ورود به سفینةالنجاة تنها راه رهایی از شرک و ظلمات است
حضور در سفینةالنجات امام حسین (ع) مهم است نه حضور در کاروان
سفینه النجاة امام حسین علیه السلام. مهم این است که شما در سفینه النجاة امام باشی، نه فقط در کاروان، خیلیها در کاروان بودند، رفتند. خیلیها در کاروان بودند، چند شب قبل از عاشورا رفتند، یک تعدادی شب عاشورا رفتند، یک تعدادی روز عاشورا رفتند. مهم این است که شما در سفینه امام باشی. حتی ممکنه شما نسبت نسبی با امام داشته باشی، اگر در سفینه نباشی شما هم میروی. فرزند امام باشی، علی اکبر باشی، باید در سفینه امام باشی. ابوالفضل علیه السلام هستی، کجا هستی؟ در سفینه حسین.
پسر نوح (ع) راه نجاتی جز سوار شدن در کشتی نوح (ع) نداشت
این مطلب رو کجا داشتیم؟ یک زمانی در دوران نوح علیه السلام هم این رو داشتیم، وقتی طوفان نوح شد و سفینه نوح، فلک نوح بر طوفان قرار گرفت نوح علیه السلام به پسرش گفت که بیا، بیا سوار این فلک شو، پسرش نیامد، گفت من پناه میبرم به کوه، به جبل. نوح علیه السلام در پاسخ به ایشان گفت که لا عاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِلاَّ مَنْ رَحِم در این روز، عاصمی وجود ندارد الا کسی که خدا به او رحم کند، الا مسیری که خدا گذاشته. نوح علیه السلام به فرزندش گفت يا بُنَيَّ ارْكَبْ مَعَنا با ما سوار این فلک شو، وَ لا تَكُنْ مَعَ الْكافِرينَ با کافرین نمان. پسرش پاسخ داد که سََاوِى إِلىَ جَبَلٍ مأوا میگیرم به سوی جبل، يَعْصِمُنىِ مِنَ الْمَاءِ ، قالَ لا عاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِلاَّ مَنْ رَحِم .
ورود به سفینةالنجاة با اتصال توحیدی به امام حسین (ع) معنا می یابد
باید بیایی سوار بر سفینه امام بشوی تا از این تلاطم شرکی که، تلاطم ظلماتی که، دشمن ایجاد کرده، در امان بمانی، تا از این موجهای برهم ظلمات، ظلمات شرک، در امان بمانی. صحنهای که امام حسین و یاران در آن صحنه هستند، در صحنه مقابلش، آنقدر پیچیدگی و فتنههای در هم پیچیده شرک و نفاق، وجود دارد، آنقدر شرکهای ظریف و عمیق و خفی جریان پیدا کرده، ذرهای غفلت، فرد را سقوط میدهد. در کاروان بودن کافی نیست، باید در سفینه باشی. باید دین خودت رو خالص کنی، مُخْلِصينَ لَهُ الدِّين باید این گونه بشوی، برای خدا دین رو خالص کنی. باید یک جوری به امام علیه السلام وصل بشوی که فقط توحید برای تو مهم باشد، اینکه وارد سفینه بشوی یعنی چه؟ یعنی نوع اتصالت به امام علیه السلام رو مشخص کن، این اتصال باید تنها به خاطر توحید باشد، تنها به خاطر لقاء الله باشد، نفس تو هیچ چیز دیگری رو نباید بخواهد. یک عنوانش در آن جمله معروف امام علیه السلام هست،"موطنا علی لقاء الله نفسه" . چه کسی در سفینه امام وارد میشود؟ آنکه"موطنا علی لقاء الله نفسه" است، آنکه به دنبال توحید است، آنکه به دنبال خداست، آنکه به دنبال حذف غیر الله است، آنکه از ظلمات شرک میخواهد فرار بکند، آنکه تضرع دارد به خاطر فرار از ظلمات شرک، آنکه ترس دارد، خوف دارد از ظلمات شرک، آنکه لجام نفسش را گرفته، محکم گرفته و نفس رو فقط جهت داده به سوی توحید خدا. چرا؟ چون در سفینه امام، آنجایی که اسمش سفینه است، فقط توحید مطرح است، فقط خدا مطرح است،
کلاس های توحیدی امام حسین (ع) برای اصحاب در شب عاشورا جهت ورود به سفینةالنجاة
