تشابهات ماجرای انبیاء در سوره مریم (س)

ماجرای شش نبی در ابتدای سوره مریم (س)

در سوره مریم سلام الله علیها در بخش اول سوره، ماجرای شش نفر از انبیاء علیهم السلام مطرح است. شش ماجرا مطرح است. که به نظر ماجرای اصلی، ماجرای عیسی ع است. ماجرای ولادت عیسی علیه السلام است. مقدمه بر این ماجرا، ماجرای ولادت یحیی علیه السلام است. بعد از اون، در داستان و ماجرای ابراهیم علیه السلام، بحث ولادت اسحاق و یعقوب مطرح است. بعد از اون، در ماجرای موسی علیه السلام، ماجرای قرار دادن هارون به عنوان برادر موسی مطرح است. بعد ماجرای اسماعیل صادق الوعد مطرح است که اهلش امر به صلات و زکات میکنه و بعد از اون، ماجرای ادریس مطرح است که به مکانی علی رفعت پیدا می‌کنه. این شش ماجرا مطرح هست.

هبه فرزند و رحمت در 4 ماجرای سوره مریم (س)

در چهار ماجرای اول بحث قرار دادن کسی برای اون نبی یا اون بزرگوار که مریم سلام الله علیها باشه، مطرح هست. در ماجرای اول بحث قرار دادن یا بحث هبه کردن یحیی علیه السلام است. در ماجرای زکریا علیه السلام بحث هبه کردن یحیی است. در ماجرای مریم س، بحث هبه کردن عیسی ع است. در ماجرای ابراهیم علیه السلام بحث هبه کردن اسحاق و یعقوب. در ماجرای موسی علیه السلام بحث هبه کردن اخاهُ، هارون، مطرح است. در سه ماجرای اول بحث فرزند، مطرح هست. در ماجرای چهارم بحث برادر او مطرح است. بحث اخاهُ، مطرح است. در ماجرای پنجم و ششم بحث هبه کردن مطرح نیست. بحث دیگری مطرح است که مربوط به این ماجراهاست و مربوط به ماجرای عیسی علیه السلام هست. در هر چهار ماجرای اول این هبه کردن از رحمت خداوند است. در بحث یحیی ع ذکر رحمت رب. در بحث عیسی ع،رَحْمَةً مِّنَّا . در بحث ابراهیم ع، وَ وَهَبْنا لَهُمْ مِنْ رَحْمَتِنا . در بحث موسی ع وَ وَهَبْنا لَهُ مِنْ رَحْمَتِنا .

حالت دروی و اعتزال در 4 ماجرا در سوره مریم (س)

در هر چهار ماجرا یک بحث دور شدن از دیگران، فاصله گرفتن از دیگران، در یک جای خاصی بودن مطرح است. در بحث زکریا إِذْ نَادَى‏ رَبَّهُ نِدَاءً خَفِيًّا . در بحث مریم س وقتی ازشون کناره گرفت به مکان شرقی، فَاتَّخَذَتْ مِن دُونِهِمْ حِجَابًا . در بحث ابراهیم علیه السلام، فَلَمَّا اعْتَزَلَهُم‏ ، وقتی از آنها کنار گرفت. وقتی ابراهیم علیه السلام از آنها و از آنچه که آنها عبادت می کردند، کناره گرفت، اعتزال کرد. و در ماجرای موسی ع وقتی که از جانب طور اَیمَن برای او ندایی آمد و او به آن سمت رفت، وَ قَرَّبْناهُ‏ نَجِيًّا ، و در حالت قرب بسیار، در حالت یک نزدیکی بسیار، یک نجواهای شکل گرفت.