مجموعه رفتارهای خداوند برای اصحاب کهف و رفتار های خود ایشان قبل از ورود به کهف و در دوران کهف

تقسیم رفتارهای اصحاب کهف و خداوند به قبل از ورود به کهف و در دوران کهف

در ماجرای اصحاب کهف مجموعه‌ای از رفتارها از جانب اصحاب کهف و خدای متعال است، قبل از ورود به کهف و مجموعه‌ای از رفتارها از جانب خدای متعال و از جانب اصحاب کهف است، در دوران کهف.

مواجه شدن اصحاب کهف با قائل - که می تواند خود خداوند باشد - یا قائلانی از سوی خداوند قبل از ورود به کهف

در قبل از ورود به کهف، اصحاب کهف در نظام خدایی با قائلانی مواجه هستند، ۱- با رب و افعال رب و دوم با قائلی که می‌تواند رب باشد یا شخصی از جانب رب که در آیه ۱۶ سوره کهف با اصحاب کهف مکالمه دارد، آنجایی که می‌فرماید إِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَ ما يَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ اینجا هم یک قائلی وجود دارد. این قائل خدای متعال باشد یا شخصی از جانب خدای متعال، یعنی در نظام خدا و از جانب خدای متعال، افعالی برای این اصحاب کهف انجام میشه.

دو فعل ( ازدیاد هدایت و ربط قلوب) و یک امر ( مأوی گرفتن الی الکهف) از سوی خداوند برای اصحاب کهف

دو تا فعل مشخصاً هست وَ زِدْناهُمْ هُديً ، وَ رَبَطْنا عَلي قُلُوبِهِمْ دو تا فعل که مشخص انجام می‌شود و یک رفتار دیگر یک اذن ورود است، یک قول است، قولی که امر است، امری که اذن است، راه برای آنها باز می‌کند و آن در آیه شانزدهم مطرح است. در قبل از آیه شانزدهم خدای متعال برای این اصحاب، فعل انجام می‌دهد در قالب دو عنوان وَ زِدْناهُمْ هُديً ، وَ رَبَطْنا عَلي قُلُوبِهِمْ

چگونگی مأوی گرفتن الی الکهف توسط اصحاب کهف

ببینید این دو فعل را خدای متعال انجام می‌دهد وَ زِدْناهُمْ هُديً ، وَ رَبَطْنا عَلي قُلُوبِهِمْ ، یعنی نمی‌فرماید که زیاد کنید هدایتتان را، نمی‌فرماید که ربط بدهید قلوبتان را، می‌فرماید من زیاد کردم، من ربط دادم قلوب شما را، ولی نمی‌فرماید بروید آن کار را بکنید، می فرماید من این کار را می‌کنم و کردم. در آیه شانزدهم خدای متعال می‌فرماید که فَأْوُوا إِلَي الْكَهْفِ مأوا بگیرید الی کهف، اینجا یک امر خداست، یک فتح باب است، خدای متعال در واقع با این امر اذن داد و فتح باب کرد که اصحاب کهف یک فعلی را انجام بدهند و آن فعل مأوا گرفتن بود الی کهف. بله پس ماجرای اصحاب کهف در قبل از ورود به کهف با این گونه از رفتارهای از جانب خدای متعال و اولیای خدای متعال همراه هست و به این شکل اصحاب کهف مأوا گرفتند، الی کهف.

اعتزال اصحاب کهف به منزله عبور از گام اول توحید

اینجا یک نقطه مرتفعی است، شاید بشود گفت که گام اول توحید را اصحاب کهف پشت سر گذاشتند. آن اعتزال یعنی عبور از گام اول توحید یعنی موفق شدن و سرافراز شدن در گام اول توحید.

عدم توجه اصحاب کهف به غیر الله با تحول سمع و بصر و فؤاد ایشان در درون کهف

سیر بعدی اصحاب کهف از زمانی است که در کهف قرار می‌گیرند، یک فضای جدید، یک سمع و بصر و فواد جدید. به محض ورود در کهف خدای متعال می‌فرماید فَضَرَبْنا عَلَي آذانِهِمْ سمع آنها از کل غیر گرفته شد، توجه به کل غیر الله و کاملاً این افراد در اختیار خدای متعال قرار گرفتند.

ازدیاد هدایت قبل از ورود به کهف و هدایت در محضر ولیّ مرشد در درون کهف

قبل از کهف هدایت مطرح است وَ زِدْناهُمْ هُديً بعد از کهف و درون کهف هم هدایت مطرح است ذلِكَ مِنْ آياتِ اللَّهِ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ ، هدایت در محضر ولیّ مرشد. در دوران قبل از کهف خدای متعال هدایت‌های آنها را زیاد کرد، معادل همین را کجا می‌بینیم؟ در دوران فی الکهف خدای متعال فضایی آماده کرد که آنها دوره حضورشان در کهف، دوره حضور قبل از بعثشان در کهف زیاد بشود وَ ازْدَادُوا تِسْعاً .

مشیت از درس های مهم ماجرای اصحاب کهف است

از درس‌های اصحاب کهف در دوران کهف، بحث مشیت خداست که خدای متعال در آیه ۲۳ و ۲۴ به این مطلب اشاره دارد.