ارتباط نظام حمد ، درجات حیات و حرکت در مسیر توحید
طبق آیه 25 سوره لقمان باید نسبت به الله خالق آسمانها و زمین علمِ ( الحمد لله ) داشت
ارتباط بحث حمد و حیات، ارتباط بحث حمد و الحی. در چند آیه قرآن این بحث مطرح است از جمله آیه ۲۵ سوره لقمان و آیه ۶۳ سوره عنکبوت. در آیه ۲۵ سوره لقمان میفرماید که وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ ، اگر از آنها بپرسی که چه کسی آسمانها و زمین را خلق کرده، قطعاً خواهند گفت، قطعاً میگویند الله، خب ادامه این آیه جای سوال است، اینکه چه؟ خدای متعال به رسول الله میفرماید که قُل ، تو بگو الْحَمْدُ لِلَّهِ ۚ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ ، بلکه اکثر آنها نسبت به چی؟ به آن مطلبی که تو میگویی علم ندارند، نسبت به الحمدلله علم ندارند، ممکنه نسبت به اینکه خدا آسمانها و زمین را خلق کرده است، دانش داشته باشند، علم داشته باشند و این را بدانند، این را پاسخ بدهند که الله آسمانها و زمین را خلق کرده، لکن اکثر آنها نسبت به الحمد لله علم ندارند. در چه بحثی علم ندارند نسبت به الحمدلله؟ در همین بحث مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ ، این مقولات باید به هم مربوط باشد، اینطور نیست که خدای متعال بفرماید که اگر از آنها بپرسی که چه کسی آسمانها و زمین را خلق کرده، آنها پاسخ میدهند الله، بعد خدای متعال یک مطلب دیگری بیربط به این مطرح کند بگوید تو این رو بگو آنها اکثرشان نسبت به این علم ندارند، خب چه ربطی داشت، الان موضوع این است، موضوع چیه؟ موضوع این است که اگر از آنها بپرسی چه کسی آسمانها و زمین را خلق کرده؟ پاسخ میدهند الله، ولی در همین مقوله خلقت آسمانها و زمین، در همین رابطه با اللهی که آسمانها و زمین را خلق کرده است، یک علمی ندارند، اکثرشان این علم را ندارند و آن چیست؟ الحمدلله. این مقوله مهم است، باید نسبت به الله خالق آسمانها و زمین، یک معرفت و یک علم داشت و آن علم چیست؟ الحمدلله.
طبق آیه اول سوره انعام عدم معرفت الحمدلله در برابر الله خالق آسمان ها و زمین سبب کفر خواهد شد
آیا این مطلب رو جای دیگری هم در قرآن هست؟ همین مطلب در سوره انعام است، سوره انعام با همین آیه آغاز میشود، بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ ، نسبت به الله خالق آسمانها و زمین، اللهی که خلق کرد آسمانها و زمین را باید با یک معرفت وارد شد، باید یک معرفت داشت، و آن معرفت چیست؟ الحمدلله. الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ جَعَلَ الظُّلُماتِ وَ النُّور ، اللهی که خلق کرد آسمانها و زمین را و اللهی که جعل کرد ظلمات و نور را میفرماید الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ جَعَلَ الظُّلُماتِ وَ النُّور ، اگر این معرفت نباشد، یک سری افراد دچار یک سری افعال میشوند، این افراد کی هستند؟ الَّذِينَ كَفَرُوا، ثُمَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ ، آن کسی که این معرفت را نسبت به الله ندارد، اولاً بستر کفر برایش هست، دوماً میشود چی؟ بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ . بله همین طوری که ملاحظه میکنید این مفهوم در ابتدای سوره انعام مطرح است که الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ جَعَلَ الظُّلُماتِ وَ النُّور ، اینکه شما بدانید که خدای متعال آسمانها و زمین را خلق کرده، کفایت نمیکند، بلکه باید یک مفهوم را و یک معرفت را قائل باشید و آن معرفت الحمدالله است. اگر این معرفت نباشد چه میشود؟ سرانجام این افرادی که این معرفت را ندارند، میشود الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ .
اکثر مردم نسبت به معرفت الحمدلله علم نداشته و تعقّل نمی کنند
بله در آیات ۲۵ سوره لقمان و ۶۳ سوره عنکبوت، یک چنین نگاهی به جایگاه الحمدالله مطرح است، اینکه شما قائل باشید که خالق کیست، خالق آسمانها و زمین کیست کفایت نمیکند، شما از شرک خارج نمیشوید، شما از کفر خارج نمیشوید، و به معنای این نیست که شما موحد شدهاید. توحید به معنای قائل بودن به اینکه الله خالق آسمانها و زمین است، الله رازق است، الله نازل کننده باران از آسمان است، الله احیا کننده زمین و اشیاء مختلف بعد از موتشان است، نیست، توحید به این معنا نیست، بلکه این دانسته را باید، کدام دانسته؟ اینکه الله فاعل این موضوعات هست را، باید در معرفت الحمدلله فهمید، علم کرد، تعقل کرد. لذا خدای متعال میفرماید اگر از آنها این موضوعات را بپرسی آنها قطعاً پاسخ میدهند که الله، تو بگو الحمدلله، و به خاطر اینکه آنها این معرفت را ندارند، خدای متعال میفرماید بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْقِلُونَ ، یا میفرماید بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلُمونَ . لا يَعْقِلُونَ چرا؟ به خاطر معرفت الحمدالله، به خاطر عدم معرفت به الحمدلله. لا يَعْلُمونَ چرا؟ به خاطر عدم معرفت به الحمدلله.
