بررسی جایگاه قول الله به عنوان وجهی از کلام الله
وجوهات، بروزات یا انشعابات مختلفی از کلام الله
در بحث کلام الله ما در کلام الله وجوه مختلفی از کلام الله داریم. به عبارتی درجات مختلفی از کلام الله داریم. به عبارتی بروزاتی مختلفی ظهورات مختلفی از کلام الله داریم. به عبارتی یا انشعاباب مختلفی از کلام الله داریم. به عبارتی دقیقش باید قرآنی بحث بشه. ذیل عناوینی در بالا. کلام الله ذیل عناوینی مثل قولُ الله مثل وحیُ الله و موارد مختلف که در گذشته صحبت بوده در موردش، هر کدوم از این ظهورات و بروزات کلام الله جایگاه خودشون رو دارند. دارای استفاده های خودشون هستند. مثلاً قولُ الله جاش کجاست؟ چی هست؟ چه تأثیری داره؟ کتاب الله جاش کجاست؟ ارتباطش با کلام الله چی هست و جاش کجاست؟ ظهور کتاب الله از کلام الله برای چه منظور بوده؟ برای چه نوع رابطه از خلقت بوده؟ برای چه نوع رابطه از سایر موضوعات مربوط به الله بوده؟ سایر موضوعات مثل اسماءالله و آن چیز که مادون اسماءالله به عنوان خلقت الله قلمداد میشه. دارای چه نوع رابطه ای هست؟ مثلاً قول الله موارد مختلفی در موردش مطرح هست.
اراده خدا و خلقت اشیاء
اینها باید نگاه بشه و با استفاده از اینها، جایگاه قول الله در نظام مرتبط به خدا، عرض نمیکنیم نظام خلقت، نظام مرتبط به خداوند متعال بررسی بشه و پیدا بشه. وقتی خداوند شیئی را اراده میکند این شیئ هنوز خلقت نشده. ولی در اراده ی خدا وجود داره. پس مفهومی، مفهوم که عرض میکنیم نه به مفهوم خلقت. مفهوم این عبارت قابل طرح هست که خداوند شیئی را اراده کرده هست. اراده کرده ولی هنوز اون شیئ وجود نداره. مگه میشه، اصلاً وجود نداره، مگه میشه چیزی که اصلاً خلقت پیدا نکرده اراده کرد؟ این در مقام خداوندی شدنی هست. در مقام انسانها شدنی نیست. شما چیزی که اصلاً وجود نداره و اصلاً در دایره ی خلقت نبینی، نمیتونی اراده کنی. الان عموم انسانها اینجور هستند. در ارادت هم قابل تصور نیست. چیزی که اصلاً وجود نداره سابقه ی وجودی هم نداره شبیه اش هم سابقه ی وجودی نداره در اراده ی خدا معنا داره. در جایی معنا داره. با عنوانی معنا داره و خداوند میتواند نسبت به آن اراده کند. خب حالا این نسبت به آن اراده شد خداوند آن را خلق میکند چون خداوند خالق است.
قولُ الله ،واسطه ی شیء اراده شده تا شیء خلق شده
واسطه ی شیئ اراده شده تا شیئ خلق شده این زنجیره ی این وسط چی هست؟ شما میفرمایید قولُ الله، قول الله اون شیئی نیست که خلق شد و اون شیئی نیست که مورد اراده قرار گرفت. ولی اگر قول الله نبود اون شیئ خلق نمیشد. پس قول الله در این جمله در این آیه در این بحث شد، واسطه، حلقه، زنجیره ی مابین شیئ اراده شده در اراده ی خدا. شیئ خلق شده توسط خداوند، قول خدا شکل گرفت، مثلاً آسمانها و زمین وقتی هنوز خلق نشدند، شیئیتی دارند، موضوعیتی دارند که قابل اراده شدن هست در اراده ی خداوندی. ممکنه اینجا بحث بشه که این شیئیت کجاست و ممکنه پاسخش این باشه که این در علم خداست.
اشیاء قبل از خلقت در علم خداوند وجود دارند، پس از اراده خداوند، به واسطه قول الله، ذیل کلام الله مخلوق می شوند
حالا اینکه در علم خدا هست یعنی چی، چجوری هست، هر چی هست خلق نیست. موضوعی مربوط به معلومات خداوندیست. معلومات خداوندی مترتب از مخلوقات خداوندی نیست. بلکه مقدم بر مخلوقات خداوندیست. همان مخلوقی که معلوم هست بعد از خلقت معلوم نیست قبل از خلقت معلوم هست معلوم هست اراده بر آن شکل میگیره. اراده بر یک معلوم. خب اون باید خلق بشه. اینجا یک موضوعی وجود داره به نام قول الله. مثلاً آسمانها و زمین قبل از خلقت قول الله بر معلوم اَلله یعنی بر معلومی که بر علمُ الله وجود دارد پس از اراده ی الله به آن معلوم قرار میگیره خلقت انجام میشه. به لحاظ سلسله ی خلقت اینکه شما از یک جایی خلقت رو بخوای مبدأش رو شروع کنی تا به انتها برسی مثلاً در خلقت آسمانها و زمین قول الله، قول الله مربوط به آسمانها و زمین مقدم بر خلقت آسمانها و زمین هست. قول الله مربوط به آسمانها و زمین ذیل کلام الله شکل گرفت سپس خلقت آسمانها و زمین شکل گرفت. دقت میکنید .