بیان یک صفت در مورد قرآن در موقعیتی خاص مثل کریم، مجید یا عربیّ، نفی صفات دیگر قرآن در همان موقعیت نیست
بله مطلب بعدی در مورد نزول قرآن اینکه وقتی قرآن با صفات متعدد مطرح است این به این معنا نیست که در یک موقعیتی قرآن یکی از آن صفات نیکو را دارد و دیگر صفت نیکو را ندارد، نه اینطور نیست. همان قرآنی که کریم است قرآن عظیم است و همان قرآنی که عظیم است قرآن مجید است و همان قرآنی که مجید است قرآن عربی است. اینکه در یک موقعیتی در بیان در قرآن، کتاب الله و قرآن به یک صفتی معرفی بشند اون صفت برای مخاطب هست یا به دلایلی است که اونجا آن صفت مطرح هست. بیان یک صفت نفی دیگر صفات نیست. اگه کسی این ادعا رو بکنه باید استدلال بیاره. یعنی بگه اینجا قرآن مجید است. از او باید سوال پرسید آیا این جایی که قرآن مجید است کریم نیست، عظیم نیست، عربی نیست؟ او باید استدلال بیاره. چرا با اثبات یک صفت قرآن در یک موقعیتی سایر صفات قرآن رو نفی میکنه؟ میگه اثبات شی نفی ماعَلی نمی کند. شما یه چیزی رو اثبات می کنی بقیه رو نفی نکردی. مثلا اگر در آیات قرآن جایی مطرح است که الله غفور است. می فرمایید خداوند انسانها را فلان انسان را که خطا کرده اگر توبه کند مورد بخشش قرار می دهد، ان الله غفور. خب اینجایی که خدا غفور هست غفران خدا اثبات میشه و علت اون پذیرش توبه میشه، علت اون بخشش میشه. ولی آیا به معنای اینه که این خدایی الان غفور است، خالق نیست؟ همون موقعی که غفور است خالق نیست؟ این به این معنا نیست.