دو موضوع برای اصحاب کهف پس از مبعوث شدن و دو موضوع برای قوم پس از اطلاع یافتن بر اصحاب کهف

مبعوث شدن اصحاب کهف برای آگاهی قوم نسبت به السَّاعَةَ

اگر یکی از اصحاب کهف مبعوث نمیشد، اگر اصحاب کهف یکی از خودشون را مبعوث نمی‌کردند، إِلىَ الْمَدِينَة چه اتفاقی می افتاد؟ اون مطلبی که برای قوم هست اینکه لِيَعْلَمُواْ أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَق وَ أَنَّ السَّاعَةَ لَا رَيْبَ فِيهَا ، برای قوم اتفاق نمی‌افتاد، او باید بیاد. اصحاب کهف با رفتار بعثی که از خودشون داشتند، خودشون از بین خودشون کسی رو بعث کردند إِلىَ الْمَدِينَة، با این بعث اصحاب کهف، از بین خودشون کسی را إِلىَ الْمَدِينَة در ذیل بعثی که خدای متعال اصحاب کهف رو داشت، اون اهالی مدینه، اطمینان پیدا کردند به این که وعده خدا حق است وَ أَنَّ السَّاعَةَ لَا رَيْبَ فِيهَا . یعنی خدای متعال به شکلی اصحاب کهف را به سمت قوم آورد، به شکلی اطلاع از اصحاب کهف به قوم داد، به شکلی قوم را اطلاع داد، علم داد نسبت به اصحاب کهف که در واژه قران هست أَعْثَرْنَا عَلَيهِمْ که این میزان از اطلاع، یک اطلاع جامع نبود. شعور به اصحاب کهف برای قوم ایجاد نشد. قوم بر اصحاب کهف ظهور پیدا نکردند، ظاهرین عَلی اصحاب کهف نشدند. و به این میزان و به این شکل قوم نسبت به اصحاب کهف اطلاع پیدا کردند. این میزان، این شکل از علم و اطلاع رو خدای متعال برای مردم برای قوم ایجاد کرد تا قوم علم پیدا کنند به این که وعده خدا حق است وَ أَنَّ السَّاعَةَ لَا رَيْبَ فِيهَا . به سادگی نه. علم پیدا کنند بر اساس این میزان از اطلاع و یکسری رفتارهایی که باید بین خودشان انجام بدهند. إِذْ يَتَنَزَعُونَ بَيْنهُمْ أَمْرَهُمْ ، مردم یا قوم اونجا چند رفتار را باید دنبال کنند، مثلاً تنازع در بین قوم در خصوص امر اصحاب کهف، در خصوص موضوع اصحاب کهف. ببینید خدای متعال اصحاب کهف رو مبعوث کرد می فرماید لِيَتَسَاءَلُواْ بَيْنهُم ، اصحاب کهف رو به اندازه‌ای، به شکلی، در حدی و به میزانی و به شرایطی به قوم معرفی کرد أَعْثَرْنَا عَلَيهِمْ... يَتَنَزَعُونَ بَيْنهُمْ أَمْرَهُمْ.

تسائل بین اصحاب کهف و بعث یک نفر برای رفتن اِلَی المَدینَه

اصحاب کهف وقتی مبعوث شدند دو کار رو، دو موضوع براشون مطرح بود و باید دنبال می‌کردند لِيَتَسَاءَلُواْ بَيْنهُم ، و موضوع بعدی بعث کردن یک نفر از بین خودشون إِلىَ الْمَدِينَة.

اختلاف قوم اصحاب کهف در ساخت بنا یا مسجد و عدد اصحاب کهف

خدای متعال اطلاعی از اصحاب کهف رو به قوم رسوند، قوم دو کار رو باید انجام بدهند يَتَنَزَعُونَ بَيْنهُمْ أَمْرَهُمْ ، که در خصوص این موضوع به دو دسته تقسیم می شوند، قَالُواْ ابْنُواْ عَلَيهِم بُنْيَانًا رَّبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قَالَ الَّذِينَ غَلَبُواْ عَلىَ أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيهِم مَّسْجِدًا ، 1.قوم در تنازع بین هم در خصوص امر اصحاب کهف به این دو دسته تقسیم می شوند (گروهی بر ساخت بنا و گروهی بر ساخت مسجد پافشاری می کردند) 2. در خصوص عدد اصحاب کهف به چند گروه تقسیم می شوند و اقوال متعددی دارند، سَيَقُولُونَ ثَلَثَةٌ ، يَقُولُونَ خَمْسَةٌ ، يَقُولُونَ سَبْعَةٌ. افراد ناآگاه، افراد قوم که تسلط به این موضوع ندارند و اطلاع پیدا نمی کنند، اون افراد به دو گروه تقسیم می شوند، يَقُولُونَ ثَلَثَةٌ رَّابِعُهُمْ كلْبُهُم، وَ يَقُولُونَ خَمْسَةٌ سَادِسُهُمْ كلْبهُم ، این ها دو گروه هستند، دو گروه از کسانی که اطلاعی و علمی نسبت به امر اصحاب کهف ندارند، و رَجْمَا بِالْغَيْب ، این یک تیری است در تاریکی که می اندازند. وَ يَقُولُونَ سَبْعَةٌ وَ ثَامِنهُمْ كَلْبُهُم و یک گروه دیگر که میگن اینها هفت نفر بودند و هشتمین شون کلب آنها بود. بگو رب من، قُل رَّبى‏ أَعْلَمُ بِعِدَّتهِم مَّا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا قَلِيل ، یک گروه قلیلی این را می دانند.