قریب شمردن عذاب واقع و مشفق بودن نسبت به آن از ویژگی های مصلّین مطرح شده در سوره معارج است

نگاه به عذاب واقع باید نگاه ماجرایی نزدیک باشد

بله در سوره معارج نگاه صحیح به اتفاق عذاب واقع، نگاه قریب بودن عذاب واقع هست. نگاه اینکه این عذاب واقع بسیار نزدیکه. احساس شما، حال و هوای شما باید بر اساس این نگاه شکل بگیره. قاعده رفتاری شما باید بر اساس این نگاه شکل بگیره. بطور مثال یکی از عزیزان شما، بالاخره همه دوستان نزدیکان عزیزان ما یه روزی از این دنیا خواهند رفت. نگاه ما اینه که چند سال بعد، مثلا بیست سال بعد،سی سال بعد. بر مبنای این یک فاصله ای حس می کنیم. فرض کنید اتفاقی بیفته و نگاه شما این بشه و باور شما این بشه که یه حادثه ای اتفاق بیفته یه تصادفی اتفاق بیفته و باور شما این بشه که از دست دادن این عزیز چند ساعت بعده. شما چه حسی داری؟ چرا؟ حستون متفاوت میشه. نگاهتون متفاوت میشه. دغدغه هاتون متفاوت میشه. اتفاق متفاوت نشده. این فرد حتما از دنیا می رفت،الان نه چهل سال بعد. سه ساعت بعد نه چهار ساعت بعد نه چهل سال بعد. چرا احساس شما متفاوت شد؟ چون باور شما این شده که اون اتفاقی که گمان می کردید چهل سال بعده، چهار ساعت بعده. احساس نزدیکی به اون اتفاق، دغدغه های انسان احساسات انسان رو دگرگون می کنه.

راه نجات از عذاب واقع عروج و نماز وسیله عروج است

عذاب واقع اینطور هست. نگاه صحیح به عذاب واقع نگاه نَرَاهُ قَرِيبًا است. این نگاه مهم هست. حس ما نگاه ما دغدغه های ما باید قرب بسیار زیاد به عذاب واقع باشه. به دوران عذاب واقع. به دوران عروج. به دورانی که عروج درش خیلی مهمه. هر کی باشی باید عروج کنی. کسی توان ماندن در اون فضا رو نداره. در عذاب واقع محدوده، محدوده آسمان هست و افراد می خوان از این فضا فرار کنن. عذابی که اینجا واقع شده عذاب بسیار سختی هست. اونقدر که افراد دوست دارن که بچه هاشون رو، همسرشون رو، برادرشون رو، خویشاوندان نزدیکشون رو و حتی همه کسانی که در زمین هستند رو جایگزین خودشون کنن که شاید نجات پیدا کنن. اینقدر عذاب سخت هست. پنجاه هزار سال چنین فضایی حاکمه. در این فضا راه نجات عروج هست و وسیله عروج نماز هست. صلاة. صلاة معراج. صلاتی که وسیله عروج هست. مسیر عروج مسیرهایی که خداوند قرار داده. معارج. یه سری افراد از این فضا میرن بیرون و بهره مند میشن در فضا ی دیگه. یکسری از افراد هم تو این فضا همچنان گیر هستند. درگیر هستند گرفتارند بالا پایین می کنن. نمی دونن باید چه کار کنن.

