قائم شدن، آتیة بودن، ویژگی لاریب فیها و ارتباط با زمان از نکاتی است که در مورد بحث الساعة از قرآن برداشت می شود

دعوت به کسب معرفت نسبت به السّاعة

نکاتی در مورد بحث الساعه. اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم، چند نکته در مورد بحث الساعه وجود دارد که پله پله به این نکات توجه کنید تا انشاالله خدای متعال ما را به لحاظ معرفت به یک معرفت دقیق‌تری برساند. آیات مختلفی در قرآن در مورد بحث الساعه، یعنی از ریشه سَوَعَ آیات قرآن را که دنبال کنید ۴۴ آیه داریم که حدود ۴۹ بار ریشه سوع در آن آیات به کار رفته، تقریبا همه آیات بحث ساعةاست و یک آیه هم بحث سُباع است، سُباع هم ماجرایی است ظاهرا در دوران نوح علیه السلام و از جمله بت‌هایی بوده که قوم نوح از آن بت پیروی می‌کردند، از جمله غیر الهی بوده که قوم نوح از آن پیروی می‌کردند و به دنبال عبادت آن بودند. تعدادی از واژه‌های ساعة هم واژه‌هایی است که از قول افراد مختلف مطرح است ولیکن عمده بحث ساعة مربوط به بحث الساعة است که مد نظر خدای متعال است و انسان‌ها دعوت شدند به اینکه به معرفت الساعه پی ببرند و آن موضوع را داشته باشند.

انسان ها باید به قائم شدن الساعة باور داشته باشند

چند ویژگی برای الساعه مطرح است، 1- اینکه الساعه باید قائم بشود، یَومَ تَقُومُ السَّاعه ، الساعه قائمه بشود و این یک معرفت مهم است و افراد باید به این باور رسیده باشند که الساعه قائمه می‌شود. ایراد آن فردی که در سوره کهف مطرح است، آن فردی که دو باغ داشت، دو جنت داشت و جناتش از بین رفت، از پایه‌ای‌ترین ایراداتش این بود که وَ ما أَظُنُّ السَّاعَةَ قائِمَةً ، یعنی باورش این بود که من باور ندارم که الساعه قائمه بشود، همین ایراد، می‌شود دو ریشه رفتاری که هرچند دو جنت داشت ولی جناتش از بین رفت، این فرد چرا این بحث را مطرح می‌کند؟ چرا مطرح می‌کند که من باور ندارم که الساعه قائم بشود؟ خب یک بحث، بحث قائم شدن الساعه است که انسان‌ها باید به این باور برسند، اگر این باور را نداشته باشند، این باور یک جایی خودش را بسیار نشان می‌دهد، اگر این معرفت به قائم شدن الساعه را نداشته باشند، یک جایی حتی اگر دستاوردهای بزرگ هم داشته باشند، ریزش می‌کنند و همه چیز را از دست می‌دهند.

( آتیة ) و (لاریب فیها) از ویژگی های السّاعة است

مطالب دیگری در مورد الساعه، مثل اینکه الساعه آتیة ، الساعه آمدنی است ، مثل لا ریب فیها ، در الساعه ریبی وجود ندارد.