آنجا افراد نشستهاند به نماز امام نگاه میکنند، به نماز ِلله امام، به صلات ِلله امام، میفرماید إِنَّ صَلاتي وَ نُسُكي وَ مَحْيايَ وَ مَماتي لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ به صلات امام نگاه میکنند، به خدا نزدیک میشوند. اصحاب سفینه، کنار امام هستند، از امام تسبیح خدا یاد میگیرند، حمد خدا یاد میگیرند. وقتی امام ابوالفضل علیه السلام رو فرستاد و ایشان را فرستاد به سوی سپاه دشمن و یک شب فرصت گرفت و یکی از عناوینی که برای آن شب گذاشت این بود، فرصت بگیر امشب را به نماز و تلاوت قرآن بپردازیم. اصحاب، اصحاب سفینه، زنده شدند، شوق گرفتند، یک شب دیگر کنار امام به نماز برای خدا میایستیم، یک شب دیگر کنار امام، نماز برای خدا تعلیم میبینیم، قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبيحَهُ ، یک شب کنار امام هستیم، صلوات یاد بگیریم، تسبیح یاد بگیریم. اصحاب سفینه اینجوری نگاه میکنند. یک کسی ممکن است درون کاروان باشد، اصحاب سفینه نباشد، بگوید امام امشب رو فرصت گرفت تا ببینیم فردا چه میشود، از این ستون به آن ستون فرجی، شاید جنگ نشود. اصحاب سفینه و کسانی که به دنبال ورود به سفینه هستند، امشب برایشان شب طلایی است. امام با این فرصت درهای سفینه رو باز کرده، درهای سفینه حسین، سفینه النجاة امام حسین علیه السلام رو، دربهای سفینه را باز کرد، به من نگاه کنید، به من توجه کنید، به خاطر صلات چرا؟ چون"انّی کنتُ قد اُحِبُّ الصلات" من اینطور هستم، به من نگاه کنید به خاطر صلات، به من نگاه کنید به خاطر تلاوت کتاب خدا، به من نگاه کنید به خاطر کثرت دعا، به من نگاه کنید به خاطر کثرت استغفار، به من اینجوری وصل بشوید، به منِ حسین اینطور وصل بشوی، اهالی کاروان حسین، امشب رو وقت گرفتم تا ببینم چند نفر از شما میایید سراغ سفینه حسین؟ میایید وارد بشوید به سفینه حسین؟ به من نگاه کنید تسبیح خدا یاد بگیرید. اهالی کاروان از فضاهای دیگر بیایید بیرون، برای توحید خدا به حسین ع وصل بشوید، برای خارج شدن، برای نجات از ظلمات شرک، به حسین وصل بشوید، این گونه به من وصل بشوید. یک امشب رو همه فرصت گرفته شده تا اهالی کاروان، جا ماندگان از سفینه نجات حسین به توحید حسین نگاه کنند و به حسین وصل بشوند و وارد سفینه نجات حسین بشوند.
برکات حضور در سفینةالنجاة حسین (ع)
بیاییم وارد سفینه حسین بشویم، آنجا نجات از ظلمات شرک است. وقتی سوار بر سفینه نجات امام حسین علیه السلام شدی، در زندگی، یک جایی داری پیش میروی، امکان مشرک شدن است، امکان یک رفتاری است که آن رفتار شرک است، حسین نمیگذارد، حسین ما را از آن شرک نجات میدهد. به حسین فکر میکنیم، حال نماز در ما بیشتر میشود. وقتی در سفینه النجاة امام حسین علیه السلام باشی اینگونه میشود، به حسین فکر میکنی، حال استغفار بیشتر میشود، حال دعا بیشتر میشود، حال قرآن بیشتر میشود، حال تسبیح خدا بیشتر میشود، حال حمد خدا بیشتر میشود. در سفینه النجاة امام حسین علیه السلام هستی، جریان توحید خدا رو میبینی، آیات بینات خدا را میبینی، جوری میبینی که توحیدت بیشتر میشود، جوری میبینی که توحید شما بیشتر میشود.
تضرّع در شب عاشورا با حمد و تسبیح خداوند برای رهایی از شرک و ورود به سفینةالنجاة حسین (ع)
بله ما مشتاق سفینه النجاة حسین هستیم، آقا جان اگر ما در کاروان شما هم باشیم، سوار بر سفینه النجاة شما نباشیم، در خطر شرک هستیم، در خطر دوری از خدا هستیم. آیا میشود ما توفیق پیدا کنیم بر سفینه نجات امام وارد بشویم؟ آیا میشود توفیق پیدا کنیم امشب یک تسبیح با امام بگوییم؟ آیا میشود توفیق پیدا کنیم امشب یک حمد خدا در کنار امام بگوییم؟ آیا شود امشب توفیقی داشته باشیم این گونه به امام وصل بشویم؟ آیا میشود یک گونهای به امام وصل بشویم، این اتصال ما از جهت توحید امام حسین باشد؟ وقتی میخواهی بروی به سمت سفینه النجاة حسین مِن الظلمات، یعنی دیگر غیر از توحید نباید برای تو مهم باشد، غیر الله برای تو مهم نباشد، حداقل برای این موضوع تضرع کن، حرف بزن با امام، بگو آقا من نگرانم از شرک، نگرانم از غیر الله، نگرانم از گرفتاری در ظلمات غیرالله.