طی طریق اعتزال همزمان است با طی طریق جار الله و در نهایت قرار گرفتن در مأوا

در بحث جارالله، ما باید مسیر را کج کنیم به سوی صراط خدا، مسیر زندگی‌مون رو باید مایل کنیم به سوی صراط خدا، مسیر زندگی را باید مایل کنیم به سوی قرآنی شدن، در این حین، اعتزال وجود دارد، یعنی باید از بعضی از موضوعات جدا شد، آنچه که موجب این است که من و شما قرآنی نشویم، آن را باید جدا کنیم، نمی‌شود به سوی جارالله رفت بعد متصل بود به چیزی که مانع قرآنی شدن است، این دوتا نمی‌شود. باید یکسری بندها را از پا جدا کرد. هرکسی در زندگیش نگاه می‌کند برخی از اینها مشهود است، اینها رو می‌بیند، برخی‌ها مشهود نیست، حالا باید با مداقه و مشورت و موضوعاتی از این دست، آنها را پیدا بکنه، ولی برخی مشهود هست در زندگی، آقا فلان موضوع مانع من هست در قرآنی شدن، در کلام اللهی شدن، آنها را باید جدا کرد، آنها را باید برید. آنقدر باید این برش‌ها انجام بشود، بحث اعتزال و بحث جارالله دو روی یک سکه هستند، شما اعتزال رو انجام می‌دهید، جارالله اضافه می‌شود. طی طریق جارالله، مسیر طی طریق اعتزال است. جارالله کامل بشود، اعتزال کامل شده. آن موقع مطرح می‌شود که حالا که وَ إِذِ اعْتزَلْتُمُوهُمْ وَ مَا يَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ فَأْوُاْ إِلىَ الْكَهْفِ حالا که اینطور شدید، حالا که همه آنها را کنار گذاشتید، حالا که چیزی غیر الله در زندگی شما وجود ندارد فَأْوُاْ إِلىَ الْكَهْفِ . آن موقعی که یک چیزی، یک بندی، یک اتصالی به غیر الله، یک اتصال عبادت گونه‌ای به غیر الله در زندگی انسان وجود دارد، آن موقع نمی‌تواندفَأْوُاْ إِلىَ الْكَهْفِ اتفاق بیفتد، اینها را باید توجه کرد.