توفّی و حالت های مختلف آن و امکان بازگشت در آن
توفّی حالت انقطاع از چیزی و اتصال به چیز دیگری است
متوفی در بحث موت، به نوعی انقطاع و اتصال هست، از یک جهت انقطاع هست، از یک جهت اتصال، حالت بین این انقطاع و اتصال رو توفی میگویند. شما متوفی میشوی یعنی از حیات دنیا یا از موضوعات مربوط یا از برخی از ادراکات حیات دنیا، متصل میشوی، به چی؟ این حالت فی مابین توفی هست، این گذرگاه توفی هست، این محدوده فی مابین.
توفی نوم، توفّی موت، توفّی عند ربّ _که همان شهید است_ از حالت های توفّی محسوب می شوند
ما توفیهای متفاوتی داریم، همهمون هم در معرضش هستیم، توفای نوم، نفس مون متوفی میشه، به چی وصل میشه؟ به نوم، به حالت نوم وصل میشه. یک کسی توفی میشه، به چی وصل میشه؟ به موت، نفسش به موت وصل میشه. ببینید یک کسی نفسش متوفی میشود، به چی وصل میشه؟ به نوم. یکی نفسش متوفی میشود، به چی وصل میشه؟ به موت. یک کسی نفسش متوفی میشود، در این گذر توفی، به چه چیزی وصل میشه؟ به حیات، به حیات عند رب، میشه شهید، شهدا. حالتهای دیگری از توفی هم داریم، مثل توفای عیسی علیه السلام و برخی توفیهای دیگر.
عدم تساوی توفّی و موت
بحث توفی مساوی موت نیست، میتونه یک حالتش گذر به موت باشه. در حالت توفی بازگشت وجود داره، مثل خواب، توفای نوم بازگشت داره. برخی توفیهای دیگر هم بازگشت داره، مثل توفای عیسی علیه السلام، توفای عیسی علیه السلام توفای به نوم نیست، توفای به موت هم نیست و بازگشت داره. بله این مطلب توفی رو باید توجه کنیم. در بحث موت، اصل حاکم بر نفوس، ذائِقَةُ الْمَوْت است، چشیدن موت. لزوماً یک نفس دلیلی نداره که در دوران بسیار طولانی در حالت موت باقی بمونه، میتونه موت رو بچشه و عبور کنه. اصل حاکم این هست كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْت نه به معنای اینکه مدت طولانی حتماً، همه نفوس در دوران موت، در حالت موت باقی میمانند. بله نفوس بسیاری در دوران موت باقی میمانند یعنی دوره موتشون بسیار طولانی است. نفوس بسیاری هم هستند که دوره موتشون، بسیار کوتاه است، ولو در حد یک چشیدن، یک مدت بسیار کوتاهی در حالت موت قرار میگیرند و عبور میکنند.
دعای اولوا الالباب در توفّی در معیت ابرار
لذا اینجا شما دعا کنید تَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرار در این گذر نفس به سوی عوالم، در گذر نفس، در جدا شدن نفس و سیر نفس و سلوک نفس به سوی نشئههای مختلف از دنیا به آخرت، به آخرتها، در این سیر نفس دعا میکنند اولوالالباب که خدایا ما رو در معیت ابرار قرار بده، مثل اونها گذر نفس داشته باشیم، نفسمون آنگونه موت رو بچشه، آنگونه حیات رو بچشه.