در نظام معرفتی الحمدلله به دنی بودن و لهو لعب بودن حیات دنیا و پایدار بودن حیات آخرت پی خواهیم برد
در همین دو بخش از این دو سوره بحث شد که ماجرای این نگاه به حمد چرا، و چه خاصیتی دارد، یکی از تبعات این حمد، یکی از تبعات معرفت الحمدلله در همین سورهها مطرح است در آیه ۶۴ و ۶۵ سوره عنکبوت مطرح است و آن بحث احیا شدن است، و آن بحث ارتفاع درجات حیات است، میفرماید بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْقِلُونَ وَ ما هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا لَهْوٌ وَ لَعِبٌ ۚ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوانُ ۚ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ ، در آیه ۶۳ میفرماید قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ ۚ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْقِلُونَ ، بلکه آنها عقل ندارند، تعلق نمیکنند. مطابق آیه ۲۵ سوره لقمان بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلُمونَ ، اکثرشان علم ندارند، علم ندارند که تعقل نمیکنند. خب باید به چه چیزی علم داشته باشند؟ پاسخ اول، باید علمشان ذیل معرفت الحمدلله باشد، در بستر الحمدلله باید عالم بشوند، اینها در بستر الحمدلله عالم نشدند، از اینها سوال بپرسی چه کسی آسمانها و زمین را خلق کرده؟ پاسخ میدهند الله، ولی معرفتشان و این پاسخشان مبتنی بر معرفت الحمدلله نیست، پس اکثرشان علم ندارند، پس اکثرشان تعقل نمیکنند، باید این معرفت در بستر الحمدالله باشد. اگر در بستر الحمدلله باشد علم پیدا میکنند، اگر آن علم را پیدا کنند به چه میرسند؟ آیه ۶۴ سوره عنکبوت.؟ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ ، اگر اینها عالم بشوند به چه میرسند؟ به این معرفت میرسند که هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا ، این حیات بسیار دنی، لهو و لعب است و دار آخرت هست که حیاتش پایدار، حیاتش مرتفع و دارای درجات است، چه چیزی آنها را به این علم میرساند؟ اینها در چه فضایی و در چه نظام معرفتی به این علم رسیدند؟ در نظام معرفتی الحمدلله. یک کسی پاسخ میدهد به این سوال که چه کسی خالق آسمانها و زمین هست؟ پاسخش این است میگوید الله، و لیکن همچنان در حیات دنیا به صورت لهو و لعب باقی میماند و هیچ تحولی در حیات او ایجاد نمیشود، چرا؟ به خاطر اینکه معرفت او به الله در نظام معرفتی الحمدلله نیست.
نظام معرفتی الحمدلله سبب حرکت به سوی حیات علیا و حرکت در توحید می شود
الان یک مطلب از الحمدلله فهمیدیم، الحمدلله و نظام معرفتی الحمدلله چیزی است، موضوعی است که در انسان یک حرکت ایجاد میکند، حرکت به سوی حیات بالاتر، حرکت به سوی حیات علیا، حرکت از حیات دنیا به سوی درجات بالاتر حیات. انگار الحمدلله موتور حرکت در توحید است. الحمدلله شوق حرکت است، میل حرکت است، قلب حرکت توحیدی است.
دانسته های در مورد خداوند بدون معرفت به نظام الحمدلله ارزشی نخواهد داشت
بدون الحمدلله ولو اینکه فرد بداند که خدا خالق آسمانها و زمین است، خدا رازق است، خدا نازل کننده باران است، خدا است که بسیاری از افعال را دارد، بدون معرفت الحمدالله این فرد در یک موقعیت درون دنیا متوقف است، حرکتی اتفاق نمیافتد، الی اللهی وجود نخواهد داشت، بدون حمد این حرکت وجود نخواهد داشت، بدون معرفت حمد تمام دانستههای از خدای متعال، یک انسان را از حیات دنیا، یعنی از حیات دنی زیاد خارج نمیکند، بدون معرفت حمد اگر شما خروار خروار دانسته داشته باشی از توحید خدا، از مقامات خدا، از اسماء خدا، از افعال خدا، لکن در دنیا گرفتار لهو و لعب باقی میمانی.