مأوای الی الکهف فقط برای درک محضر ولیّ و شناخت جایگاه بلند او
برای کسی که داخل در مأوای ولیّ شده است، تنها محضر ولیّ مهم است، نه هیچ نیاز شخصی
وقتی میفرماید فَأْوُاْ إِلىَ الْكَهْف ، یعنی آغازإِلىَ الْكَهْف در آغوش ولیّ خدا، در پناه ولیّ خدا و اینجا فقط یک چیزی مهم است ولیّ خدا، فقط حواس انسان به یک چیز است ولیّ خدا. وقتی گفته میشود فَأْوُاْ إِلىَ الْكَهْف ، شما با این جمله فَأْوُاْ إِلىَ الْكَهْف ، این را نتیجه بگیرید این افراد، افرادی هستند که از این لحظه به بعد غیر از ولیّ خدا چیزی براشون مطرح نیست. در محضر ولیّ خدا قرار میگیرند، در آغوش ولیّ خدا قرار میگیرند در پناه ولیّ خدا قرار میگیرند، در نصرت ولیّ خدا قرار میگیرند، ولی حرفشون این نیست، خب ای ولیّ داری ما رو نصرت میکنی، ما آنجا گیر داشتیم، قوم ما، ما را اذیت میکرد، آنها میخواستند ما را بکُشند، آنها این جوری بودند، بیا برویم ما را نصرت کن ما آنجا اوضاعمون بهتر بشود، نه، ما رو ببر، ما رو ببر در محضر خودت، ما رو ببر اونجایی که فقط خودت هستی و خودت هستی و خودت.
مأوا گرفتن به سوی کهف برای نصرت دنیایی نیست، برای قرار گرفتن در محضر ولیّ است
فَأْوُاْ إِلىَ الْكَهْف ، همراهی با ولیّ خدا نیست برای این که بیا ای ولیّ خدا ما رو نصرت کن در دنیا،فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْل حواست به ما باشد، وَ تَصَدَّقْ عَلَيْنا نه اینطور نیست. فَأْوُاْ إِلىَ الْكَهْف ، مأوای ولیّ، فقط یک نگاه رو به جلو الی الله است. این جایی که هستید میخواهد قحطی باشد یا پر از نعمت باشد، مهم فَأْوُاْ إِلىَ الْكَهْف است. این جایی که هستید اگر دولت بزرگ و حکومت بزرگ امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف است، میخواهد این باشد، باشد، فَأْوُاْ إِلىَ الْكَهْف ، برو در مأوای امام. بله باید اینطور دید.
مأوا گرفتن به سوی کهف، به خاطر شناخت جایگاه بلند ولیّ است
بله فَأْوُاْ إِلىَ الْكَهْف ، یک شناخت عمیق از ولیّ است، فَأْوُاْ إِلىَ الْكَهْف ،یک شناخت عمیق از ولیّ میخواهد، جایگاه ولیّ رو بشناس. آنقدر این افراد ولیّ برایشان جایگاه دارد و بزرگ است که دیگر پشت سر به چشمشون نمیآید. ولیّ رو میخواهند برای ولیّ، به خاطر ولیّ. ولیّ رو میخواهند برای خود ولیّ. ولیّ رو میخواهند برای اینکه او بشود مرشد اینها و این افراد رو رشد بدهد در درجات توحید. فَأْوُاْ إِلىَ الْكَهْف ، یعنی خدای متعال برای برخی افراد آغوش ولایی باز میکند. بله این مطلب مهم است. برای این، باید جایگاه ولیّ رو شناخت.
شناخت جایگاه ولیّ، طبق آیات 50 و 51 سوره کهف
خدای متعال در همین سوره کهف جایگاه ولیّ رو معرفی میکند، در آیات ۵۰ و ۵۱ سوره کهف جایگاه ولیّ معرفی میشود. ولیّ کسی است که بدل ندارد، کپی برابر اصل ندارد، اگر رفتی سراغ یک کپی، بدان گرفتار ظلم شدی. ولیّ کسی است که شاهد خلقت آسمانها و زمین است، شاهد خلقت مَا فی السماوات و مَا فی الارض است. ولیّ کسی است که عضد الله است، ید الله به او وصل است، پایه و اساس هر تغییری در عالم و در خلقت، به او وصل است.
در مأوای ولیّ که داخل کهف شوی، غرق ولایت او هستی هرچند که گردش تمام عالم خلق را بر مدار او ببینی
بله آن چیزی که در اینجا مهم است همراهی با این ولیّ است، اتصال به این ولیّ که با مأوای ولیّ آغاز میشود و به محضر ولیّ کشیده میشود، به محضر محض ولیّ. با مأوای ولیّ آغاز میشود، فَأْوُاْ إِلىَ الْكَهْف ، به محضر محض ولیّ رسیده میشود، میشود الکهف. شما در فجوههایی از محضر محض ولیّ لحد میشوید، در یک جای فراخ، در یک جایی پر از آسایش، ولی در محضر. نه در یک جایی پر از جنت، موضوع این نیست، در یک جایی جدای از عالم، جدای از خلق و در محضر محض ولیّ، در جایی که تو هستی و مولا، تو هستی و یک تعداد دیگرانی هستند و مولا و همه مدار عالم، عالم خلق و همه چرخش عالم و همه تحولات عالم خلق، بر مدار این محضر ولیّ است.
طلوع و غروب خورشید بر مدار محضر ولیّ خدا
شما میروی آنجا اینها را میبینی، شما وقتی محضر ولیّ نگاه کنی و اگر چشمت به آنجا برسد، میبینی، آنجا را درک کنی میبینی، میآیی در عالم نگاه میکنی وَ تَرَى الشَّمْس و خورشید رو میبینی و خورشید را میبینی إِذَا طَلَعَت تَّزَاوَرُ عَن كَهْفِهِمْ ذَاتَ الْيَمِينِ خورشید در طلوع و در غروب و در تعامل با محضر ولیّ و بر مدار این محضر است، وَ إِذَا غَرَبَت تَّقْرِضُهُمْ ذَاتَ الشِّمَالِ وَ هُمْ فىِ فَجْوَةٍ مِّنْه .