درک صحیح ظلمات و دغدغه برای خروج از آن
ابتدا درک صحیح از فضای ظلمات و سپس درک ضرورت خروج از این فضا
برخی مباحث در خصوص بحث خروج از ظلمات به سوی نور. یکی از مباحثی که باید دنبال کنیم شناخت خود بحث ظلمات است، ظلمات چیست؟ چرا ظلمات به وجود میآید؟ ظلمات نسبت به چه چیزی تعریف میشود؟ چرا باید از ظلمات خارج شد؟ و موضوعاتی این دستی رو باید در آیات قرآن دنبال کنیم. اول باید فضای ظلمات رو معرفت کنیم و بعد به این درک برسیم که باید از ظلمات خارج شد. فضای ظلمات رو درک کنیم و بعد موقعیت شناسی خودمون رو انجام بدهیم. نسبت ما و موقعیت ما با ظلمات چی است؟
ظلمات برای برخی افراد آنچنان زینت داده می شود که هیچ دغدغه ای برای خروج از آن ندارند
برخی افراد هستند که در ظلمات هستند و آن فضا براشون فضای منفی نیست، چنان معرفتی ندارند که آنجا را ظلمات درک کنند و به سمت خروج از آنجا باشند. از جمله آیاتش کدام آیه است؟ آیه ۱۲۲ سوره انعام، میفرماید كَذَالِكَ زُيِّنَ لِلْكَفِرِينَ مَا كاَنُواْ يَعْمَلُونَ اینها کیا هستند؟ اینها آن کسانی هستند که مَّثَلُهُ فىِ الظُّلُمَاتِ لَيْسَ بخَارِجٍ مِّنهْا کسانی هستند که در ظلمات هستند هیچ راه خروجی هم از ظلمات ندارند ولی این فضا براشون زینت داده شده. تبعه این معنا چه میشود؟ اینکه اینها هیچ دغدغهای برای خروج از ظلمات هم ندارند، مثل مردگانی هستند در ظلمات و آن فضا برایشان زیبا جلوه داده شده و تلاشی هم و دغدغهای هم برای خروج از این ظلمات ندارند.
احساس نیاز به نجات از ظلمات باید تضرّعاً و خفیةً باشد
این آیات یک آلارم است، حواستون باید باشه به موقعیتی که در آن هستید، ظلمات رو باید خوب درک کنید. آنقدر باید درک ما از ظلمات عمیق بشود و دقیق بشود که چگونه بشویم؟ تَدْعُونَهُ تَضرُّعًا وَ خُفْيَةً ، در آیه ۶۳ سوره انعام میفرماید خدا رو درخواست میکنند، خدا را دعا میکنند، خدا ا را صدا میزنند تَضرُّعًا وَ خُفْيَةً . باید درک ما از ظلمات به مرتبهای برسد که احساس نیاز کنیم که خدای متعال باید ما رو نجات بدهد، احساس نیاز به نجات داشته باشیم. در پاسخ به این، خدای متعال میفرماید قُلْ مَن يُنَجِّيكمُ مِّن ظُلُمَاتِ الْبرِّ وَ الْبَحْرِ چه کسی شما رو از ظلمات برّ و بحر نجات میدهد؟ یونس علیه السلام درک کرد موقعیتش رو در ظلمات، تضرّع کرد، دعا کرد، فَنادى فِي الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمين ، موقعیت رو در ظلمات درک کرد، خدا رو به درستی مورد خطاب قرار داد، مورد خطاب قرار داد برای نجات از ظلمات.
