ارتباط جارالله با مکوت کلّ شیء در دو دوره خلق آسمان ها و زمین و یومَ یُنفَخُ فی الصّور

ملکوت یعنی توجه به مالکیت خداوند از جهت ایجاد اشیاء

در بحث ملکوت ذیل آیه بیده ملکوت کل شی، ملکوت را معنا کردیم. یک معنای اولیه از ملکوت و آنچه هست؟ آن وجه ارتباط ایجادی اشیا به خدای متعال. یعنی مالکیت خدا نظر به وجهی که خدای متعال ایجاد کننده اشیاء هست نظر به وجه نوع ایجاد کردن اشیاء توسط خدا متعال. مالکیت در این تراز. مالکیت در این سطح. خدایی که می‌فرماید و امر می‌کند که: کن. پس آن شی یکون پس آن شی می‌شود. وقتی به مالکیت خدای متعال به این شی از این جهت، از این جهت ایجاد و این نوع ایجاد کردن، توجه می‌کنیم، اینجا می‌شود: ملکوت. اینجا نمی‌گویی مِلکیت این شی، اینجا نمی‌گوییم ملک این شی می‌گوییم: ملکوت این شیء.

ملک شیء یعنی ارتباط شیء از جهت تعلق به خداوند

وقتی شیء خلق شد، شیئی که مشیت شده است، اراده شده است، امر شده است، امر به کُن . شده است و رسید تا بدانجا که خلق شد، از زمان خلق شدن، بحث ملک شیء مطرح است. ملک شیء یعنی ارتباط شیء از جهت تعلق، از جهت ملکیت به خدای متعال. کدام شی؟ شی خلق شده از جهت شیئی که خلق شده است.

ملک یعنی تعلق اشیاء خلق شده به خداوند

خوب اینجا آثار دارد. شی ای که خلق شده در ارتباط با سایر اشیا هست، در ارتباط با سایر اشیا خلق شده هست، نظاماتی در خلقش وجود دارد، اسبابی وجود دارد، علل طولی در خلق شدن شی وجود دارد، عللی که هر کدامش می‌تواند جزو مخلوقات باشد یعنی مخلوقاتی جزو علل و در سلسله علل طولی خلق شدن آن شی ممکن است وجود داشته باشند و ارتباطاتی بین این مخلوقات وجود دارد و این ملک در سطوح مختلف، اعتباری، حقیقی و یا به صورت جزئی می‌تواند به افراد دیگری به اشخاص دیگری به اشیا دیگری به مخلوقات دیگری تعلق بگیرد. لذا تعلق اشیا خلق شده به خدای متعال می‌شود: ملک

ملکوت یعنی ارتباط اشیاء از جهت ملکیت با خداوند متعال

البته تعلق، یک قسمت از معنای ملک است. یعنی یک تعلق مطلق و یک اداره، یک سلطنت، یک تسلط. از وجه ملکوت یعنی چه؟ یعنی تعلق ایجادی این مخلوقات قبل از خلق شدن هم متعلق به خدای متعال هست. شما می‌گویید این شی متعلق به خداست. یک معنا از این یعنی چی؟ یعنی خدا مالک این شی هست. می‌گوییم آسمان‌ها و زمین متعلق به خداست یعنی چی؟ یعنی خدا مالک آسمان‌ها و زمین است. آسمان‌ها و زمین خلق شده متعلق به خداست. یعنی ملک آسمان‌ها و زمین برای خداست. یک بار می‌گوییم ایجاد این آسمان‌ها و زمین وقتی که نبود، وقتی که خلق نشده بود و این نحوه از ایجاد آسمان‌ها و زمین متعلق به خداست، اینجا هم یعنی مالک این آسمان‌ها و زمین کیست؟ خدا. این آسمان‌ها و زمین به چه کسی تعلق دارد؟ خدای متعال. به این وجه از تعلق و مالکیت خدای متعال و ارتباط این اشیا از جهت ملکیت به خدای متعال گفته می‌شود: ملکوت. وقتی خلق شد به آن جهت گفته می‌شود، به آن جهت مالکیت گفته می‌شود: ملک . وقتی هنوز خلق نشده است ولی تمام خلق این شیء به اراده اوست، به این جهت از مالکیت گفته می‌شود: ملکوت.

