلام بر کوه نازل می شد، کوه متلاشی میشد. به طریق اولی اون رؤیت مبتنی بر اون کلام، رؤیت رب مبتنی بر اون کلام اگر برقرار میشد یعنی تجلی به منظور آن رؤیت، برکوه انجام میشد به طریق اولی کوه متلاشی می شد. کوهها متلاشی می شدند. چرا؟ چون خداوند متعال میفرماید که همون کلام که مرحله قبل از اون رؤیت هست اگر بر کوه نازل می شد، کوه متلاشی می شد. رؤیتش جای خود. کلامی از کلام الله بر موسی علیه السلام نازل شد، موسی ع پا برجا موند، در اون کلام. توان رؤیت مبتنی بر اون کلام، نه برای موسی ع بود نه برای کوه. کلامی بر رسول الله ص نازل شد، رسول الله ص استوار ماند. اینطور بیان نشده که این رؤیتی مبتنی بر اون کلام الله، برای رسول الله اتفاق افتاد رسول الله استوار ماند ولی اگر بر کوه بود، کوه نابود میشد. نه، گفته شده که اون رؤیت برای رسول الله اتفاق افتاد ولی رؤیت جای خود همان کلام که بر رسول الله ص نازل شد، اگر بر کوه نازل شد، کوه متلاشی میشد. در ماجرای موسی علیه السلام ظرف ماجرا قلب موسی است. ظرف ماجرای مواجه شدن و مستمع شدن کلام الله قلب موسی است، ظرف رؤیت خدا قلب موسی ع است. قلب موسی ع ظرفیت آن کلامی را دارد که تجلی مبتنی بر آن کلام را ظرفیت ندارد و کوه هم ظرفیت آن تجلی را ندارد. در ماجرای موسی ع کوه ظرفیت تجلی رب مبتنی بر اون کلام الله رو نداره. در ماجرای رسول الله ص کوه ظرفیت کلام رب که مقدمه تجلی رب خواهد بود رو ندارد. خب این کلام بر رسول الله ص نازل شده، بر قلب رسول الله نازل شد. کلامی که بر رسول الله ص نازل شده، این طور نیست که در چند مرحله و با تغییرات در کلام نازل شده باشه. با تغییر ویژگی در کلام نازل شده باشه، هر مرحله مبتنی بر مرحله قبل باشه.