دغدغه ما باید پرداختن بیشتر به قرآن در مسیری که مورد قبول خداوند است باشد
دغدغه اول نسبت به قرآن، پرداختن بیشتر به قرآن است
خدا رو شکر می کنیم که خداوند توفیق داده کمی به قرآن می پردازیم و از خداوند بسیار ممنون هستیم بابت این موضوع. بسیار باید شکر این موضوع رو به جا بیاریم و البته دوتا دغدغه داشته باشیم یکی اینکه دغدغه اینکه بیشتر بپردازیم. از فرصتهامون بیشتر استفاده کنیم. بیشتر در میدان قرآن باشیم. مدام این تلنگر رو دشته باشیم که من هر چه به قرآن می پردازم بازم کمه و واقعا هم کمه ها. یعنی نه فقط بابت اینکه یه تشویقی یا یه انگیزه ای به خودمون بدیم، این دغدغه رو داشته باشیم. در حقیقت کم هست.
نوع پرداختن رسول الله (ص) و مومنین و متقین در معیت ایشان به قرآن
پرداختن به قرآن رو باید از سید ما رسول الله ص یاد بگیریم. الگو هستند. فردی در تراز رسول الله ص با اون اوصاف به قرآن می پردازه. که گاهی خداوند می فرماید که بابا من این قرآن رو نازل نکردم بر تو که اینقدر به مشقت بیفتی و در تراز اوصافی که برای مؤمنین و متقین کسانی که در واقع در معیت رسول الله ص هستند به قرآن بپردازیم. این باید دغدغه ما باشه. آنقدر که ما می پردازیم اون طرازی نیست که، اون حدی نیست که برای یک شیعه امیر المؤمنین ع، برای یک متبع رسول الله ص مطرح هست. اونقدری نیست که در سطح اوصاف قرآن باشه.
دغدغه دوم قبول رفتار از جانب خداوند است، مانند قبول رفتار ابراهیم (ع) نسبت به بیت الله الحرام از سوی خداوند
و دغدغه دوم، دغدغه صحت، صراط مستقیم و قبول بودن از جانب خداوند باشه. جوری بپردازیم خداوند جوری توفیق بده بپردازیم که همونی باشه که مد نظر خداست. همونی باشه که درسته. همونی باشه که دقیق هست. در صراط مستقیم هست و مورد قبول خداست. خداوند شکر می کنه، خداوند تشکر می کنه از اون رفتار شما. مورد قبول واقع میشه و تشکر می کنه. یعنی باید مورد اقبال خدا قرار بگیره نه مورد ادبار خدا. شما رفتار می کنی خدا پشت نکنه. خدا روی بر نگردونه بلکه مورد اقبال قرار بگیره. ابراهیم ع اون سطح از رفتار رو انجام داده، بحث رفتارهای بزرگی که در دوران مربوط به کعبه انجام داده، بیت الله حرام. رفتار رفتار بزرگی هست. فعل بزرگی انجام داده. از هر کسی برنمی آید اونجا می فرماد که، ربنا تقبل منا. وَ إِذْ يَرْفَعُ إِبْراهيمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَ إِسْماعيلُ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا . وقتی که این کار را کردن، وقتی که این رفتار رو در مورد خانه خداوند انجام دادن گفتن که رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا . خدایا از ما قبول کن. بله این باید یکی از دغدغه های ما باشه. مسیر صحیح مسیر خدایی و قبول خدا. قبول شدن از جانب خدا. بله ما بزودی از دنیا خواهیم رفت و اون چیزی که برای ما باقی می مونه، اون چیزی که همراه ما هست، آنی است که مقبول خداوند واقع شده. اونی است که خداوند بهش توجه داره. اونی است که خداوند بهش رو کرده. بله این هم باید یکی از دغدغه هامون باشه.