ملکوت سطحی از ملکیت خداوند در مقام کلام الله و قول الله است

پس ملکوت چه سطحی از رابطه ملکیت است با خدای متعال؟ ملکیت در مقام کلام الله. ملکیت در مقام قول الله.

ملکیت در مقام امرالله. امرالله و قول الله ایجادی اشیا. امرالله و قول الله در نظام آفرینش، در نظام وجود، در نظام ایجاد شدن. ملکیت یک شی در آن مقامی که الله قول می‌کند، امر می‌کند: کن. و آن شی می‌شود. در این مقام، به این ملکیت گفته می‌شود: ملکوت. این شکل از ملکیت، برای اشیا برای کسی وجود ندارد، ایتا کردنی نیست، یعنی شکل ملکوتی ملکیت برای هیچکسی وجود ندارد، ایتا کردنی نیست، مشارکتی درش وجود ندارد سبحان الذی بیده ملکوت کل شئ ، هیچ مشارکتی درش وجود ندارد.

ارتباط مجیر بودن خداوند با بیدالله بودن ملکوت کلِّ شیء

خدای متعال در آیه ۸۸ سوره مومنون می‌فرماید که: قل من بیده ملکوت کل شی و هو یجیر ولا یجار علیه ان کنتم تعلمون بگو که ملکوت آسمان‌ها و زمین در ید کیست؟ و او یعنی خدا، خدایی که ملکوت کل شی در دست اوست، یجیر هست یعنی مجیر هست ولا یجار علیه و کسی نمی‌تواند نفسش را و خودش را جار او کند، کسی سرخود نمی‌تونه این کار رو بکنه، کسی نمی‌تواند او را جار خودش قرار بدهد و خودش را جار او قرار بدهد، پس ماجرا چیست؟ اینکه ملکوت کل شی به ید اوست و او مجیر هست. این دوتا با هم ارتباط دارند. خدایی که مجیر هست ملکوت کل شی به ید اوست،. این دو به هم ارتباط دارند، ان کنتم تعلمون، اگر علم داشته باشید. پس خدای متعال مجیر انسان‌هاست. انسانی را در جار خودش قرار می‌دهد چرا؟ برای معرفت به اینکه ملکوت کل شی به ید اوست.

معرفت یافتن نسبت به ملکوت و قول کن فیکون از دلایل جارالله شدن است

چرا جار او بشویم؟ چرا جارالله؟ به خاطر معرفت به ملکوت. معرفت به ملکوت کل شی. به خاطر معرفت ملکوتی به الله. معرفت ملکوتی به مالکیت الله. معرفت ملکوتی به رابطه الله و اشیاء. به خاطر معرفت به قول الله. قول ایجاد، قول کن فیکون. به خاطر آشنا شدن با این سطح از معرفت الله در جارالله. هدف رسیدن به این سطح از معرفت الله است.

هدف از جاراللهی سمع کلام الله است سمع قول خدا و درک معرفت کن فَیکون

نمونه آیه دیگر که این مقصد را مطرح می‌کند آیه ۶ سوره توبه هست می‌فرماید: و ان احد من المشرکین استجارک فاجره حتی یسمع کلام الله حتی این بحث در مورد مشرکین هم مطرح است: اگر طلب جار بودن از تو دارند، پس آنها را در جار خودت قرار بده پس مجیر آنها باش، با چه منظوری؟ به چه مقصدی؟ حتی یسمع کلام الله . تا اینکه کلام الله را بشنود، سمع کند. ماجرای جاراللهی، آشنایی با کلام الله است، سمع کلام الله هست. تا چه سطحی؟ تا جایی که معرفت به قول الله، قول کن فیکون ایجاد شود. هدف از جاراللهی معرفت به الله است. هدف از موقعیت‌های الی الله، معرفت به الله هست. هدف از موقعیت جارالله یک سطح از معرفت به الله است. یعنی در جاراللهی، موضوعاتی رقم می‌خورد، نقص انسان‌ها مرتفع می‌شود، جلوگیری می‌شود از نقصان‌ها، این‌ها تبعات جاراللهی است. هدف چیست؟ هدف رسیدن به معارفی از کلام الله است، معارفی از تکلم خداست تا سطح قول الله. هدف، آشنایی و سمع معارفی از کلام الله هست تا سطح قول الله ایجادی، قول الله کن فیکون.

