در معنا شناسی یک واژه، روشن بودن مؤلفه های معنایی و ارتباط آنها از نظر اولویت یا ترکیب و ... بسیار مهم است

آنجایی که ما در معناشناسی یک واژه را به دو یا چند مولفه، مرتبط می‌کنیم، باید چندتا موضوع رو درک کنیم و فهم کنیم و برای ما روشن باشه که بتوانیم اون معناشناسی رو دقیق پیش ببریم، 1- خود اون واژه‌هاست، واژه‌های مولفه معنایی، باید برای ما روشن باشه. 2- مفهوم اون ارتباط هست. اگر شما گفتید قَرَأَ یعنی جَمَعَ و ضَمَمَ، خب هم باید جَمَعَ خوب بشناسید، درک بهتری داشته باشید، هم باید ضَمَمَ رو خوب بشناسید، هم باید ترکیب شدن این ها را بشناسید، ترکیب شدن اینها خودش یک مفهوم هست که باید اون مفهوم را خوب بشناسید. اونجایی که مثلا اگر گفته میشه که رَحِمَ یعنی رَئَفَ و کَرَمَ، اگر ترکیب اینها مهم هست، اگر در این ترکیب، توالی‌شون مهم است، پس باید تمام این مولفه معنایی و اون نوع رابطه‌ای که ایجاد شده و چگونگی تاثیر اون رابطه بر این دو مفهوم مولفه معنایی رو شما درک کنی که بتوانی بروی اون واژه اصلی رو یک درکی ازش داشته باشی.