توجه به توحید در کربلا و حیّ بودن کربلا
توجه به توحید در کربلا هم به دلیل ارتقاء معرفت نسبت به امام(ع) و هم به دلیل رشد در توحید
مباحث توحید را ببریم در ماجرای کربلا و ماجرای امام حسین علیه السلام که یک حل مسئلهای داشته باشیم، حل مسئله داشته باشیم که هم معرفتمون نسبت به امام حسین علیه السلام دقیقتر و صحیحتر بشود، هم خودمان در توحید رشد کنیم، معارفمان، علممان، در توحید دقیقتر و عمیقتر بشود. این یک جهت بحث که باید این را در ماجرای کربلا دنبال کنیم و این لطف خداست که خدای متعال معارفی و مطالبی و علومی از بحث توحید پیش از این در اختیار ما قرار داده، توجهی به توحید در اختیار ما قرار داده، علمی از توحید مختصر هر یک از دوستان به دست آوردهاند. امروز متوجه این شدیم که بیاییم در کربلا این را ببینیم، یک منظر دقیق و عمیق نسبت به ماجرای امام حسین علیه السلام متوجهش شدیم، خب این را دنبال کنیم، این یک جهت ماجرا،
توجه به حیّ بودن ماجرای کربلا با عناوینی چون نازع، ناشط و ربط قلوب
جهت دیگر ماجرا این که بدانیم ماجرای امام حسین، ماجرایی که در کربلا است و احوالات آنجا و مکان آنجا، یک موضوع تاریخی نیست، در تاریخ انجام شده است و تمام شده است، ما میخواهیم فقط به این تاریخ بپردازیم و معارف توحید را آنجا بررسی کنیم بلکه کربلا یک ماجرای حی است، پس در این فضا به شکلی وارد بشویم که از حی بودن آن ماجرا بهرهمند بشویم. اینجا توجه به یک سری ظرایف میخواهد. دوستان ممکنه خودشان نکاتی را مد نظر داشته باشند، خیلی خوب، نکاتی هم اینجا مطرح میشود که گمان میشود که اینها مهم است، مثل خشوع، میخواهی به سمت ماجرای کربلا بروی و توحید را در کربلا بررسی کنی، کربلای توحیدی را ببینی بهرهمند بشوی از توحید کربلا، با خشوع به سوی این ماجرا برو. بله یک گونهای باید به سراغ کربلا رفت که از حی بودن این ماجرا استفاده کنیم، از نازع بودن امام حسین علیه السلام بهرهمند بشویم، از ناشط بودن امام حسین علیه السلام بهرهمند بشویم. یک جوری برویم در صحنه کربلا که محصول این ورود ما این بشود که در آن صحنه به واسطه اتصال به امام حسین توحیدی، چه اتفاقی بیفتد؟ وَ رَبَطْنا عَلي قُلُوبِهِمْ ، این مطلب برای مان اتفاقی بیفتد. نخ اتصال همه قلبهای ما برود به دست خدای متعال، محکم.