آنگاه که از غیر الله بریدی، ولایت سبب می شود که کهف تو را در برگیرد
فی غیر ِالله، اِلی الکهف و فِی الکهف، سه موقعیت مکانی سلوک الی الله
یک موقعیتی داریم قبل از کهف، موقعی که، زمانی که در دنیا و در فضای غیر الله، شما اراده میکنید، عزم میکنید به توفیق خدای متعال، به سوی سلوک خدا، سلوک میکنید، اهل کتاب الله میشوید، از کتاب الله بهره میبرید و توفیق پیدا میکنید مدام هدایتهای شما افزوده میشه، حالتی که و موقعیتی که برای اصحاب کهف بود. بعد، یک دوره بینابین داریم به سوی کهف و بعد از اون یک دورهای داریم، درون کهف. پس یک زمانی است شما در واقع فی غیر الله هستید ولی الی الله هستید و در سلوک الی الله هستید، یک زمانی هست که شما الی کهف هستید، یک زمانی هم هست که شما فِی الکهف هستید.
کهف همچون یک پوشش، افرادی که از غیر خدا بریده اند را در بر میگیرد
در این دوره الی کهف، داستان خودش است، موضوعات خودش حاکم است، یک دوره مهمی است. کسی سرخود نمیتونه بره بسوی کهف. الی کهف رفتار متکی به خود فرد نیست. از جمله آیات مربوط، آیه ۱۶ سوره کهف است، وَ إِذِ اعْتزَلْتُمُوهُمْ وَ مَا يَعْبُدُونَ إِلَّا الله حالا که از غیر الله فاصله گرفتهاید، حالا که غیر الله رو رها کردید، حالا که دست از غیر الله کشیدید، حالا که دیگه عبادت غیر الله نمیکنید، پس، مطلب اینطور هست،فَأْوُاْ إِلىَ الْكَهْف راه کهف به سوی شما باز شد. الی کهف حرکت کنید، یک جوری الی کهف حرکت کنید که انگار کهف میخواهد شما را در پوشش خودش بگیره. ببینید مطلب این نیست که مثلاً سیروا الی الکهف، مطلب این نیست که اذهبوا الی الکهف، مطلب این است،فَأْوُاْ إِلىَ الْكَهْف . اصحاب کهف اینجا با مفهوم اَوَیَ، با مفهوم أَوُا، به سوی کهف حرکت میکنند. مطلب اذهبوا الی الکهف نیست. با این مفهوم، با این معنا به سوی کهف کشیده میشوند و حرکت میکنند و اذن حرکت پیدا میکنند، راه به سوی کهف براشون باز میشه، این مطلب مهم هست. اینکه در آیه دهم سوره کهف میفرمایدإِذْ أَوَى الْفِتْيَةُ إِلىَ الْكَهْف وقتی که این مردان بسوی کهف رفتار مربوط را انجام دادند، رفتار با مفهوم أَوَىَ رو انجام دادند، این، اینطور نبوده که اینها خودشون سر خود انجام بدهند، این راه براشون باز شد، در آیه ۱۶ این رو میفرماید. یک کسی هست، یک کسی هست که راه رو براشون داره باز میکنه، میفرماید،فَأْوُاْ إِلىَ الْكَهْف این کیه؟ یک گروهی به اسم اصحاب کهف بودند و با قومشون، با قوم غیر خدایی و الههای غیر خدایی، الههای به جز الله، برخورد داشتند، رفتار کردند، از جمله در آیه چهاردهم و پانزدهم این مطالب مطرح است. آیه شانزدهم میفرمایدوَ إِذِ اعْتزَلْتُمُوهُمْ وَ مَا يَعْبُدُونَ إِلَّا الله یک کسی داره اینها را مخاطب قرار میده، حالا که شما در این قوم گمراه و منفی جدا شدید و اعتزال کردید از آنها و از آنچه آنها عبادت میکردند اعتزال کردید، حالا که این کار را کردید، من تایید کردم شما این کار را کردید، این تایید خداست،فَأْوُاْ إِلىَ الْكَهْف پس با این رفتار بروید به سوی کهف، پس اینگونه الی کهف باشید. این جا کسی هست که به سوی کهف سوق میده، اذن ورود به کهف میده، راه به سوی کهف رو باز میکنه.
ولایت شما را به کهف می کشاند اگر مثل یک حباب از هرچه غیر خدایی است رها شوید
زمانی که دیگه هیچ چیزی از غیر الله به شما دیگه وصل نیست و شما به هیچ چیزی غیر الله وصل نیستید،وَ إِذِ اعْتزَلْتُمُوهُمْ وَ مَا يَعْبُدُونَ إِلَّا الله رها، مثل یک حبابی که دیگر رها شده و به هیچ چیزی وصل نیست، به هیچ چیزی غیر الله، وابستگی به هیچ شیئی از اشیای غیرالله نداره، همه چیز از او جدا شده و او از همه چیز جدا شده، از همه اشیایی که غیر خدا هستند، ولایت اینجا پررنگ میشه، اینجا سرزمین ولایت است. ببینید وقتی میفرمایدوَ إِذِ اعْتزَلْتُمُوهُمْ وَ مَا يَعْبُدُونَ إِلَّا الله اگر این اتفاق در شما افتاد، اینجا سرزمین ولایت است، اینجا ولایت اثرگذار میشه، اینجا ولایت پررنگ میشه. اون چیزی، اون شیئی، اون مفهومی کهفَأْوُاْ إِلىَ الْكَهْف رو رقم میزنه، مفهوم ولایت است. آیا ما اینطور هستیم؟ آیا اون ولی عالم وقتی به ما نگاه میکنه، میتونه این رو بگه، بگه الان اینها این هستند، چی؟وَ إِذِ اعْتزَلْتُمُوهُمْ وَ مَا يَعْبُدُونَ إِلَّا الله اینها این طور هستند. اینها آزادِ آزاد از همه غیر الله هستند. بله این زمان آغاز الی کهف است، نه زمان فی الکهف، ها، بعد از الی کهف، موقعیت فی الکهف است. موضوع دیگه اینجا دست خدای متعال است و وقتی این اذن الی کهف، داده میشه، البته آنها باید رفتار کنند، بحث الی کهف یک اذن داده میشه، راه باز میشه ولی این حرکت باید وجود داشته باشه، اون حرکت چی هست؟ أَوُا الی کهف، این ساده نیست.