درک ظلمات و درک ضرورت خروج از ظلمات، جهت حرکت به سمت نور ضروری است
پس ببینید برای درک مطلب و معارف خروج از ظلمات به سمت نور باید چند مطلب رو مقدمتاً متوجه بشویم و آن اینکه 1- خود ظلمات چی هست؟ چرا وجود دارد؟ آسیبهای ظلمات چه هست؟ و دوم در مقابل آن بحث خروج از ظلمات به سمت نور، یک بحث رو بدانیم، عدم خروج از ظلمات، لَيْسَ بخَارِجٍ مِّنهَا . اینطور نیست همه از ظلمات به سمت نور خارج بشوند، برخیها در ظلمات فضایشان این است، حاکم بر آنها این است، لَيْسَ بخَارِجٍ مِّنهَا از ظلمات خارج نمیشوند، اصلاً خارج نمیشوند، راهی برای خروج آنها از ظلمات وجود ندارد، در حالی که آنها چی هستند؟ اعمالشان برای آنها زینت داده شده، در ظلمات هستند راهی برای خروج از ظلمات برای آنها وجود ندارد و فضا هم برایشان و به زعم خودشان مطلوب است و زینت داده شده. ببین خطر چقدر جدی است. بله درک فضای ظلمات مهم است. نکند یک انسانی در ظلمات است، راهی برای خروج از ظلمات ندارد و آن فضا برایش زینت داده شده. این یک فضای منفی ظلمات است، سختترین جای ظلمات است. پس کف ظلمات، عمق ظلمات کجاست؟ آنجایی که هیچ راه خروجی از آن نیست و آنجا زینت داده شده برای آن فردی که در ظلمات است. یک قدم بالاتر کجاست؟ آنجایی که فرد در ظلمات است و متوجه است که در ظلمات است و درخواست نجات دارد،تَدْعُونَهُ تَضرُّعًا وَ خُفْيَةً از سر تضرع و از سر ترس، درخواست نجات دارد از خدای متعال.
توسل به نار برای رهایی از ظلمات، راه اشتباهی است و خداوند نور را از آن موضوع بر می دارد
گاهی اوقات افراد در ظلمات مسیر رو اشتباه میروند، مثل آیه ۱۷ سوره بقره میفرماید مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ ناراً فَلَمَّا أَضاءَتْ ما حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَكَهُمْ في ظُلُماتٍ لا يُبْصِرُون راه رو اشتباه میروند، در ظلمات هستند. خودشان را وصل میکنند به موضوعات منفی، موضوعاتی که مقابل نور است و سعی میکنند از آنها ضیاء دریافت کنند. خدای متعال میفرماید وقتی که خودشان را به نار متصل میکنند و ناری برپا میکنند و آن نار در حول آنها ضیائی ایجاد میکند، ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ خدا نور آنها را میبرد و اگر ذرهای هم به خاطر برخی از ایمانیات در وجود آنها نوری هم آمده باشد، به سوی آنها نوری آمده باشد، خدا نور آنها را میبرد.
به عدم تساوی ظلمات و نور باور داشته باشیم، آنچنان که به عدم تساوی بینا و نابینا باور داریم
در بحث ظلمات باید به این باور برسیم که ظلمات با نور برابر نیستند. آیه قرآن میفرماید که أَمْ هَلْ تَسْتَوِي الظُّلُماتُ وَ النُّور آیا ظلمات و نور با هم برابر هستند؟ دقیقاً مثل چی است؟ مثل اینکههَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمى وَ الْبَصيرُ آیا کسی که نابینا است با کسی که بینا است، با هم برابر هستند؟ کسانی که در ظلمات هستند و در ظلمات رها شدند، آیه قرآن میفرماید تَرَكَهُمْ في ظُلُمات آنها را رها کردیم، معنایش را اینطور بگیرید، خدا آنها را در ظلمات رها کرد، ترکشان کرد، با آنها در ظلمات خداحافظی کرد، گفت همین جا بمانید، خداحافظ، من رفتم. کسانی که در ظلمات رها شدند، اینها کی هستند؟ لا يُبْصِرُون صُمٌّ بُكْمٌ عُمْي[البقره2ک 171] کر هستند، لال هستند، کور هستند، نابینا هستند، دیگر درکی از عالم و خدایی خدا ندارند، اینطور میشوند، دیگر گوشهایشان نمیشنود، چرا؟ چون در ظلمات هستند و در ظلمات رها شدند. دیگر در وجود آنها اثری از نور و نور ایمان نیست، خدا آنها را در ظلمات رها میکند، دیگر گوشهایشان شنوا نیست، چشمهایشان بینا نیست، بصیرتی ندارند، دیگر حرف حقی نمیتوانند بزنند. بله اینها نکاتی از مباحث مربوط به ظلمات است.