شرک زدایی با محبّت نسبت به خداوند

وجود بذر محبّت خداوند در دل را بارها و بارها تکرار کنیم

این جمله را برای خودمان مدام تکرار کنیم در زندگی. به محبت خدا که در وجودمان هست توجه کنیم و بگیم برای خودمون تکرار کنیم در موضوعات مختلف. من توی این موضوع هستم، رابطه محبت خدا با این موضوع چیست؟ من دارم این کار رو می کنم، رابطه محبت خدا با این کاری که الان دارم انجام می‌دهم چیست؟ من این رفتار رو دارم با دوستم، با خانواده ام، با موقعیت های اجتماعی ام، با موقعیت های اقتصادی ام، این نگاه رو دارم، این آرزو رو دارم، این آمال رو دارم برای آینده، رابطه این موضوعات با محبت خدا که در وجود من هست، چیه؟ خدایا می خوام دو رکعت نماز بایستم بخونم به خاطر محبت تو، محبت تو هست که داره من رو میکشونه به نماز. می خوام یک صفحه قرآن بخونم به خاطر محبت تو. این رو یه کم بیاریم، بیاریم در ذهنمون بیاریم، پررنگ کنیم. بیاریم و از خودمان بپرسیم من چرا دارم این کار رو می کنم؟ من چرا به این موضوعات می پردازم؟ من چرا به این موضوعات نمی‌پردازم؟ چرا تعدی نمیکنم؟ چون، إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدين ‏، خدا معتدین رو حب نداره بهش. به خاطر محبت خدا. محبت خدا نمیگذاره من تعدی کنم. چرا با کبر رفتار نمیکنم؟ چون إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ المستکبرین . این رو بیاریم، این محور حب رو در وجودمون بزرگ کنیم، پررنگ کنیم.

محاجّه حضرت ابراهیم ع با سه گروه بر اساس عدم حب نسبت به الآفلین و وجود حبّ الهی

ابراهیم علیه السلام در دوران نوجوانی وقتی خدای متعال ملکوت آسمانها و زمین رو به رویت ایشان رسوند، ایشان اومد و با چند قوم و گروهی مواجه شد که این افراد به غیر الله می‌پرداختند. در اولین گروه، افرادی بودند که به کوکب و به ستارگان می پرداختند و در واقع به شکلی ستاره پرست بودند. ابراهیم علیه السلام اومد کنار این قوم، در آیه قرآن است آیه ۷۶ سوره انعام که میفرماید، فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ الَّيْلُ رَءَا كَوْكَبًا قَالَ هَذَا رَبىّ‏ ،‏ با اون قوم داشت محاجه می کرد، قَالَ هَذَا رَبىّ‏ ،‏ این رب من هست؟ بعد پاسخ داد، فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الآفِلِين ‏ ، من چگونه میتونم الآفِلِين رو دوست داشته باشم؟ چگونه میتونم حب داشته باشم نسبت به الآفِلِين. ببینید در سه گام شرک زدایی که ابراهیم علیه السلام با اون قوم ها داشت آیه ۷۶ آیه ۷۷ و آیه ۷۸ اولین مبنا و استدلال برای شرک زدایی این هست، لَا أُحِبُّ الآفِلِين ‏ ، نمیتونم حب داشته باشم نسبت به الاَفِلِين. از حب خدا شروع میشه، یعنی عدم حب به غیر الله، مسیر برائت از آنچه که شریک خدا هست، آنچه که به عنوان شریک خدا تلقی میشه، مسیر رها شدن از شرک، ابراهیم علیه السلام از عدم حب غیر الله شروع میکنه تا آیه ۷۸ میرسه به اینجا که، قَالَ يَقَوْمِ إِنّى بَرِى‏ءٌ مِّمَّا تُشرِكُون ‏ ، من دیگه مبرا هستم از هر آن چیزی که شما شرک می ورزید، در ادامه، إِنّىِ وَجَّهْتُ وَجْهِىَ لِلَّذِى فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ حَنِيفًا وَ مَا أَنَا مِنَ الْمُشرِكِين ‏ ، و من اصلاً جزء مشرکین نیستم، مبنا کجاست؟ حب. در ابراهیم حبی به غیر الله وجود نداره. هر آن چیزی که، صفتی دارد که آن صفت، صفت غیر الله است، ابراهیم علیه السلام نمی تونه نسبت به اون حب داشته باشه. این مسئله مهمه. این استدلال هست. توجه کنید این استدلال هست. شما در مقابل ابراهیم علیه السلام، در اون قدم اول، نمی تونید به ایشون بگی خب آقا اصلاً دوست نداشته باش، کی گفته تو باید حب داشته باشی یا نداشته باشی، تو باید بپرستی، تو باید ستاره پرست بشی، نه، من نمی توانم محب الآفِلِين باشم، من نمی‌توانم محب غیر الله باشم. بله این مسیر حب اینقدر پر اهمیت هست. آیا ما مسیر الی الله، مسیر توحید الی الله، مسیر تسبیح، مسیر شرک زدایی، مسیر عدم کفو بودن احدی برای الله رو این گونه طی می کنیم؟ آیا حب الله در وجودمون آنقدر پررنگ شده که ما این مسیر رو با محبت الله طی کنیم؟ این استدلال ابراهیم علیه السلام عظمت ابراهیم هست در مسیر حب. ابراهیم علیه السلام در این آیه خودش رو به رخ میکشه، خدای متعال اینجا وجود مبارک حضرت ابراهیم علیه السلام رو به رخ میکشه، ببینید ابراهیم ع در این زمان، حبی به غیر الله نداره. چرا مشرک نیست؟ چون حبی به غیر الله نداره.