معادلات و ظرفیت ها از جمله سرفصل های توسعه دهنده پایگاه داده در فاز دوم نرم افزار
یافتن شبکه ارتباطی بین مفاهیم و واژگان در قرآن از اصلی ترین اهداف فاز دوم نرم افزار
چند نکته در مورد فاز دوم طرح بالقرآن. در فاز دوم با عنوان مفاهیم که مطرح است، عناوین متعددی باید دنبال بشه و مورد بحث قرار بگیرد، اهداف خودش رو دارد این فاز. از جمله اصلیترین اهداف این فاز، یافتن انواع روابطی است که بین مفاهیم وجود دارد، شبکه رابطه بین مفاهیم و واژگانی که در قرآن وجود دارد، یافتن شبکه جامع ارتباطات بین واژگان و مفاهیم قرآنی. این عمده هدفی است که در فاز دوم دنبال میشه.
تولید داده ها در فاز دوم
از جمله کارهایی که در فاز دوم تعریف شده و دنبال میشه تولید دادهها یا به عبارتی توسعه پایگاه داده است. ما یک پایگاه دادهای را در فاز اول طراحی کردیم، در فاز دوم، این پایگاه داده را توسعه میدهیم. از سرفصلهای توسعه دهنده این پایگاه داده، عناوینی است مثل عنوان معادلات و عنوان دیگر مثل عنوان ظرفیتها. پس این دو عنوان در واقع عناوین توسعه دهنده پایگاه داده هستند. عناوین دیگری هم در توسعه پایگاه داده داریم که در فاز دوم، در فاز مفاهیم باید مورد توجه قرار بگیرد، برخی عناوینی که ذیل بحث علم منطق مطرح هستند و پایگاه داده را توسعه میدهند، مثلاً عنوان مفهوم موافق و مخالف در خصوص مفاهیم جزئی، در خصوص واژگان و موضوعاتی از این دست. پس بحث تبدیلات یا به عبارتی دقیقتر معادلات، یک بحث توسعه دهنده پایگاه داده است. بحث ظرفیتها، یک بحث توسعه دهنده پایگاه داده است. در بحث تبدیلات یا معادلات، ما در واقع بر اساس علوم ادبی مثل اشتقاق و صرف و نحو، در واقع این بحث را میکنیم که اگر این عنوان ادبی است، مثلاً اگر اسم فاعل هست، در دل این موضوع، پس این هم هست. مثلاً اگر اسم فاعل هست این حاکی از یک جمله است که درش فعل هست، درش فاعل هست، درش ممکنه مفعول هم وجود داشته باشه. وقتی از یک عنوان نحوی صحبت میکنیم مثلاً از عنوان فاعل در یک جمله نحوی صحبت میکنیم، در واقع این موضوع را توجه داریم که اگر این فاعل هست یعنی در دل این فاعل بودن، این مطلب هست که این اسم فاعل از اون فعل هست، این رو ما عنوانش را گذاشتیم تبدیلات یا معادلات. در بحث ظرفیتها در واقع این بحث رو داریم که وقتی این مفهوم هست، وقتی این عنوان صرفی وجود دارد، پس لازم هست که عنوان دیگری یا عناوین دیگری وجود داشته باشند یا میتوانند وجود داشته باشند که در دل اون لزوما نیست، در دل تعریف اون عنوان اولیه، این وجود نداره، این متفاوت از بحث معادلات هست. این یک بحث در ظرفیتها، یک بحث دیگر در ظرفیتها این است که این ظرفیتها را چگونه احصا بکنیم؟ ببینید در بحث معادلات، در واقع ما از همان تعریف داریم استفاده میکنیم، معادلات به نوعی تعریف هستند. شما اسم فاعل را وقتی معادل یک جمله، جمله فعلیه تلقی میکنید در واقع تعریف اسم فاعل رو دارید بیان می کنید. در تبدیلات از تعریف صحبت نمیکنید، از تعریف به معنای معنا کردن، از تعریف به معنای تعریفی که معادل هست، از تعریفی که در واقع ایجاد کننده آن عنوان هست، از اون صحبت نمیکنید بلکه از روابط یک عنوان با سایر عناوین، روابطی که لازم هست و یا میتواند وجود داشته باشد، صحبت میکنید.
