هر که حُبّش بیش، قربش بیشتر، حرکتش بیشتر، سلوکش بیشتر

بحث حُبّ خدای متعال نقطه آغاز هست و نقطه انجام، در اول هست و در آخر هست، در همه مسیر هست. حُبّ اینجوری نیست که فقط یک مسئله اولیه است و بعدش دیگه نیست، نه، در بهشت های ابدی، آن چیزی که خمیر مایع و سوخت حرکت هست و سلوک هست برای عباد الله، حُبّ هست، باید حُبّ داشته باشند، حُبّ الله. اون چیزی که انسانها رو در همه مسیر به حرکت وا می داره، حُبّ هست، از نقطه آغاز تا نقطه انجام ابدی. هرکه حُبّش بیش قربش بیشتر، هر که حُبّش بیش، حرکتش بیشتر، سلوکش بیشتر. حُبّ انتها نداره. این طور نیست که شما بفرمایی خب الان مرحله حُبّ تمام شد، دیگه ما به حُبّ نیاز نداریم و باید بریم مرحله بعدی، حُبّ در همه مسیر هست، حُبّ الی الابد هست. برای عبور از همه اشیاء عالم حُبّ به خدا نیاز هست. این رو باید بهش توجه کنیم. این رو باید در خودمون پررنگ کنیم. جملاتی بگیم، به خودمون تذکر بدیم، این برامون پر رنگ بشه. خدایا من می خوام تو رو دوست داشته باشم، من می خوام محُبّ تو باشم، وقت نماز میشه میخوایم بریم نماز بخونیم، خدایا می خوام دو رکعت نماز صبح بخونم چرا؟ به خاطر حُبّ تو. اون چیزی که الان منو آورد اینجا بایستم دو رکعت نماز بخونم، حُبّ توست. به بهانه های مختلف این رو به خودمان تذکر بدهیم و تمرین کنیم. خدایا اون چیزی که الان منو آورد سر سفره قرآن نشستم و مشغله های دنیا رو کنار گذاشتم، اومدم در سفره قرآن نشستم، حُبّ توست. به خودمون تذکر بدیم. آنقدر بگیم که نفس مون متوجه بشه، نفس مون تذکر بگیره. اون چیزی که داره من رو حرکت میده، اون چیزی که داره من رو این ور و اون ور میکشونه در راه خدا، حُبّ خداست. این رو به خودمون بگیم.