شاگرد اول کلاس جارالله به معرفت مالکیت ملکوتی الله نسبت به اشیاء دست یافته است

آن کسی که در کلاس جارالله، ارتفاع می‌گیرد و شاگرد اول می‌شود، کسی است که معرفت یافته است به الله، معرفت به قول الله، قول الله کن فیکون، معرفت یافته است به الله، معرفت مالکیت الله به اشیا. مالکیت ملکوتی. معرفت یافته است به الله. معرفت به ملکوت. معرفت یافته است به ملکوت اشیا. هدف از این موقعیت‌ها معرفت به الله است. هدف از موقعیت مأوا معرفت به الله است. هدف از موقعیت کهف معرفت به الله است. هر کدام از این موقعیت‌ها ترازی از معرفت به الله را هدف دارند و دنبال می‌کنند.

تحقق خلقت آسمان ها و زمین با قول الله کُن فَیَکون به ملکوت ارتباط دارد

بله در آیه ۷۵ سوره انعام که بحث وکذالک نری ابراهیم ملکوت السماوات والارض . وقتی مطرح است این آیه به آیه ۷۳ همین سوره ارتباط دارد در آن آیه می‌فرماید که: هو الذی خلق السماوات والارض بالحق و یوم یقول کن فیکون قوله الحق و له الملک یوم ینفخ فی الصور عالم الغیب و الشهاده و هو الحکیم الخبیر . ببینید چند تا بحث اینجا مطرح هست: یکی اینکه آسمان‌ها و زمین خلق شده‌اند، آسمان‌ها و زمین خلق شده‌اند به وسیله الحق. به یک نظام درستی خلق شده‌اند. بر اساس یک نظام تحققی خلق شده‌اند. آن نظام تحقق در خلقت آسمان‌ها و زمین چه بوده است؟ قول. قول الله. چه قول اللهی؟ کن فیکون. این ماجرا این بخش از نظام تحقق در بحث خلق، در بحث خلق شدن آسمان‌ها و زمین عنوانش چه هست و به چه موضوعی ارتباط دارد؟ به بحث ملکوت.

تحقق یوم ینفَخُ فی الصور نیز با قول الله کُن فَیَکون به ملَکوت مرتبط است

این نوع از نظام آفرینش، این نوع از نظام خلق کردن دیگر کجا وجود دارد؟ در یوم ینفخ فی الصور . در دوره نفخ صور آنجا هم این نوع از نظام وجود دارد. در آن دوره ملک برای خداست. این ملک بر اساس چه چیزی ایجاد می‌شود؟ این ملک، تحقق این ملک بر اساس چه چیزی؟ است وجود این ملک بر اساس چه چیزی است؟ بر اساس آن نوع از نظام تحقق. آن نوع از نظام خلق کردن. بر اساس قول الله بر اساس قول کن فیکون. یعنی بر اساس ملکوت. اینجا یک ارتباط می‌بینیم حتی در زمان یوم ینفخ فی الصور با بحث ملکوت. یعنی ملک وجود ملک در دوره یوم ینفخ فی الصور مبتنی بر ملکوت هست. اینکه اصلاً در دوره یوم ینفخ فی الصور، ملک وجود دارد و آن ملک متعلق به الله است، یعنی اینکه آنجا این یوم ینفخ فی الصور مبتنی بر ملکوت است. مبتنی بر قول اللهی که کن فیکون هست. وقتی گفته می‌شود چه چیزی در یوم ینفخ فی الصور اتفاق می‌افتد، یعنی در واقع اگر آن معنا را بگیریم که:کل شی هالک، کل شیء هالک می‌شود یا موضوعات دیگری که در بحث دوره ینفخ فی الصور وجود دارد، این نفخ صور متصل به چه مفهومی است؟ متصل به مفهوم کن فیکون یعنی متصل به چه مفهومی است؟ متصل به مفهوم ملکوت