اصلاح نگاه نسبت به عذاب واقع یعنی نزدیک شمردن آن و نگرانی داشتتن نسبت به آن

نگاه رو باید اصلاح کرد. نگاه قریب بودن عذاب واقع. تفاوت نگاه رو ببینید. یه کسی عمر خودش رو بسیار طولانی می بینه. میگه که حالا خیلی مونده تا مرگ. کو تا مرگ. یه کسی مرگ نه بلکه عذاب واقع رو بسیار نزدیک می بینه. این نوع نگاه خدا. یه سری افراد هستند که إِنهَّمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدًا. اونها این فضا رو خیلی دور می بینن. پس اول من نباید نگاهم این باشه. من نباید این فضا رو خیلی دور ببینم با هر معیاری. با هر طریقی. با هر محاسبه ای. نباید این رو دور ببینم. دوم باید این رو خیلی نزدیک ببینم. با هر روشی با هر محاسبه ای با هر نوع از تفکری که می خوای وارد بشی باید اون فضا رو بسیار نزدیک ببینی. باید به این باور رسید که اون فضا بسیار نزدیکه. وقتی اون فضا بسیار نزدیکه از فرد یکسری رفتارها بروز میکنه. مثلا از جمله رفتارها چیه؟ از جمله ویژگیشون میشه این وَ الَّذِينَ هُم مِّنْ عَذَابِ رَبهِّم مُّشْفِقُون . نگرانن. از این عذاب نگران هستند. این احساس باید در انسان بروز پیدا کنه.

آن ها که اهل صلاة معراج هستند نسبت به عذاب واقع مشفق هستند

مثال عرض کردیم. اون مثال فردی که یکی از عزیزانش مرگ اون عزیزش بسیار نزدیک شده. چه احساسی داره؟ تفاوت بین چهار ساعت و چهل ساعت. تنها نسبت گیری اینجا کافی نیست. مثلا شما بفرمایید که خوب اون فرد چهل سال عمر می کنه چهل سال در قبال عمر دنیا مگر چقدره؟ بسیار کم. پس چهل سال آینده هم بسیار نزدیکه. نه موضوع این نیست. تفاوت اینجاست. چهل سال و چهار ساعت بعد. واقعا چهار ساعت بعد. این چه تفاوت احساسی در ما ایجاد میکنه؟ این احساس باید ایجاد بشه.می فرماید وَ الَّذِينَ هُم مِّنْ عَذَابِ رَبهِّم مُّشْفِقُون . إِنَّ عَذَابَ رَبهِّمْ غَيرْ مَأْمُون . این حال و هوای الان این افراده. نه حال و هوای بعدشون نه حال و هوای دوره عذاب واقع. این حال و هوای الانشونِ. این حال و هوا تو دنیاست. عمرشون در دنیاست. حسشون اینجوری هست. مشفق هستند نسبت به عذاب رب.و الان احساس ناامنی میکنن. واقعا حسشون اینه که چگونه می تونن الان از این عذاب در امان باشن. ببینید شما اگر باورتون این باشه که یکی از عزیزان شما یا مرگ خود شما چهل سال بعده به یه شکلی الان احساس ایمنی دارید. احساستون متفاوته ولو اینکه بنشینید و محاسبه کنید و عقلانی و فکری به این نتیجه برسید که چهل سال در قبال عمر دنیا چیزی نیست. اصلا صفره. عددی نیست چهل سال یه چشم بر هم زدن چهل سال بدست میاد. شما اینجا یه حسی دارید ولی وقتی واقعا باورتون این باشه که مرگتون یک ساعت بعده. دکتر به شما بگه که شما یک ساعت بعد از دنیا میری، واقعا هم همینطور باشه، احساستون متفاوته. در اون نسبت گیری بین یک ساعت و چهل سال فرقی نیست. هر دوشون نزدیک به صفرن. ولی در احساس شما فرق هست. در نوع نگاه شما فرق هست. این احساس نزدیک این دیدن نزدیک، دیدنی است که درش احساس باشه. درش دغدغه ایجاد بشه. درش احساس باشه. احساس مشفق بودن. اصلا شما باید بشی مشفق. اسم فاعل شما میشه مشفق نسبت به اون عذاب. رابطه شما با عذاب واقع مشفق بودنه. مشفق مِن عذاب. ویژگی اون عذاب برای شما الان غَيرْ مَأْمُون بودن هست. اصلا ناامنیه. احساس ایمنی نداری. این یه رفتار عجیب هست. این مهمه. اهل صلاة معراج این ویژگی رو داره. این نوع نگاه رو دارن. اینگونه می بینن عذاب واقع رو. بعد نگاهشون اینه. احساسشون هم نزدیکی این عذاب واقع هست.