دو مطلب مهم در چگونگی یافتن ظرفیت ها
در چگونگی یافتن ظرفیتها ما از حداقل دو مطلب میتوانیم استفاده کنیم، 1- سابقه روابطی که وجود داشته، نگاه کنیم به کلام، مثلاً در قرآن یا در سایر منابع، میخواهیم ببینیم سابقه کلام حاکی از چه ظرفیتهایی است؟ چه بایدها و یا چه قابلیتهای ایجاد ارتباط و گرفتن یک ویژگی و عنوان ادبی به اون واژه است؟ پس یک بار به سابقه توجه میکنیم، 2- یک مطلب دیگر این هست که ما به صورت کلی بررسی کنیم که همه آنچه که عناوین ادبی هست، میتواند به اون مفهوم یا واژه تعلق بگیرد، مگر امتناعی وجود داشته باشند، یک بحث هم این هست. پس بحث دوم در خصوص ظرفیتها شد چگونگی یافتن ظرفیتها. یک نکته دیگری که در خصوص بحث ظرفیتها وجود دارد توجه به این مطلب است که ظرفیتها در واقع بررسی همه قابلیتهایی است که برای یک واژه، برای یک عنوان، این عنوان میتونه در اشتقاق باشه، صرف باشه، نحو باشه و یا هر سرفصل دیگری، برای یک عنوان وجود دارد یا لازم است که وجود داشته باشد. لذا با این تعریف و با توجه به این نکته، همه مشخصات ادبی یک ریشه، میشوند ظرفیتهای آن ریشه، ظرفیتهای آن ریشه که الان وجود دارد. همه سایر مشخصات ادبی که برای اون ریشه وجود ندارد، میشود مشخصات ظرفیتی قابلیتی برای آن ریشه، مگر امتناعی وجود داشته باشد. همین مطلب را میشه برای مثلاً برای یک عنوان صرفی دنبال کرد، همین مطلب را میشه برای یک عنوان نحوی دنبال کرد. مثلاً در باب افتعال شما میگویید ظرفیتهای این ریشه چیست؟ ما ظرفیتها را در دو بخش بررسی میکنیم، 1- بخش ویژگیها و قابلیتهای باب افتعال 2- ویژگیها و قابلیتهایی که به باب افتعال از طریق ارتباط با واژه دیگری تعلق میگیرد. پس یک سری ویژگیها و عناوینی که به عنوان مشخصه به این باب تعلق گرفته، یکی ویژگیها و روابطی که به عنوان ارتباطات، مثل ارتباطات نحوی، به این باب تعلق میگیرد. مثلاً اگر باب افتعال در کل کاربردهایش، در صد ریشه به کار رفته، برای صد ریشه به کار رفته، این میشه قابلیتهای باب افتعال، ظرفیتهای باب افتعال، باب افتعال در این صد ریشه، ریشهی اشتقاقی به کار رفته یا در این بیست نقش به کار رفته، پس میشه ظرفیتهای باب افتعال در اینکه در این بیست نقش به کار برود، نقش نحوی. یک موقعی هم صحبت میکنیم از اینکه باب افتعال وقتی هست، حتماً مثلاً اگر باب افتعال فعل باشد، حتماً باید مفعولش فلان ویژگی رو داشته باشد یا حتماً باید مفعول داشته باشد یا حتماً باید فلان نقش نحوی را داشته باشد، توجه میکنید؟ این پس دو جور ظرفیت اینجا صحبت میشه، ظرفیتها به معنای مشخصاتی که به اون عنوان تعلق میگیره، میشه ظرفیت، دوم مشخصاتی که یا عناوینی که مربوط به خود اون واژه نیست ولی در ارتباط اون واژه لازم هست به کار برود، در ارتباط با اون عنوان لازم هست به کار برود یا میتونه به کار برود. پس این هم یک نگاه به ظرفیت هست. در واقع در نمودار درختی، در نمودار درختی نرم افزار، یک موقعی ما یک عنوانی را جستجو میکنیم مثلاً میزنیم نقش فاعل، در بخش نحو، نحو کلمات، میزنیم نقش فاعل، نمودار درختی ما فیلتر میشه، تمام اون عناوینی که در اون نمودار درختی وجود دارد، ظرفیت نقش فاعل هست، نقش فاعل در قرآن، همه اون عناوینی که در مثلاً اشتقاق وجود داره و لیست ریشهها، تمام عناوینی که در صرف وجود دارد یا در نقش جملات وجود دارد، اینها میشوند ظرفیت اون نقش فاعل، ظرفیتی که جز ویژگیهای اوست و موضوع بعدی این هست که وقتی فاعل میزنیم یک ظرفیتهای دیگر هم داره مثل چی؟ فعل، فاعل حتماً فعل میخواهد، این میشه ظرفیت بعدی، ظرفیتهای بایدیاش است، نقش فاعل حتماً یک نقش دیگری میخواهد، این میشه ظرفیت بعدی، مثلا میشه در قالب ارتباطات نحوی، مثلاً در قالب ارتباطات عطفی، شما ممکنه بگویید، همان جمله، همآییها، یک ظرفیتهای بایدی یا یک ظرفیتهای قابلیتی، برای آن موضوع همآ است، پس این هم یک نگاه به ظرفیتها.