از موقعیت مرگ که نگاه کنیم دنیا و بسیاری از امورات دنیایی یک بازی محسوب می شود
وقتی در موقعیت مرگ قرار می گیریم و از موقعیت مرگ به قبل نگاه کنیم، قبلش همش بازیِ. بسیاری از رفتارها بسیاری از کارها، بسیاری از موقعیتها، بسیاری از نشست و برخاستها همش بازی بوده و سرکاری بوده. شما تصور کنید یه مسیر صافی رو در حال حرکت هستی، این تو دنیا اتفاق می افته، شما میری موقعیت مرگ کجاست؟ موقعیتی که این مسیر صاف تمام میشه. به نقطه آخر میرسه. نقطه آخر چیه؟ ادامه نداره. یا پرتاب شدن به پایین هست، یه راه هست اون پایین ها، شما در اون نقطه آخر راه وقتی نگاه می کنید ادامه راه کجاست؟ یک راه هست اون پایین ها وقتی نگاه می کنی به اون عمق نگاه می کنید می گی ادامه راه رفته پایین. باید بپری پایین. یه راه هم هست که از اون بالا داره میره. وقتی در دنیا حرکت می کنی در موقعیت مرگ راه قطع می شه، تبدیل به دو راه میشه. با قطع شدگی یک راه در اون بالاست و با قطع شدگی یک راه در اون پایین. شما بالا نمی تونی، پایین هم نمی تونی ولی می افتی پایین چون راه تمام میشه. شما در واقع می افتی پایین بالا هم که نمی تونی بری. مگر از قبل توشه ای برداشته باشی که شما رو بالا برده باشه. شما رو اهل اون راه بالا کرده باشه. در واقع شما رو بالا برده. بعد به موقعیت مرگ میرسی می بینی راه ادامه داره. به عقب نگاه می کنی می بینی راهی که در دنیا بود خیلی پایین هست. برخی ها از دنیا که خارج می شن به عقب که نگاه می کنن دنیا خیلی بالاست. اونها اومدن پایین. بسیاری از موضوعاتی که تو دنیا هست در اون نقطه به مصابه یک بازی هست. شغل، زن، بچه، رفیق، کار، ماشین، خونه، تغییرات، ماشینم رو عوض کنم، خونه ام رو عوض کنم. این رو بخونم این رو نخونم. مقایسه ها من بهترم اون بهتره. من اینجا باید سرپرست اون باشم همه یه بازیِ. در اون موقعیت اینها همه بازی هستن. آنچیز که تو را بالا می بره در اون راه بالا قرار می ده، بازی نبوده. ممکنه بفرمایید که خوب بالاخره نمی شه زندگی نکرد. باشه شما این رو اینجا می فرمایید. برو در موقعیت مرگ وایستا حرف بزن. عرض می کنیم بعضی از موضوعات ممکنه در دنیا در اثنای زندگی به چشم ما به زعم ما بازی نیاد. باید بری در موقعیت مرگ وایستی اون موقع نگاه کن. بازی هست یا نه؟
پرداختن به قرآن هم اگر در مسیر صحیح نباشد ممکن است بازی محسوب شده و مورد قبول خداوند واقع نشود
بله انشاالله خداوند توفیق بده که ما در دنیا سرگرم بازی و سرگرمی نباشیم بلکه به قرآن بپردازیم، بیشتر بپردازیم، دقیق بپردازیم، به گونه ای بپردازیم که مقبول خداوند باشه و مقبول خداوند واقع بشه. اگه این رو نریم، تا آخرین جمله ای که عرض شد نریم بازی بوده. پس به موقعیت مرگ برسیم می گیم سرکاری بوده. همش بازی بوده. به قرآن پرداختم، آره اونی که به قرآن نپرداخته یا در مسیرهای یا در موضوعات قرآنی و خدایی و اهل بیتی ع نبوده که اصلا هیچ ما با اون کاری نداریم اصلا. می گیم اگر در میدان قرآن هستی به قرآن بپردازی گامهای بعدیش نباشه، شما سرگرم بازی بودی. به قرآن بپردازی مسیر دقیق نباشه بازم سرگرم بازی بودی. به قرآن بپردازی سعی کنی در مسیر دقیق هم بری، مقبول خدا واقع نشه. ولی این دوتا با هم در رابطه هستن. انشاالله که اینطور هست شما در مسیر دقیق باشی مقبول خدا هم واقع میشه. اگه مقبول خدا واقع نشه بازم سرگرم بازی بودی. لزوما اینطور نیست که حتما شما یک راه صحیحی رو بری مقبول خدا واقع بشه. مثلا آیه می فرماد، وَ إِذْ يَرْفَعُ إِبْراهيمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَ إِسْماعيل . کار درستی کردن یا کار اشتباهی بود. مسیر خدایی بود یا نبود؟ بود ولی می فرماد ربنا بعد از انجام این کارها. رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا، از ما قبول کن. بخاطر این کار ما اقبال کن. به خاطر این کار به ما رو کن. روی بیشتر کن به ما. به کارمون رو کن. به این فعلی که انجام دادیم رو کن. به خودمون رو کن. تو رو نکنی عالمی بیان بگن عجب کار بزرگی انجام دادی و واقعا هم کار بزرگی باشه. واقعا هم کار خدایی باشه، در مسیر در زمره کارهای خدایی تلقی بشه ولی اگه تو رو نکنی، تو اقبالی به کار نکنی فایدش برای ما چی بوده. فایده اش این بوده که خوب همه ازت تعریف کردن. فایده اش این بوده که تو جزای خیری گرفتی. فایده اش این بوده که تو از جهنم نجات پیدا کردی. می فرماد نمی خوام. تَقَبَّلْ مِنَّا . به ما رو کن. تقبل منا یعنی خودت رو می خوایم. وجه خودت رو می خوایم. رو کردن خودت رو می خوایم. در یه ترازی قبول شدن از جانب خداوند بزرگترین پاداش هست. بهترین پاداشهاست. از خدا می خوام که خداوند توفیق بده در راه قرآن باشیم. در راه قرآن اهل بیتی ع. قرآن در معرفت اهل بیت ع. چون اهل بیت ع برای ما معیار هستن. معیار مسیر صحیح قرآن هستن. در قرآن اهل بیتی ع باشیم و در این مسیر هر روز مسیرمون دقیقتر و منطبق تر با صراط مستقیم باشه و مقبول درگاه خداوند قرار بگیره.