تکلّم خداوند به شکل روحاً مِن اَمرِنا با رسول الله (ص)

وحی تکلّم خداوند به شکل روحاً مِن امرنا بر رسول الله (ص)

بله در بحث کلام الله در آیه 51 و 52 سوره شوری مطرح هست که، وَ مَا كاَنَ لِبَشَرٍ أَن يُكلَّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِىَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ عَلىٌ حَكِيمٌ وَ كَذَالِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا . در آیه 51 مطرح هست که اگر خداوند بخواد با بشری صحبت کنه، با بشری تکلم داشته باشه این راهی نداره بجز وحی یا از وَرَاء حِجَابٍ یا ارسال رسولی مثل جبرئیل که آن رسول وحی کنه به اذن الله آن چیزی که مد نظر خدا هست. آنچیزی که مشیت خدا هست رو. در آیه 52 مطرح هست که خطاب به رسول الله ص كَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا . ما اینچنین وحی کردیم بسوی تو. چی رو؟ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا . طبق آیه 51 خداوند برای تکلم، بخاطر تکلم وحی می کنه. انچیز که وحی می کنه تکلم خداست. پس در آیه 52 رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا ،که به رسول الله ص وحی شده تکلم خداست. تکلم روحی. تکلمی به شکل روح. تکلم خدا که وقتی وحی شد خداوند عنوانش رو می گذاره رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا . پس اینجا بحث کلام به شکل روح از جانب خداوند برای رسول الله ص مطرح هست.

کلام خداوند به شکل روح بر رسول الله (ص) حتّی قبل از بحث درایت به الکتاب وجود داشته و سپس جعل روح به شکل نور برای عباد الله صورت گرفته

در زمانی که رسول الله ص درایت به کتاب نداشت. یعنی هنوز بحث الکتاب برای رسول الله ص مطرح نیست. در اون زمان کلام خداوند با رسول الله ص جریان داره. رسول الله ص مخاطب کلام خداست. کلامی که به شکل روحی از جانب امر خداست. همین کلام رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا رو خداوند به شکل نور جعل می کنه برای مَن نَّشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا .

تکلّم خداوند با بشر به سه طریق

بله اینجا خداوند با بشر با برخی از بشرها تکلم می کنه. در آیه 51 به سه روش و تنها به همین سه روش، یا از طریق وحی یا از ورای حجاب یا از طریق وحی از جانب رسولی مثل جبرئیل از جانب خدا، یعنی وحی با واسطه. وحی با واسطه رسول. بله ذیل این آیه یکی از موضوعاتی که برداشت میشه اینه که خداوند در عالم با بشری تکلم نمی کنه الا به این سه روش. الا به این طرقی که در این آیه مطرح هست.

ضروررت بررسی جمله عرفا مبنی بر این که : عالَم تکلّم خداوند است

در برخی از معارف عرفانی مطرح هست که عالم تکلم خداست. این یه بحث دقیق نیست. عالم عالم هست. اگر اونجا معنا این باشه که تکلم به معنای قرانی، همین تکلم خدا که در آیات خدا مطرح هست بحث دقیق نیست. اگر اونجا به معنای نشانه گذاری، به معنای پی بردن به برخی از موضوعات خدایی، پی بردن به برخی از اتفاقات، پی بردن به برخی از موضوعات که مد نظر خداوند هست، پی بردن به برخی از آیات، آیات خدایی، پی بردن به برخی از علامات خدایی، ممکنه اون بحث درست باشه. جای بررسی داره. عنوان قرانیش تکلم نیست. عنوان قرانی تکلم از این طرقی که در آیه 51 سوره شوری مطرح هست، انجام میشه.