اهل جنّات بر اساس معرفت به الحمدلله قول طیّب دارند و در عین استفاده درست از نعمات قائل به حمد می شوند و اینجاست که هدایت به صراط الحمید اتفاق می افتد
کسانی که اهل نعمت هستند، کسانی که خدای متعال به آنها نعمت عطا کرده، باید قائل به حمد باشند، از نعمت درست استفاده کنند و قائل به حمد باشند، در این زمان است که انشاالله خدای متعال او را به صراط مستقیم هدایت کند، صراط مستقیمی که در اصل و در لایه اصلی اختصاص دارد به الحمید. این معنا را شما در آیات ۲۳ و ۲۴ سوره حج هم میبینید، کسانی که در جنات هستند یعنی در عالیترین درجات بحث صراط که مطرح است، کسانی که در جنات هستند و خدای متعال عالیترین نعمات را بر آنها ایتا کرده، ابتدا آنها از جانب خدای متعال هدایت میشوند به یک قول طیب، وَ هُدُوا إِلَي الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْل ، و سپس هدایت میشوند به صراط. خب آن یکی از اصلیترین معانی و شاید بهترین معانی مربوط به قول طیب، قول الحمدلله رب العالمین است، قائل به حمد میشوند. وقتی قولی انجام میشود، نه قول بیمبنا، قول طیب است، وقتی قولی انجام میشود یعنی این افراد یک معرفتی دارند، یک علمی دارند، یک عقلانیتی دارند، بر اساس آن علم و عقلانیت، به یک قولی رسیدند. این قول محصول یک علم است، محصول یک ایمان است، محصول یک عقل است. وقتی اینجا مطرح میکنند الحمدلله رب العالمین ، یعنی در فضای جنت، با به کارگیری همه علم، همه عقل، به یک معرفت رسیدند، به یک بینش رسیدند و آن این است الحمدلله رب العالمین، حمد برای خداست، باید به دنبال حمد بود. باید مسیر حمد را رفت، لذا قائل به این شدند، قائل به قول الحمدلله رب العالمین. قول الحمدلله رب العالمین برای آنها لقلقه زبان نیست، اگر لقلقه زبان بود که طیب نبود. بروز معرفت آنهاست در کلام. وقتی مطرح میشود وَ هُدُوا إِلَي الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْل ، این تا رسیدن به الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْل، خودش مقدماتی دارد، علم دارد، معرفت دارد، عقلانیت دارد، یعنی در دلش این هدایتها وجود دارد، در دلش این بینشها وجود دارد، این سرانجام آن هدایتها است که به این قول میرسند. همین معنا میرود در سوره یونس آیه دهم میفرماید که وَ آخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ ، آن محصول این هدایت است، این اهل جنات هدایت میشوند، تا به این معرفت میرسند، قائل به این میشوند، پس دو اتفاق میافتد، از جنات و نعمات جنات بهترین استفاده را میکنند، در عین آن استفاده قائل به حمد میشوند. اینجاست که خدا اینها را به سمت صراط هدایت میکند، یعنی اینجاست که دوباره راه حامد بودن و محمود بودن برای آنها باز میشود. بله اینجا هُدُوا إِلَي الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْل ، یعنی قائل به الحمدلله، حالا این دو اتفاق، استفاده درست از نعمت و قائل به حمد که کنار هم قرار گرفت، هدایت به صراط است صراط الحمید، صراطی که تو حامد خدا میشوی و خدا حامد تو میشود. صراط مستقیم یعنی جایی که تو بیشترین استفاده را از نعمات خدای متعال کردی ولی علیرغم این استفاده و بهترین استفاده و شاکر بودن از نعمات خدا، تو پیگیر خدا هستی و درخواست این را داری که خدا هم پیگیر خود تو باشد.