در شکر، وجود نعمت در رابطه با خداوند اهمیت دارد ولی حمد توجه خالصانه به خداوند است وخود خداوند اصالت دارد نه آن نعمت
در شکر رابطه نعمت با خدا و افراد با آن نعمت نمود دارد
وقتی صحبت از حمد میکنیم، یک جمله در زندگی پررنگ میشود، خودش، خود خدا، رابطه با خود خدا پررنگ میشود. وقتی خدای متعال نعمتی عطا میکند، آن چیزی که برای اهل حمد، اهل معرفت حمد مهم است رابطه با خداست. برای اهل شکر که باید هم همه انسانها اهل شکر باشند، رابطه آن نعمت با خدا و خودشان با آن نعمت، مهم است. شکر یعنی بدان این نعمت را خدا داده، چرا داده، شما باید از این نعمت چه استفادهای بکنید؟ رابطه شما با نعمت، پس نعمت اینجا، نعمت میشود نقطه مرکزی، رابطهاش را با خدا ببین، رابطه خودت را با این نعمت هم ببین. یک مثلث فرض کنید، یک رأس مثلث خداست، یک رأس مثلث نعمت، یک رأس مثلث انسان. شکر، آن دو ضلعی است که از خدا به نعمت وصل میشود از نعمت به انسان، شما رابطه خودت را با نعمت بدان، رابطه آن نعمت را با خدا هم بدان.
در حمد دغدغه افراد جایگاه داشتن نزد خداوند است چه نعمتی در میان باشد یا نباشد
حمد کجاست؟ آن ضلع دیگر مثلث است، از شما به خدا وصل میشود. در واقع نعمت را دور زدی، آن رابطهای که شما با خدا میگیری، چه با وجود آن نعمت، چه با عدم وجود آن نعمت. با حمد یک دغدغه در وجود انسان است، یعنی اهل حمد که در ادعیه هم هست، در صحیفه سجادیه هست که خدای متعال توفیق بدهد ما را اهل حمد قرار بدهد، یک دغدغه اهل حمد دارند که خدایا جایگاه ما نزد تو چیست؟ به ما نعمت میدهی این نعمتی که به من دادی، ما از تو ممنون هستیم، از تو ممنون هستیم یعنی شکر، سعی میکنیم که از این نعمت بهترین استفاده را داشته باشیم یعنی شکر، سعی میکنیم از واسطههای این نعمت هم ممنون باشیم و قدردانی کنیم یعنی شکر و اینها همه در شکر جایگاه دارد و باید انجام بشود، لکن اهل حمد این دغدغه رو دارند که این نعمت را که به من عطا کردی، نظرت در مورد خود من چیه؟ جایگاه من در نزد تو چیست؟ به من نعمت دادی از من راضی هستی نعمت دادی؟ از من خوشنود هستی؟ این نعمت را به خاطر اینکه من را تحویل میگیری به من دادی؟ آیا اینطور است؟ این نعمت را به خاطر اینکه صفات من زیباست، صفات من صفاتی خدایی است به من عطا کردی؟ آیا این نعمت در راستای ثنای من است، در راستای مدح من است؟ این از موضوعاتی است که باید در حمد بهش توجه کنیم. اهل حمد به این موضوع توجه میکنند. اهل حمد رابطه با خدا برایشان مهم است. حالا وقتی این رابطه مهم است، تنها در دایره عطای نعمتها نیست، چون این رابطه اصالت دارد نه آن نعمت، خود خداست که اصالت دارد نه آن نعمت، هُوَ خَيْرٌ ثَواباً وَ خَيْرٌ عُقْباً است که اصالت دارد نه آن نعمت.