با توجه به آیات ابتدایی سوره حمد توجه حامدون در نظام حمد که در تمام عالَمین جریان دارد صرفاً به خود الله است نه این عوالم

سه آیه سوره حمد یک جمله است و اصلی ترین بحث آن جمله، حمد است یعنی حمد برای خدا است با توصیفاتی از او که در آیه دوم تا چهارم آمده است

در بحث حمد در سوره مبارکه حمد خدای متعال می‌فرماید بسم الله الرحمن الرحیم، الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ، الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ، مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ ، ببینید آیه دوم تا آیه چهارم یک جمله است، جمله‌اش بحث حمد است یعنی سه آیه یک جمله است و این یک جمله حمد است. در واقع اصل جمله این است الحمدلله، باقی توصیف خداست، رب العالمین، الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ، مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ، آیه سوم و آیه چهارم توصیفات خداست، خدایی که حمد برای اوست. به توصیفات خدا توجه کنیم، این توصیفات ربط مستقیمی به ما ندارد، این توصیفات فقط برای من نیست، نمی‌گوییم الحمدلله ربی، الحمدلله الرحمن الرحیم علیَّ یا علینا، بلکه می‌گوییم رب عالمین، عالم‌ها، خدای متعال عالم‌ها را آفریده و ربوبیت کرده و می‌کند. پس خدایی که دارای این توصیف است، ما این معرفت را نسبت به او می‌یابیم که الحمد برای اوست. خدایی که صفت مطلق الرحمن و الرحیم را دارد، الحمد برای اوست. از اینکه خدا دارای این صفات و این توصیفات است، حمد برای اوست. اطلاق حمد به خدای متعال از این فضا که یک موضوعی، یک ارتباط ویژه و مستقیمی، در خصوص اعطای یک نعمتی، به یک شخص خاص باشد، خارج می‌شود که آن هم جزئی از این است بلکه یک اطلاق عام است. اصلی‌ترین جمله حمد، همین جمله سوره حمد است که در این سه آیه مطرح است و اگر کوتاه‌ترش می‌خواهیم بکنیم که در جاهای دیگر قرآن هم مطرح است، همان عبارت آیه دوم است، الحمدلله رب العالمین . آن چیزی که در قرآن به ما توصیه شده برای حمد این است الحمدلله رب العالمین، و اینجا ما یاد می‌گیریم، حمد برای خدایی که رب عالمین است، عالم‌هایی که ممکنه ما اصلاً نشناسیم و هیچ زمانی هم نشناسیم، ولی به خاطر اینکه خدا رب این عالم‌ها است، ما به حمد کشیده می‌شویم.

توصیف خداوند در ابتدای سوره حمد بیانگر عظمت خداوند است و چون این توصیف ذیل حمد آمده پس در حمد تعظیم خداوند است

شما از این توصیف خدا لذت می‌برید، این توصیف خدا برای شما عظمت ایجاد می‌کند، عظمت خدا، خدا برای شما عظمت پیدا می‌کند. لذا در حمد تعظیم خداست. خدا برای شما بالاتر و بالاتر می‌رود. خدای متعال برای شما عالی‌ترین می‌شود، می‌شود اعلی. به خاطر این تعظیم، به خاطر این عالی‌ترین بودن، شما خدا را حمد می‌کنید. یعنی چه؟ یک معنایش یعنی این، یعنی خدا برای شما قیمتی‌ترین، بهترین جایگاه را پیدا می‌کند. مهمترین در عالم برای شما خداست. وقتی شما حامد هستید این گونه به خدای متعال نگاه می‌کنید. کمی جلوتر نه اینکه مهم‌ترین برای شما خداست، چیز دیگری مهم نیست. یک چیز مهم است، یک چیز قیمت دارد، تنها یک چیز قیمت دارد، تنها و تنها یک چیز قیمت دارد و مهم است و آن خداست.

با وجود عوالم بسیار حامدون تنها نگاهشان به الله است و تنها اوست که در چشم ایشان قیمت دارد و نه عالَمین

الحمدلله یعنی در پهنه بزرگ خلقت، عالم‌ها، حادثه‌ها در عالم، پیشرفت‌ها، رشدها، تغییرات، زمان‌ها، پاداش‌ها، اجور، بهشت‌ها، عذاب‌ها، شما فقط یک نفر را می‌بینید و او خداست. وقتی مطرح است که الحمدالله رب العالمین، یعنی عالم‌هایی است زیاد، به تعداد زیاد، ربی دارد، این عالم‌ها ربی دارد، آن رب خداست، الحمدلله یعنی من فقط تو را می‌بینم، تو برایم مهم هستی. به چشمم نمی‌آید این عالم‌ها، وقتی تو هستی. این عالم‌ها هست؟ بله، خلقت تو هست؟ بله، قیمت دارد؟ اگر بخواهیم مسامحتاً پاسخ بدهیم، بله به خاطر تو. الحمدلله یعنی هیچ شیئی جدای از خدا قیمت ندارد، یعنی هیچ مخلوقی، هیچ عالمی، هیچ فعلی، جدای از خدای متعال قیمت ندارد. حامدون این گونه نگاه می‌کنند. کسانی که خدا را حمد می‌کنند این گونه نگاه می‌کنند. در این عالم به این بزرگی و با این وسعت، شما بگردید، شمای انسان بگردید منِ خدا را پیدا کنید. آن چیزی که برایتان قیمت داشته باشد من باشم و فقط من باشم. کسی که به کمال حامد بودن می‌رسد، فقط خداست که برایش قیمت دارد.

واژه ایاک در سوره حمد بیانگر معیار و شاخص بودن خداوند برای حامدون است و نگاه شان به الله است نه عالمین

آقا ۵۰ تا عالم است، خیلی مهم هستند، عالم‌های زیادی هست با ابعاد مختلف، با ویژگی‌های مختلف، در هر کدامشان نعماتی است، اگر بروی آنجا با نعمت‌ها کیف می‌کنی، یا نمی‌کنی، آن چیزی که برای اهل حمد یعنی حامدون مهم است خداست. معیار خداست، تنها خداست. شاخص خداست و تنها خداست. این فضا وقتی برای اهل حمد پررنگ شد، چی پررنگ شده؟ تو، تو که خدا هستی، این‌ها هستند که می‌گویند ایَّاک ، تو، فقط تو، اول می‌گویند فقط تو، نَعبُد ، عبادت می‌کنیم، نمی‌گویند نَعبُدُکَ و لا غیر، ایَّاک نَعبُد . استفاده می‌کنند از اینکه مفعول این فعل مقدم شده، خب یک حصری وجود دارد، یک تاکیدی وجود دارد، بله اینطور هست ولی به معنای این نیست که نعبدک و لا غیر، این نعبدک و لا غیر، بخشی از معنای ایَّاک نَعبُد را می‌رساند، ایَّاک یعنی اول تویی که به چشم من آمدی، فقط تو، خب حالا فقط تو چی؟ عبادت می‌کنیم. وقتی فقط تو به چشم من هستی، وقتی فقط تو را می‌بینم، عبادت غیر اصلاً دیگر معنا ندارد به تبعش، عبادتم به تو وصل است، وقتی فقط تو را می‌بینم، استعانتم به تو وصل است. بله این است احوال حامدون.