از ماجرای اصحاب کهف هم می توان برداشت کرد که السّاعة ماجرایی است مربوط به زمان

نکته دیگری که در مورد الساعه، ارتباط مفهوم الساعه و زمان است، الساعه هرچه که هست مربوط به زمان است، الساعه مربوط به مکان نیست، توجه کنید الساعه مربوط به مکان نیست، الساعه مربوط به اشیای مختلف نیست، الساعه مربوط به زمان است، موضوعی است مربوط به زمان، موضوعی است از جنس زمان، و این مطلب هم مهم است، بحث زمان برای خدای متعال و در نظام خدای متعال بحث بسیار مهمی است. در همین سوره کهف موضوع زمان مهم است، در ماجرای اصحاب کهف خدای متعال می‌فرماید این افراد را بردیم در یک جایی به اسم کهف، در کهف این‌ها را به یک حالت خاصی بردیم، خب در آن حالت حکمت‌های خودش را دارد، اهداف خودش را دارد، ولیکن می‌فرماید این‌ها را مبعوث کردیم، ثم بعثناهم، آنها را مبعوث کردیم، لِنعلمُ ایُّ الحزبین احصی لما لبثوا امدا ، برای اینکه علم پیدا کنیم ببینیم که کدام یک از این دو گروه توانستند احصا کنند مدت زمانی که آنجا بودند را، معلوم می‌شود که زمان مهم است، یکی از کلاس‌های این اصحاب کهف بوده.

حق بودن وعده خداوند و ویژگی ( لا ریب فیها ) نسبت به الساعة دو معرفت از ماجرای اصحاب کهف است

در همین ادامه بحث می‌فرماید که وَ كَذلِكَ أَعْثَرْنا عَلَيْهِمْ لِيَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ أَنَّ السَّاعَةَ لا رَيْبَ فِيها إِذْ يَتَنازَعُونَ بَيْنَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقالُوا ابْنُوا عَلَيْهِمْ بُنْياناً رَبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قالَ الَّذِينَ غَلَبُوا عَلي أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيْهِمْ مَسْجِداً ماجرای اصحاب کهف که به انتها می‌رسد و مردم با این ماجرا مواجه می‌شوند، خدای متعال می‌فرماید كَذلِكَ أَعْثَرْنا عَلَيْهِمْ ، ما این گونه این بخش از آگاهی را نسبت به آنها ایجاد کردیم و راه باز کردیم که شما نسبت به آن ماجرای اصحاب کهف آگاه بشوید چرا؟ لِيَعْلَمُوا ، برای اینکه مردم و آنهایی که آگاه می‌شوند بدانند، علم پیدا کنند، علم پیدا کنند به چی؟ أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ ، اینکه وعده خدا حق است، و چی؟ وَ أَنَّ السَّاعَةَ لا رَيْبَ فِيها ، نسبت به الساعه یک معرفتی پیدا کنند. ببینید دو تا معرفت باید پیدا بشود، دو تا معرفت باید به دست بیاید از ماجرای اصحاب کهف، این دو معرفت چی هست؟ دوتا علم باید به دست بیاید، دو علم باید به دست بیاید، این دو علم چی هست؟ یک علم نسبت به وعده خدا، یک علم نسبت به الساعه. علم نسبت به وعده خدا چی هست؟ اینکه أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ، علم به وعده خدا، اینکه وعده خدا حق است. دوم دیگه چه علمی نسبت به الساعه؟ نسبت به الساعه علم به اینکه لا ریب فیها. محصول اعثار نسبت به اصحاب کهف در بحث الساعه باید بشود، علم به لا ریب فیها. خود اصحاب کهف یک کلاسی داشتند در خصوص احصا زمان. بله پس یک نکته اینکه الساعه موضوعی است مربوط به زمان.

تفاوت السّاعة و قیامت

نکته دیگر اینکه خدای متعال یک ماجرایی دارد با نام قیامت، یوم قیامة، یوم قیامة الساعه نیست، الساعه قائمه است، قائمه می‌شود در یوم قیامه ولیکن الساعه به معنای قیامت نیست، در یوم قیامت موضوعات مختلفی قائم می‌شوند، مثل یَوم یَقُومُ النَّاس، ناس قائم می‌شود، یَقُومُ الحساب، الحساب قائم می‌شود. برای برخی افراد مثبت وزن اعمالشان قائم می‌شود و برای برخی افراد منفی که اعمالشان حبط می‌شود، در یوم قیامت، وزن اعمال برای آنها قائم نمی‌شود. یوم قیامت یومی است که الساعه هم قائمه می‌شود.